نشان دلیری

نورا پسری ایلیاتی است که پدرش در دوره کودکی او به دست مردی از ایل همسایه کشته می‌شود. نورا به رسم قبیله باید پسر آن مرد را بکشد تا نشان دلیری را به‌دست آورد اما مادر نورا اورا به بخشیدن و گذشت تشویق می‌کند.

شخصیت اصلی این داستان، نورای جوان با سایه‌‌ سنگی بر فراز تپه‌ها‌ی بلند گفت‌وگو می کند. او این سایه را پدر خود می‌داند و مراقب آن است. عنوان داستان بجا انتخاب شده است، نشان دلیری، گردنبندی برنجی است که با گم شدن آن، ماجراهای داستان در راستای یافتن نشان دیگری برای دلیری پیش می‌رود. نقطه‌ی اوج داستان زمانی است که نورا پی می‌برد جوانی که نجات داده است، پسر قاتل پدرش است. ماجراها با زمینه‌سازی مناسب، بخشش او را از سوی نورا، باورپذیر می کنند. زبان داستان ساده و مناسب است. تصویرهای مینیاتوری رنگی به خوبی در فضای داستان حرکت می‌کنند.

نویسنده
جمال‌الدین اکرمی
تهیه کننده
عاطفه سلیانی
سال نشر
۱۳۸۴
ناشران
انتخاب ژانر
عنوان عملیات
ژانر
کتاب ادبیات غیرداستانی علمی کودک و نوجوان
کتاب شعر کودک و نوجوان
کتاب مرجع کودک و نوجوان
کتاب ادبیات کهن ایران برای کودک و نوجوان
کتاب لالایی
کتاب نمایشنامه کودک و نوجوان
افسانه
بازنویسی و بازآفرینی
حکایت (فابل)
خاطره (سرگذشت)
خودزندگی نامه (اتوبیوگرافی)
داستان اساطیری
داستان پریان
داستان تاریخی
داستان دلهره آور
داستان طنز
داستان عاشقانه
داستان علمی تخیلی
داستان فانتزی
داستان کارآگاهی
داستان کلاسیک
داستان کمیک و رمان گرافیکی
داستان کوتاه
داستان ماجراجویی
داستان معمایی
داستان واقع گرا
داستان ورزشی
داستان هجو
رئالیسم (واقع‌گرای) جادویی
زندگی‌نامه (بیوگرافی)
ژانر وحشت
سخنرانی
خودیاری
کتاب درسی
گاه‌نامه
متل یا ترانه متل
مقاله
رمان نوجوان
کتاب ادبیات غیرداستانی فانتزی کودک و نوجوان
قالب
کتاب تصویری کودک
کتاب حسی لمسی
کتاب مقوایی
داستان تصویری
کتاب پارچه‌ای
کتاب چوبی
کتاب پلاستیکی
کتاب تصویری
کتاب کامی شی بای
کتاب پاپ آپ
کتاب اسباب بازی
قطع بزرگ
Submitted by admin on