این سوال که آیا مشاهده ی خشونت در رسانهها سبب افزایش پرخاشگری و خشونت در کودکان می شود، پرسشی قدیمی و جنجالبرانگیز در پژوهش درباره ی تاثیرات رسانههاست.
شماری از کارشناسان، همانند پروفسور راول هیوزمان، استاد دانشگاه میشیگان، بر این باورند که: «مشاهده ی خشونت در رسانه، سبب افزایش پرخاشگری در کودک می شود وبر زندگی آن ها در بزرگسالی تاثیر می گذارد». گروهی دیگر از کارشناسان، از جمله جاناتان فریدمان از دانشگاه تورنتو، می گویند: «هنوز از نظر علمی ثابت نشده است که تماشای خشونت، سبب اعمال خشونت علیه دیگران یا بیتفاوتی کودک نسبت به خشونت می شود».
کارشناسان در این زمینه چه نظراتی دارند؟
نبود توافق در مورد رابطه میان مشاهده ی خشونت در رسانه و پرخاشگری، مانع از انجام تحقیقات گسترده در این زمینه نشده است. بخشی از نتایج مختلف این تحقیقات، در ادامه آورده شده است:
پژوهش ۱:
کودکانی که به مدت طولانی به مشاهده خشونت در رسانهها میپردازند، تمایل بیشتری به پرخاشگری در دنیای واقعی نشان میدهند.
در سال۱۹۵۶، پژوهشگران به مقایسه آزمایشگاهی رفتار ۲۴ کودک، پس از تماشای تلویزیون پرداختند. نیمی از آن ها، بخشی از یک کارتون خشونت آمیز را مشاهده کردند و نیمی دیگر، به تماشای یک کارتون بدون خشونت پرداختند. پس از آن، محققان مشاهده کردند که هنگام بازی، کودکانی که کارتون خشونت آمیز نگاه کرده اند، تمایل بیشتری برای ضربه زدن به کودکان دیگر و شکستن اسباببازیها از خود نشان می دهند.
شش سال بعد در سال ۱۹۶۳، پروفسور بادورا و راس، به مقایسه تاثیر دیدن خشونت در زندگی واقعی، برنامه تلویزیونی و برنامه کارتونی پرداختند. آن ها صد کودک پیش دبستانی را به چهار گروه تقسیم کردند. گروه اول، به مشاهده شخصی پرداختند که به یک عروسک بادی دشنام می دهد و با چکش، آن را کتک می زند. گروه دوم، این صحنه را در تلویزیون مشاهده کردند. گروه سوم، نسخه کارتونی این رویداد را دیدند و گروه چهارم هیچ کدام را مشاهده نکردند.
هنگامی که در مرحله ی بعد، این کودکان در معرض وضعیت نامطلوب قرار داده شدند، رفتار گروه اول بیش از گروه چهارم پرخاشجویانه بود. کودکانی که صحنه را در تلویزیون مشاهده کرده بودند، به همان میزان گروه اول به پرخاشگری روی آوردند و هر دو گروه، بیش از گروه سوم که نسخه کارتونی را دیده بودند، پرخاشگری کردند.
گروه دیگری از محققان، سعی کردند رابطه میان مشاهده خشونت در رسانه و پرخاشگری را در خارج از آزمایشگاه و در وضعیت معمول زندگی بررسی کنند. به عنوان نمونه، مطالعات نشان می دهد کودکان و نوجوانانی که تمایل به استفاده از سرگرمیهای خشونتآمیز داشتهاند در مقایسه با کودکانی که نمایشهای خشونتآمیز کمتری مشاهده کردهاند، شاخصهای پرخاشگری بالاتری کسب کردهاند.
راول هیوزمان، مطالعات انجامشده در استرالیا، فنلاند، لهستان، هلند و امریکا را بررسی کرده است. به باور او «احتمال پرخاشگری در کودکی بالاتر است که (الف) بیشتر اوقات به تماشای برنامههای خشونتآمیز تلویزیون می پردازد. (ب) اعتقاد دارد که این نمایشها، واقعیت زندگی را به تصویر می کشد و (ج) با شخصیتهای خشن این نمایشها، همزات پنداری قوی احساس می کند».
