کانون، پر پرواز ایدههای هنرمندان بود
درست روبهروی پارک قیطریه، ساختمانی است که پنجرهٔ شیشهای آن، رو به قامت خیابان باز میشود. سرت را که بلند میکنی، چشمت به میز و صندلی چوبی پشت پنجره میخورد و پیرمردی را میبینی که زیر چتر آفتاب زمستانی زندگی را به نظاره نشسته است و شاید در پشت آبی آرام نگاهش نقش تابلوی دیگری را بر بوم ذهن خود طرح میزند. این نخستین تصویری است که تو را به میهمانی نقاش خیابان قیطریه و قابهای کوچک و بزرگش دعوت میکند. قابهایی که در لابهلای بیشتر تصاویر آن نقش خطوط چهرهٔ نقاش را میتوان جستوجو کرد.
خیالباف داستانی تخیلی براساس اتفاق های روزگار کودکی و نوجوانی پابلو نروداست. پابلو نرودا یکی از تاثیرگذارترین شاعران قرن بیستم است که در سال ۱۹۷۱ جایزه ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. نرودا برای مردم معمولی و از چیزهای معمولی مینوشت. او معتقد بود همهی داستانها، از قبل وجود داشتهاند و الهام را میتوان در سادهترین چیزها و جزئیترین ریزهکاریها یافت.
کتاب بیابان های بی آب و علف از مجموعه کتاب های طبیعت ترسناک است که اطلاعات سودمندی را درباره ی بیابان ها، انواع آن ها، جانوران و گیاهانی که در بیابان زندگی می کنند به مخاطب می دهد.
کتاب «آدم برفی و گل سرخ»، جرعهای از خیال است برای نوشیدن. نوشیدنی گرم در زمستانی سرد. کتاب «آدم برفی و گل سرخ» خیالهای دخترکی است که از مرزهای جهان منطق میگذرد و با گفت وگو با آدم برفی که ساخته ذهن اش است، میخواهد تفاوت میان عقل و مهر را بشناسد.
کتاب دایرة المعارفی است درباره دایناسورها و ویژگی هایشان، عصری که زندگی می کردند، مکان زندگی، وزن، اندازه و نوع تغذیه شان. چند صفحه هم به تاریخچه کشف دایناسورها و پراکندگی آن ها پرداخته است.
مخاطب افزون بر به دست آوردن اطّلاعات جالب درباره ی دایناسورها، با ارزش تنوع زیستی، خطر انقراض حیات وحش و برخی از مشكلاتی كه محیط زیست ما را تهدید می كنند آشنا می شود.
در این مجموعه چهار جلدی اطلاعاتی در باره منابع گونا گون انرژی (انرژی زیست توده، انرژی هسته ای، انرژی سوخت فسیلی، انرژی خورشیدی) اطلاعاتی به مخاطب داده می شود. هم چنین در باره مزایا و مضرات این انرژی ها توضیح داده می شود و با با یکدیگر مقایسه می شوند.
اگر شما هم با ماجراهای «هاکلبری فین» یا «تام سایر» آشنا هستید، شاید دوست داشته باشید با زندگی نویسنده این آثار نیز آشنا شوید.
پرداختن به اسطورههای کهن ایرانی از جمله آرش یکی از دغدغههای نویسندگان و شاعران ایرانی بوده است. این بار «محمدهادی محمدی» نویسنده و نظریهپرداز شناختهشدهی ادبیات کودکان در طرحی نو اسطورهی آرش را با نام «آرش کماندار» در دو جلد وزیری بازآفرینی خلاق کرده است. این کتاب که با کیفیت بالا و با تصویرگریهای زیبای «ندا راستینمهر» به چاپ رسیده است لذت آشنایی با این داستان کهن را دوچندان میکند و میتواند هدیهای ارزنده برای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان به شمار آید.
ما بیش تر رمان های نوجوان آمریکایی و گاهی اروپایی را در ایران می شناسیم؛ خوشبختی کتی از این نظر یک استثناست. این کتاب از نویسنده ای تایلندی است و یکی از پرفروش ترین کتاب های آن کشور.
فضای کتاب در روستا می گذرد و ماجرای دختر نه ساله ای است که پیش پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. داستان با توصیف از خواب بیدار شدن کتی، در یک صبح، با صدای تلق و تلوق کفگیر و ماهی تاب ی مادربزرگ، آغاز می شود و خیلی زود، با استفاده از جمله های پدربزرگ درباره ی مادربزرگ و کتی، تکلیف خواننده با شخصیت ها روشن می شود: کتی هم کودکی است مانند تمام بچه های هم سن و سالش، با تمام از زیرکاردر رویی ها و یا خواسته های کوچک و بزرگ؛ پدربزرگ روحیه ی طنز دارد، دنیا را سخت نمی بیند و سعی می کند از کنار مشکلات راحت بگذرد؛ اما مادربزرگ کم تر لبخند می زند و زندگی را، با نخریدن وسایل برقی، برای خودش سخت کرده است.
معلولیت جسمی، بی سرپرست شدن، آوارگی، ازدواج اجباری، اعتیاد و جنگ. شاید به نظر برسد هر کدام از اینها به تنهایی بتواند زندگی یک کودک یا نوجوان را تباه کند، چه رسد به اینکه همه آن ها با هم از راه برسند. اما، امیدواری به فردای بهتر، قدرتی به انسان می دهد که ....
جامعه افغانستان، سال هاست با این دشواری ها و آسیبهایی مانند سوء تغذیه، نبود آموزش، بزهکاری، تبعیض جنسیتی و ضربههای روحی ناشی از جنگ در زمان حکومت طالبان روبه روست.
«دبورا الیس» نویسنده کانادایی، در سال ۲۰۱۱ میلادی، گفتگوهایی با شماری ازکودکان و نوجوانان دختر و پسر افغانستان، در شهر کابل انجام داده و آنها را در کتاب «کودکان کابل» به چاپ رسانده است.
شاید اولین چیزی که دراین کتاب توجه مخاطب را جلب می کند فرم آن است. هر فصل این کتاب پستی از یک وبلاگ است. وبلاگ درنا، دختر جوانی که با خواندن یک دفترچه خاطرات قدیمی تصمیم می گیرد داستانی را درباره ی زال و عشق قدیمی او در وبلاگش منتشر کند و نظرات خوانندگان را بداند. درنا به گذشته زال برمی گردد و داستان او و فریبا را روایت می کند؛ پسر نوجوانی که خانواده ای ندارد و در یک پرنده فروشی کار می کند. کلیدی که سال ها دست زال ماند چون فکر می کرد یک روز فریبا و خانواده اش بر می گردند و کلید خانه شان را از او می خواهند...
لنا دختری است که احساساتش را به یک طریق نشان می دهد؛ نشستن بر لبه ی شیروانی، دعواهای پدر و مادر برای لنا و لارنس می تواند ادامه دار باشد، آن ها این قضیه را پذیرفته اند، اما وقتی ماجرای جدا شدن شان جدی می شود، نمی دانند چه کار کنند. می خواهند به آن ها کمک کنند. کمتر کتابی است که به این مسئله یعنی فاصله ی بین اعلام جدایی تا انجام شدن آن پرداخته باشد. حس های متفاوتی که دختر و پسر خانواده با آگاهی از این موضوع دچارش می شوند، روند برخوردشان با قضیه و همین طور واکنش پدر و مادر نکاتی است که در این کتاب به صورت داستان مطرح شده است.
پیش از این، گفت وگویی با عبدالحسین وهابزاده، پایه گذار نخستین مدرسه طبیعت در ایران در شهر مشهد (مدرسه طبیعت «کاوی کُنج») و ترویجگر ایده این گونه مدرسه ها داشتیم. در ادامه این گفت وگو به سراغ یکی دیگر از بنیانگذاران و مدیر این مرکز رفتهایم.
محمد قائمپناه در سال ۱۳۵۸ زاده شده است. وی پیش از مدیریت مدرسه طبیعت «کاوی کنج»، فعالیتهای گوناگونی در حوزههای مختلف حفاظت از محیط زیست و حقوق حیوانات داشته است، از جمله همکاری در راه اندازی و اداره دو رستوران ویژه گیاهخواران در مشهد، همکاری در برنامه ترویج دوچرخه به عنوان بهترین وسیله رفت وآمد درون شهری (باشگاه شهر دوچرخه)، برنامهریزی و اجرای برنامههای گوناگون درختکاری و پاک سازی طبیعت، فعالیت در حوزه نجات سفره های آب زیرزمینی مشهد و ...
امیر ارسلان از مشهورترین قصههای عامیانه به زبان فارسی است. سالها پیش، این داستان را میرزا محمدعلی نقیبالممالک، قصهگوی ناصرالدینشاه قاجار برای وی میگفت و در این هنگام فخرالدوله، دختر ناصرالدینشاه پشت در نیمهباز اتاق خواجهسرایان مینشست و ماجراها را بادقت مکتوب میکرد و برای آنها نقاشی میکشید. در حقیقت داستان امیر ارسلان اینگونه برجا مانده است.
نمایشنامهی «امیر ارسلان نامدار» در واقع بازآفرینی این قصهی معروف به زبان امروز و با حال و هوایی مناسب و قابل لمس برای مخاطب نوجوان امروزی است.
امیر ارسلان شاهزادهای است دلیر و جوانمرد که شیفتهی دختر پادشاهی به نام فرخ لقا میشود و در جستوجوی او به دیار فرنگ میشتابد. شاه فرنگ دو وزیر ماهر در رمل و اسطرلاب به نام شمس وزیر و قمر وزیر دارد که شمس با امیر ارسلان موافق و قمر با او مخالف است. بر اثر شرارتهای قمر وزیر، فرخ لقا به دست دیوان و عفریتها گرفتار میشود و امیرارسلان راهی نجات او از سرزمین جادو میگردد و... امیر ارسلان نامدار بعد از سختیها و جنگ و ستیز فراوان به مراد دل خویش میرسد...
شخصیتهای نمایشنامه اینها هستند: امیر ارسلان، فرخ لقا، صفیرک، پطروس شاه، قمر وزیر، شمس وزیر، اژدهای سرخ، اژدهای آبی، دیو سیاه سنگباران، فولاد زره دیو، سربازان.
جاناتان استرود، نویسندهٔ این سه گانهٔ خواندنی، در سال ۱۹۷۰ در انگلستان به دنیا آمد. او در دانشگاه ادبیات انگلیسی خواند وسپس در انتشارات واکر لندن ویراستار فرهنگنامهها وکتاب های مذهبی و تاریخی شد. سه گانهٔ بارتیمیوس او به سرعت، پس از انتشار، در فهرست کتابهای پرفروش جهان قرار گرفت.
«آلبرتوجاکومتی» نقاش و مجسمه ساز، در سال ١٩٠١ در منطقهی ایتالیایی زبان سوییس به دنیا آمد. این کتاب روایتی چند بعدی، غیرجانبدار و واقعبینانه از زندگی اوست که با بیانی ساده و روان و قابل درک برای مخاطبان ١٣ سال به بالا نوشته شده است.
کتاب «یک سال بدون او» را لیز کسلر در سال ۲۰۱۱ نوشته و فاصلهی انتشار تا ترجمه آن بسیار کم است. کتاب حکایتی است دربارهی روزگار خودمان؛ روزگاری که تکنولوژی بر روابط انسانی بین افراد تاثیر گذاشته است. نویسنده تلاش کرده است، در داستان خود، هم گوشه چشمی به تکنولوژی داشته باشد وهم از منظری انسانی به ماجراهایش بنگرد.
طبیعی است که وقتی یک بچه دارید یا حداکثر دو تا، همه تمرکزتان روی آن ها خواهد بود؛ تمرکز بر اینکه چه میخورند و چه میپوشند و چه میآموزند و اینکه نکند کودکانتان جایی دور از چشم شما آزار و اذیت، به ویژه آزار و اذیت جنسی ببینند.
قاطعانه نمیشود گفت کمتر شدن تعداد کودکان در خانواده مراقبت والدین از فرزندان را وسواسگونه کرده یا ناامنترشدن جامعه موجب این پدیده شده است. بههرحال، یکی از مهمترین مسائل خانوادهها این است که چگونه درباره جنسیت و خطراتی که ممکن است کودکانشان را تهدید کند با آنها گفتوگو کنند و به آنها آموزش بدهند.
طبیعی است که بسیاری از والدین ندانند چگونه میشود بدون آشفته و ناامنکردن دنیای کودک به او آموزش داد. با شیوا دولتآبادی، دانشآموخته دکترای روانشناسی، رئیس هیأتمدیره انجمن روانشناسی ایران، رئیس هیأتمدیره و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، دراینباره گفتوگو کردهایم:
تنوعزیستی موجود بر کره زمین بر حیات انسان و دیگر موجودات زنده اثرگذار است، اما این ارتباط به ندرت قابل درک و مشاهده است. به همین خاطر، انسانها متوجه اثرگذار بودن فعالیتهایشان (هر چند کوچک) بر محیط زیست جهانی نیستند. محیط زیست امروزه بیش از هر زمان دیگری به سمت نابودی پیش میرود. کره زمین به ساکنانی نیاز دارد که در هم تنیدگی روابط اشکال مختلف حیات بر کره زمین را درک کنند، نسبت به مسایل و مشکلات محیطزیستی حساس باشند، دانش کافی درباره محیطزیست و تنوع زیستی اطراف خود داشته باشند و علاوه بر آن بتوانند مشکلات موجود را تشخیص دهند و فعالانه برای حل آن بکوشند.
طبیعت در بخش عمدهای از تاریخ تکامل انسان یکی از مهمترین زمینههایی بوده که کودک در طی سالهای حساس و تاثیرگذار بلوغ خود با آن سر و کار داشته است.
تجربه مستقیم و غیرمستقیم طبیعت یکی از تاثیرگذارترین عناصر رشد فیزیکی، عاطفی، ادراکی و حتی اخلاقی انسان بوده و احتمالا در آینده نیز چنین خواهد بود. به رغم چنین امکانی، آگاهی علمی از تاثیر و اهمیت طبیعت در طی مراحل مختلف کودکی به طرز چشمگیری پراکنده و ضعیف است. مثلا در مورد پرسشهای زیر چندان چیزی نمیدانیم: