مجموعه نوشته مناسب خانواده
نورا پسری ایلیاتی است که پدرش در دوره کودکی او به دست مردی از ایل همسایه کشته میشود. نورا به رسم قبیله باید پسر آن مرد را بکشد تا نشان دلیری را بهدست آورد اما مادر نورا اورا به بخشیدن و گذشت تشویق میکند.
شنبه, ۱۷ اسفند
"امینترین دوست" داستانی است کوتاه و فانتزی با درونمایه دینی و موضوع خداشناسی. نویسنده این کتاب میکوشد در قالب داستانی فانتزی، مخاطب را به گونهای هدایت کند که وجود خداوند را در همه حال حس کند. داستان از ساختاری منسجم برخوردار است. تصویرها همراه و کامل کننده متناند.
شنبه, ۱۷ اسفند
این کتاب دربردارندۀ آگاهی هایی درباره نوعی کاکتوس به نام ساگارو است که وزنی چندتنی و عمری نزدیک به ۲۰۰ سال دارد و در صحرایی در امریکا می روید. چگونگی رشد و همزیستی این کاکتوس با برخی جانوران و استفاده ی سرخپوستان از میوه آن، با زبان و بیانی علمی و گاه ادبی توضیح داده شده است و به میوه دادن و سرانجام نابود شدن این گیاه میپردازد.
پنجشنبه, ۱۵ اسفند
كتاب شامل ۸ داستان از زبان جانوران است. دكتر دولیتل، شخصیت اصلی، زبان جانوران را میفهمد. به خاطراتشان گوش میدهد و در ماجراهایشان نقش دارد. موضوع بنیادین این ۸ داستان فانتزی كوتاه و جانوری، عشق انسان به جانوران و نگهداری از آنهاست. دكتر دولیتل، شخصت اصلی، دوستدار جانوران و شخصیتهای فرعی سگ، چلچله و سگ دریاییاند. ماجراها در كشور انگلستان در زمان حال رخ میدهند. زبان كتاب روایتی و طنزآمیز است.
چهارشنبه, ۱۴ اسفند
«خانم معلم نقاشی غزاله را برداشت، به بچه ها نشان داد و گفت:
- چه کسی تا حالا پرنده ای مثل این پرنده دیده است؟
هیچ کس ندیده بود. خانم معلم دوباره گفت:
چهارشنبه, ۱۴ اسفند
هالینکا دختری نوجوان، تنها و نیازمند به محبت است که به علت رفتار نامهربان مادر در یک پرورشگاه در آلمان زندگی می کند. داستان از زبان او روایت می شود. او اصالتا لهستانی است، اما همواره اصرار دارد که لهستان، زبان لهستانی، مادر و خاطرات او را فراموش کند.
چهارشنبه, ۱۴ اسفند
خانه و خانواده مفهومی زیستی و در همین حال جامعه شناختی نیز است. این مفهوم یا پدیده در دوره ای از تاریخ زندگی انسان پدیدار شده است و در گذر سده ها و هزاره ها دگرگونی ها و تحولات عمده ای را از سرگذرانده است.
سه شنبه, ۱۳ اسفند
مجموعه ی کیتی دختر آتیش پاره از مجموعه کتاب هایی است که میان کودکان طرفداران زیادی دارد. مجموعه داستان های کیتی دختر آتیش پاره را بل مونی نویسنده ی انگلیسی کودکان با الهام از دخترش نوشته است.
دوشنبه, ۱۲ اسفند
پتسون پیر جانوران را خیلی دوست دارد. وقتی میفهمد روباهی به دهكده آمده است، برای مراقبت از مرغهایش تصمیم میگیرد به جای شكار روباه، اورا بترساند. پتسون و گربهاش نقشهای میكشند كه به روباه و همسایهها درس عبرتی بدهند.
یکشنبه, ۱۱ اسفند
چگونگی حل اختلاف از راههای متفاوتی همچون جنگ، گفتوگو و سازش و سرانجام رسیدن به صلح. موضوع این كتاب، سازگاری و احترام به حقوق دیگران است. نویسنده با ساختاری داستانی و زبانی ساده، به شكل غیرمستقیم، اهمیت و ضرورت احترام به حقوق دیگران را به مخاطب میشناساند.