نتایج یک پژوهش که توسط موسسه خانواده کایزر در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، نشان می دهد، تقریبا نیمی (۴۷ درصد) از والدین کودکان ۴ تا ۶ سال گفته اند که کودک آن ها از رفتارهای خشونتآمیز نمایشهای تلویزیونی تقلید می کند. جالب توجه است که بدانیم کودکان بیشتر علاقه مند به تقلید رفتارهای مثبت شخصیتها هستند (۸۷ درصد کودکان).
مطالعات تازه، به بررسی تاثیر رسانههای جدید بر رفتار کودکان پرداخته اند. کریگ اندرسون و براد بوشمان از دانشگاه ایالتی آیوا، تحقیقات مفصلی در زمینه بازیهای کامپیوتری انجام دادهاند. در سال ۲۰۰۱، آن ها گزارش کردند که کودکان و نوجوانانی که حتی برای یک دوره زمانی کوتاه به بازیهای کامپیوتری خشن میپردازند، تمایل بیشتری به پرخاشگری در دنیای واقعی دارند؛ افزون بر این، این بازی ها هم برکودکان پرخاشگر و هم بر کودکان غیر پرخاشگر، تاثیرات نامطلوبی می گذارند.
در سال ۲۰۰۳، کریگ اندرسون به همراه نیکولاس کارنگی و جانی اوبانکس از مرکز خدمات اجتماعی تگزاس گزارش کردند که گوش دادن به موسیقیهای خشن نیز افکار پرخاشگرانه و احساسات خصمانه را در میان ۵۰۰ دانشجوی تحت آزمایش، تقویت کرده است.
پژوهش ۲:
کودکانی که به تماشای خشونتهای جدی در رسانهها میپردازند، بیشتر در معرض بروز رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالی قراردارند.
در سال ۱۹۶۰، پروفسور لئونارد ارون از دانشگاه میشیگان، به مطالعه ی ۸۵۶ دانشآموز کلاس سوم در یک ناحیه ی روستایی پرداخت و دریافت کودکانی که به تماشای برنامههای خشن تلویزیون می پردازند، در مدرسه رفتارهای خشونتآمیز بیشتری بروز می دهند. ارون به مطالعه و تعقیب این آثار در بلند مدت پرداخت و در سال۱۹۷۱، هنگامی که افراد مورد مطالعه به ۱۹ سالگی رسیدند، مطالعه خود را درباره آن ها تکرار کرد و نتیجه گرفت پسرانی که برنامههای خشن تلویزیون را در هشت سالگی مشاهده کرده اند، با احتمال بیشتری به قانونشکنی در نوجوانی می پردازند.
هنگامی که ارون و هیوزمان در سال ۱۹۸۲ پژوهش خود را ادامه دادند، افراد تحت آزمایش به ۳۰ سالگی رسیده بودند. آن ها گزارش کردند آزمایش شوندگانی که در سن ۸ سالگی به تماشای برنامههای خشن تلویزیونی پرداختهاند، با احتمال بیشتری در بزرگسالی به جنایتهای جدی، اعمال خشونت علیه کودکان خود و رفتارهای خشن با همسران شان می پردازند.
پژوهش ٣:
مشاهدهی خشونت در رسانه، حساسیت افراد را در زندگی واقعی نسبت به خشونت کاهش میدهد.
شماری از پژوهشها در ۱۹۷۰ نشان دادهاند افرادی که بیشتر به مشاهده خشونت در رسانهها میپردازند، هنگام مشاهده خشونت در دنیای واقعی، اضطراب کمتری بروز می دهند و با قربانیان چنین حوادثی، کمتر احساس همدردی می کنند. برای نمونه، پروفسور کلاین، کرافت و کوریر به مطالعه پسران نوجوان در یک دوره دوساله پرداختند و در سال ۱۹۷۳ گزارش کردند پسرانی که بیش از ۲۵ ساعت در هفته به تماشای تلویزیون می پردازند، به میزان در خور توجهی در خشونتهای واقعی، بیشتر از پسرانی که ۴ ساعت در هفته و یا کمتر تلویزیون تماشا می کنند، برآشفته می شوند.
کتابک در رابطه با موضوع خشم، مقالهی زیر را پیشنهاد میدهد: