کتاب های آموزگاران و معلمان

زیردسته‌بندی‌ها
رندی پسر نوجوانی است که به سبب رفتار خشن پدرش پشت گاری یک فروشنده دوره گرد پنهان می شود و از خانه فرار می کند. وقتی که از گاری پیاده می شود برخلاف انتظارش با دهکده ای کم جمعیت و کوچک رو به رو می شودکه آسمان پاک نام دارد و ماه آسمانش گم شده است.
چهارشنبه, ۷ مهر
«فرق نامادری با یک مامان واقعی این است که مامان ها هیچ وقت راحت و آسوده ول نمی کنند و نمی-روند. مامان ها قبول کرده اند که برای همیشه مامان آدم باشند... »
سه شنبه, ۶ مهر
کلارا و کلاس، کوذکان خردسالِ آلبرت شیشه گر، در دهکده ای دورافتاده از کشور سوئد زندگی می کنند. آن ها زندگی محقرانه ای دارند و روزهایشان در کارگاه پدر غرق در شگفتی از خلق کارهای زیبای او می گذرد. پدر خانواده و کارش را عاشقانه دوست دارد و همه ی توجه خود را به کارش معطوف می کند در حالی که مادر، سوفیا، از این موضوع غمگین است و آرزو می کند روزی ثروتمند شوند و فرزندانش طعم یک زندگی مرفه را بچشند. روزها یکنواخت و توام با تنگدستی سپری می شود تا این که ...
دوشنبه, ۵ مهر
آقای پوسکینز دوست دارد جایزه‌ی «زیباترین حیوان خانگی» را به دست بیاورد. اما خانم فی‌فی فوفو، پودل بدجنس هر کاری می‌کند تا جلوی او را بگیرد. او آقای پوسکینز را فریب می دهد و به او راه ورود به محل مسابقه را اشتباه می دهد. آقای پوسکینز برای این که به موقع خود را به مسابقه برساند ناچار می شود میان بر بزند؛ او از روی میله می پرد، داخل تونل می خزد، از مارپیچ پرچم ها رد می شود و از توی حلقه جست می زند... وقتی به محل مسابقه می رسد موهایش حسابی کثیف و به هم ریخته شده است و شانس بردن جایزه را از دست می دهد. اما در عوض جایزه ویژه مسابقه را به سبب مهارتش در عبور از موانع به دست می آورد.
یکشنبه, ۴ مهر
کتاب پارچه ای چهره ها کودکان را با احساس های شادی، غم، خشم، نفرت و تعجب آشنا می کند. کتاب به شکل صورت است و اجزا صورت بر روی آن دوخته شده است. برای ایجاد ارتباط با دیگران، کودکان نیاز دارند احساس‌های دیگران را از روی حالت‌های چهره ی آن ها تشخیص دهند و نیز بتوانند احساس‌های گوناگون خود را بشناسند و به موقع نشان دهند. کتاب را با کودک تان ورق بزنید و با کمک هم از روی حالت‌های چهره ی صورتک ها بگویید که در هر صفحه پسرک چه احساسی دارد.
شنبه, ۳ مهر
هانا هیولای کوچک بامزه، پشمالو و سبز رنگ عاشق گشت و گذار در بیرون خانه، به ویژه ساحل دریا است. اما هانا و دوستانش دوست ندارند بعد از پایان تفریح‌شان در ساحل، زباله‌هایشان را جمع و آن‌جا را تمیز کنند. هانا ساحل را پر از زباله رها می‌کند و به غواصی می‌رود. در آن‌جا متوجه می‌شود بطری‌های خالی، کیسه‌های پلاستیکی و زباله‌های دیگر دریا را آلوده کرده‌اند. او به فکر می‌افتد دریا را نجات دهد. برای این کار ابتدا باید بفهمد آلودگی از کجا می آید و چه‌طور می‌تواند جلوی آن را بگیرد. پس دست به کار می‌شود.
چهارشنبه, ۳۱ شهریور
کتاب «بازیافت» با مجموعه‌ای از اطلاعات و آمارهای جالب و فعالیت‌های پیشنهادی برای بازکاهی، بازمصرف و بازیافت، کودکان را تشویق می‌کند تا دوستدار محیط‌زیست باشند. با مطالعه این کتاب کودکان خواهند آموخت با بازیافت یک تن کاغذ چند درخت حفظ خواهند شد، تعریف زباله سبز چیست، با بازیافت یک بطری پلاستیکی در مصرف انرژی چه‌قدر صرفه‌جویی خواهد شد، سرنوشت زباله‌ها چیست، چگونه می‌توان میزان زباله را کاهش داد و چگونه می‌توان دورریختنی‌ها را دوباره استفاده کرد.
دوشنبه, ۲۹ شهریور
یک روز صبح جرج تصمیم می‌گیرد تا ظهر دنیا را نجات دهد. اما او چندان مطمئن نیست چگونه باید این کار را انجام دهد. پدربزرگ پیشنهادهایی می‌دهد و خواهرش، فلورا، آن‌ها را در اجرای پیشنهادها همراهی می‌کند.
یکشنبه, ۲۸ شهریور
کودکان و میکروب‌ها جداناشدنی هستند! عطسه، سرفه، آبریزش بینی و کثیفی دست‌ها واقعیت‌هایی در زندگی روزانه کودکان هستند. به همین خاطر برای آموزش کودکان درباره‌ی میکروب‌ها و راه‌های تمیز و سلامت ماندن هیچ‌وقت زود نیست. در مهدکودک، در مدرسه، در خانه، و هر کجای دیگر، کودکان لازم است بیاموزند میکروب‌ها برای پخش کردن نیستند. کتاب «میکروب‌ها برای پخش کردن نیستند!» به کودکان می‌آموزد میکروب‌ها چه هستند، چه می‌کنند، چرا پخش نکردن آن‌ها مهم است و چه راه‌هایی برای کنترل و پخش نشدن آن‌ها وجود دارد.
شنبه, ۲۷ شهریور
این کتاب اطلاعاتی کلی در باره خزندگان مناطق مختلف دنیا به مخاطب می دهد. اطلاعاتی مانند چرخه زندگی، شکار، تغذیه یا چگونه این جانوران محیط خود را حس و به تغییرات آن پاسخ می دهند. در این کتاب همچنین به دوزیستان اشاره می شود. زبان و بیان کتاب ساده، روان و مناسب سن مخاطب است. آموزگار می تواند از اطلاعات کتاب به صورت پرسش و پاسخ برای آموزش و یادگیری بیشتر مخاطب کتاب استفاده کند. تصاویر کتاب عکس رنگی و مناسب متن هستند و در کنار معرفی بعضی از حیوانات از کشورهای مختلف پرچم آن کشور نیز دیده می شود.
یکشنبه, ۲۱ شهریور
آقای «فوک‌فایر» پیرمرد تنهایی است که در یک کلبه‌ی چوبی قدیمی در خارج از شهر و در کنار جنگل زندگی می‌کند. او غرغرو و بداخلاق است و از کیک میوه‌ای و توله سگ‌ها بدش می‌آید. تنها چیزی که دوست دارد پرندگان هستند. او نقاشی کشیدن از پرندگان را هم دوست دارد.
شنبه, ۲۰ شهریور
هاپو دوست دارد در کارهای باغبانی به پدربزرگش کمک کند. او دوست دارد باغچه‌ای برای خودش داشته باشد. پدربزرگ او را راهنمایی می‌کند که چه بذری بکارد و چه‌طور از باغچه‌اش مراقبت کند.
چهارشنبه, ۱۷ شهریور
هانا هیولای کوچک بامزه، پشمالو و سبز رنگ یک کابوس برای محیط‌ زیست است! او تمام چراغ‌ها را روشن می‌گذارد، با صدای بلند تلویزیون می‌بیند، وسایلی که نمی‌خواهد را به کسی نمی‌دهد، شیر آب را موقع مسواک زدن باز می‌گذارد، تا اینکه یک شب، در حالی‌که برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌اش را می‌بیند، برق می‌رود و همه جا خاموش می‌شود. هیولای سبز متوجه می‌شود دنیایی بزرگ در بیرون خانه‌اش وجود دارد و او می‌تواند تغییری در وضعیت محیط‌زیست به وجود آورد.
یکشنبه, ۱۴ شهریور
«دابودیم» موجود تخیلی فیل مانندی است. اما دابودیم واقعاً چیست؟ در طول کتاب به دابودیم نقش‌های مختلفی نسبت داده می شود. اما دابودیم بهتر است خودش باشد. در پایان دابودیم فقط دابودیم است! با ورق زدن هر صفحه‌ی کتاب، کودک سعی می‌کند حدس بزند دابودیم چیست و به همراه تصاویر کتاب دابودیم را در نقش‌های مختلف تصویر می‌کند تا آخر که به نظر می‌رسد دابودیم فقط دابودیم است! به نظر می‌رسد هر یک از صفحه های کتاب و هر یک از تصاویر داستانی جذاب برای دابودیم است که می‌توان جداگانه به آن پرداخت و درباره آن داستان سرایی کرد. کتاب «دابودیم» از آن کتاب‌هایی است که کوچک و بزرگ از آن لذت می‌برند.
شنبه, ۱۳ شهریور
هازل گریس لنگستر دختر شانزده ساله ای است که به سرطان مبتلاست و به اصرار خانواده برای مقابله با افسردگی ناشی از بیماریش در جلسه های گروهی خودیاری شرکت می کند. او از حضور در جلسه های گروه های خودیاری بیزار است ولی روزی در یک از این جلسه ها با آگوستوس واترز آشنا می‌شود. آگوستوس (گوس) به سبب سرطان استخوان یکی از پاهایش را از دست داده است، او پسری باهوش و جذاب است و در اولین برخورد، هازل را مجذوب خود می کند. آگوستوس که شخصیتی قوی دارد و با بیماری خود کنار آمده است، تاثیر عمیقی بر هازل می گذارد و اعتماد و باورش به زندگی و انسان ها را به او بازمی گرداند.
چهارشنبه, ۱۰ شهریور
کتاب « میلیون ها گربه » داستان زوج پیری است که چون تنها هستند نمی‌توانند خوشحال باشند. پیرزن آرزوی داشتن یک بچه گربه می‌کند و پیرمرد به سوی تپه‌ای می‌رود که میلیون‌ها و میلیاردها گربه روی آن زندگی می‌کنند. پیرمرد می‌خواهد زیباترین بچه گربه را انتخاب کند، اما نمی‌تواند. همه آن‌ها زیبا هستند. پس به همراه میلیون‌ها گربه به خانه بر می‌گردد. اما وقتی به خانه می‌رسند به این نتیجه می‌رسند این همه گربه را نمی‌توانند سیر کنند.
دوشنبه, ۸ شهریور
کتاب دایناسورها در قالب کمیک استریپ درباره دایناسورها، انواع آن‌ها، ساختمان بدن، تغذیه و چگونگی دفاع و انقراض آن‌ها اطلاعاتی به مخاطب می‌دهد. ارایه اطلاعات در کتاب مستقیم و خلاقانه و هم چنین عنوان‌بندی شده است. کتاب دایناسورها این امکان را برای آموزگاران به وجود می‌آورد که از آن به صورت پرسش و پاسخ برای آموزش و یادگیری مخاطب استفاده کند. زبان و بیان در کتاب دایناسورها ساده و روان و طنزگونه است که باعث جذب مخاطب می‌شود. تصاویر کتاب نقاشی، کاریکاتور، رنگی و همراه با طنز است که مخاطب را به ادامه خواندن کتاب تشویق می‌کند.
یکشنبه, ۷ شهریور
این کتاب در باره بعضی از جانورانی که در باغ زندگی می کنند و هم چنین محیط زیست آن ها اطلاعاتی به مخاطب می دهد. شیوه ارایه اطلاعات کتاب غیر مستقیم و در قالب داستان است که در آن مخاطب به مشاهده و توجه به محیط اطراف و طبیعت تشویق می شود و نکاتی علمی را در باره برخی جانوران می آموزد. کتاب مشکلات محیط زیستی را به خوبی نشان می دهد. مطالعه این کتاب به طور ناخوداگاه حس همدلی و مهربانی با طبیعت و احساس مسئولیت در باره حفظ و نگهداری از زیستگاه گیاهان و جانوران رابه مخاطب می آموزد.
شنبه, ۶ شهریور
کتاب «سفر به خیر قطره کوچولو» داستان سفر یک قطره آب است. قطره کوچکی در ته ظرف گربه تنها است. او تصمیم می‌گیرد به کمک آفتاب خودش را به آسمان برساند؛ درست مثل بخار چای داغ. وقتی به آسمان می‌رسد هوا آنقدر سرد است که تبدیل به قطره آب می‌شود و سپس دانه برف و بعد می‌بارد و دریا و کوه‌ها و دشت را کشف می‌کند. مخاطبان با خواندن این کتاب علاوه بر آن‌که درباره‌ی چرخه‌ی آب در طبیعت می‌آموزند، با ارتباط و وابستگی جانوران و گیاهان به آب نیز آشنا می‌شوند. کتاب متنی کوتاه و ساده دارد و برای نوآموزان مناسب است. تصاویر کتاب ساده و جذاب هستند و متن را تکمیل می‌کنند.
چهارشنبه, ۳ شهریور
شخصیت اصلی داستان، دختری است به نام لیزی. او مادرش را از دست داده است و از پدرش مراقبت می کند. لیزی از تصمیم پدرش برای شرکت در مسابقه ی انسان های پرنده حمایت می کند هرچند عمه دورین با این کار سخت مخالف است. پدر لیزی تلاش می کند با استفاده از بال هایی که ساخته است پرواز کند. بال هایی از جنس پر، نخ، مقوا و ... ایمان. او هر روز برای این کار تمرین و لیزی را تشویق می کند که هر دو با هم در این مسابقه شرکت کنند. رویای پرواز محملی می شود برای عمیق تر شدن رابطه ی لیزی و پدرش و چنان شور و هیجانی ایجاد می کند که آقای مینت ـ مدیر مدرسه ـ نیز تصمیم می گیرد در این مسابقه شرکت کند.
دوشنبه, ۱ شهریور
کتاب «بازخوانی پائولو فریره: با تمرکز بر کودک و آموزش کودکان» بررسی یکی از مطرح ترین چهرهای روان شناسی و تعلیم و تربیت است. ناصر یوسفی، نویسنده ی کتاب که از نویسندگان و پژوهشگران حوزه ی ادبیات کودک در ایران است در پیشگفتار تأکید می‌کند آنچه در این اثر نوشته دریافت و بازخوانی او از اندیشه‌های فریره است و چه بسا دیگران تفسیر متفاوتی از آثار فریره داشته باشد. زیرا در ایران او بیشتر در مقام یکی از نظریه‌پردازان سوادآموزی و تفکر انتقادی مطرح شده است.
دوشنبه, ۱ شهریور
کتاب «تعطیلات با ابوقراضه» داستانی درباره‌ی دو نسل و دو روش زندگی است. ویلیام و ملیسا دو نوجوان امروزی هستند که حاضر می‌شوند به ازای دریافت پول، با پدربزرگی که گوشش نمی‌شنود و مادربزرگی که چشمانش ضعیف است و مدام در حال بگومگو هستند، ۱۰ روز را در خانه‌ای ییلاقی سر کنند.
یکشنبه, ۳۱ مرداد
سایمن ماشین زرد، ماشین آبی و ماشین سبز را به فردیناند می‌دهد و فردیناند ماشین قرمز معرکه‌اش را به سایمن می‌دهد. فردیناند می‌گوید: «معامله معامله است. به هم زدنش جرزنی است.» سایمن تکرار می‌کند: «معامله معامله است. به هم زدنش جرزنی است» اما وقتی سایمن متوجه می شود که باز هم فردیناند به او کلک زده است، تصمیم می گیرد به او درسی بدهد. داستان را با کودک خود بخوانید و درباره ی دوستی، مذاکره و معامله، اعتماد کردن و راه های مختلف حل مساله با آن ها صحبت کنید.
شنبه, ۳۰ مرداد
این یک واقعیت پذیرفته شده است: زرافه‌ها هم می‌خوابند! اما این جانوران زیبای خال‌دار وقتی می‌خوابند با گردن بسیار دراز خود چه می‌کنند؟ آن را دور خود حلقه می‌کنند؟ سرش را بین دو تا شاخه می‌گذارد؟ یا خیلی ساده گردنش را تا می‌کند و سرش را روی پشت‌اش می‌گذارد؟ یا از چند پرنده می‌خواهد که کمک‌اش کنند؟ با کمی تلاش می‌توان روش‌های مختلفی را برای خوابیدن زرافه تصور کرد، اما در نهایت فقط یکی از آن‌هاست که با عقل جور در می‌آید. آنه لوشارد نویسنده و تصویرگر کتاب عضو خانه تالیف کتاب‌های درسی در بلژیک است. او تنها دو کتاب برای کودکان نوشته است.
چهارشنبه, ۲۷ مرداد