یکشنبه, ۱۱ اسفند
آرتمیس فاول، نوجوان نابغه، تابلوی گرانقیمت دزد اجنه را با کمک باتلر از صندوق امانات بانک مونیخ میدزدد و برای انجام آزمایشهای لازم به اتاقش در هتل میبرد. درست در همین موقع، دشمن او اوپال، موشکی مسلح به بیوبمب به سوی او میفرستد اما سروان هالی شورت که با کمک فرماندهاش، روت، متوجه نیرنگ و هدف اوپال شده است، ماموریت مییابد که جان آرتمیس را نجات دهد و در دام اوپال میافتد.
شنبه, ۱۰ اسفند
یک شب پسری در خانه باب و جون؛ پیرمرد و پیرزنی کهنسال (کفاش و رختشوی)، را میزند و پناه میخواهد و در معرفی خود میگوید: "من موش بودم." باب و جون اسم او را راجر میگذارند و در صدد پیداکردن خانوادهاش برمیآیند اما هیچ سرنخی پیدا نمیکنند.
شنبه, ۱۰ اسفند
آلیس هنرید دختری نابغه است که با پدربزرگ ریاضیدان خود در امریکا زندگی میکند. وزارت دفاع ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۴۳ برای پایان دادن به جنگ دوم جهانی، دست به تجربه عجیب نامرئی کردن یک ناوشکن آمریکایی می زند.
شنبه, ۱۰ اسفند
جك و آنی به خانه درختی میروند. مورگن لفی كه همیشه آنها را به مأموریت میفرستد، این بار از آنها میخواهد كتابی از دوره روم باستان و شهر پمپی را پیش از مدفون شدن شهر زیر خاكستر آتشفشان بیاورند.
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب مجموعهای است با شش داستان از شاهنامه فردوسی به نامهای"سیمرغ"، "ضحاک ماردوش"، "رستم و سهراب" "افسانه آب حیات"، "اسفندیار روئینتن" و "خون سیاوش".
دوشنبه, ۵ اسفند
حمزه پهلوان، پهلوانی مشهور است كه همه پهلوانان آرزو دارند با او كشتی بگیرند و او را به زمین بزنند تا اعتباری بهدست آورند. روزی از روزها بهراه میافتد تا برود دنیا را سیروسیاحت كن. در راه سفر دو مرد مدعی پهلوانی میبیند، آنها را به زمین میزند و بعد با كمال جوانمردی به شاگردی و همسفری میپذیرد. بعد به جنگل میرسد، با سلطان جنگل مبارزه میكند.
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب عصر دایناسورها از مجموعه داستانهای تخیلی ـ علمی خانه درختی سحرآمیزست.
یکشنبه, ۴ اسفند
پیرزنی بود که از مال دنیا یک کلبه گلی و یک بز داشت. او با فروش شیر بزش زندگی میکرد. اما مدتی بود که روباهی شیر پیرزن را میخورد و فرار میکرد. یک روز پیرزن روی دیگ سرپوش گذاشت. سرپوش داغ بود.
یکشنبه, ۴ اسفند
یکی داشت و یکی نداشت. یکی میکاشت و یکی برمیداشت. پادشاهی به شکار خیلی علاقه داشت. روزی که با عدهای از درباریان میرود به شکار به دنبال آهویی میرود و از همه دور میافتد و وقتی به خودش میآید، میبیند هوا دارد تاریک میشود. شب را در جنگل سر میکند.
یکشنبه, ۴ اسفند
روزی بود، روزی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. نوازندهای بود که از دار دنیا یک سرنا و یک دهل و یک آسیادستی داشت. وقتی مُرد برای سه پسرش به غیر از اینها هیچی باقی نگذاشت. بعد از چند وقت پسران نشستند و ارث پدر را بین خودشان تقسیم کردند: آسیادستی رسید به پسر کوچک، سرنا سهم وسطی شد و دهل رسید به پسر بزرگتر و ...
یکشنبه, ۴ اسفند