«داروی شگفتانگیز جورج» قرار است اخلاق مادربزرگ را عوض کند؛ اما به جای آن قدش را بلند میکند! این بار «رولد دال» داستانی بامزه از مشکلات پسری به نام جورج، مادربزرگ بداخلاقش و داروهای جادوییاش برایمان میگوید.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب، با پرسشهایی مانند زیر با کودکان گفتوگو کنید:
- چرا جورج احساس تنهایی میکرد؟
- چه بازیهایی پیشنهاد میدهی تا جورج در تنهایی انجامشان دهد؟
- زندگی در مزرعه چه حسی دارد؟ چه کارهایی میتوان در آنجا انجام داد؟
- رابطهات با مادربزرگ و پدربزرگت چهطور است؟ تا به حال نیاز بوده از پدربزرگ یا مادربزرگت نگهداری کنی؟ چه حسی داشتی؟
- چرا جورج و مادربزرگش با هم خوب نبودند؟
- جورج چه کارهایی میتواند برای ارتباط بهتر با مادر بزرگش بکند؟
- اگر از چیزی در اطرافیانت ناراحت باشی، چه میکنی؟ چهگونه حست را به آنها میگویی؟
- چه چیزهایی در نزدیکت هست که دوستشان نداری و نمیتوانی تغییرشان بدهی؟ چه حسی در مورد آنها داری؟ با آنها چه میکنی؟
- اگر نتوانی چیزی مانند رفتار دیگران را، تغییر بدهی، چه میکنی؟
- وقتی تنهایی برای ارتباط گرفتن با دیگران چه میکنی؟
- به جانورانی که داروهای جورج را میخورند نگاه کن. اگر تو دارویی برای آنها بسازی چه شکلی میشوند؟
- آیا برای گلها یا وسایل هم میتوان داروی جادویی ساخت؟ به نگاه تو آنها چه تغییراتی میکنند؟
- دوست داری در آینده چه کاره شوی؟
- کار پزشک چیست؟
- درباره داروسازها چه میدانی؟
- میدانی برای استفاده از داروها چه کاری باید بکنیم و مراقب چه چیزهایی باشیم؟ مثلا اگر بدون هماهنگی با پزشک دارو بخوریم چه میشود؟
- درباره مزرعه داری چه میدانی؟
- چرا در خانه جورج برای جانوران هم دارو هست؟
- میتوان یه جانوران بدون دستور پزشک دارو داد؟ چرا؟
- جورج برای درست کردن وضعیت قد بلند مادربزرگ چه کاری میتوانست انجام بدهد؟ (ساخت داروی دیگر؟ یک قدرت جادویی تازه؟)
- اگر قرار بود یک داروی جادویی داشته باشی، دوست داشتی قدرت دارویت چه باشد؟
- اگر میخواستی با اختراعی تازه مانند جورج، کار و شغلی را گسترش بدهی، چه چیزی میساختی؟
2- توصیف کنید.
در داستان ویژگیهایی درباره مادربزرگ گفته شده است. از کودک بخواهید او هم به دید خودش، خصوصیات مادربزرگ جورج را توصیف کند. و آنها را با ویژگیهای مادربزرگ خودش و دیگر مادربزرگهایی که دیده است مقایسه کند. از او بخواهید بگوید فکر میکند اگر روزی مادربزرگ یا پدربزرگ شود چه ویژگیهایی خواهد داشت.
کودک میتواند پوستری از مقایسهی ویژگیهای مادربزرگ جرج، مادربزرگ خودش و خودش در آینده بسازد.
3- ایده بدهید.
به همراه کودک درباره مزرعهداری و پزشکی، به عنوان یک شغل پژوهش کنید. اگر او بخواهد پزشک یا کشاورز شود چه ایدههای تازهای برای شغلش دارد؟ آیا داروی تازهای میسازد یا روش کشاورزی نویی اختراع میکند؟ درباره شغلها و ایدهها تصویرسازی کند و آنها را نقاشی کند.
4- کتاب بنویسید.
هرکس زمانی را با مادربزرگ خودش میگذراند اما جورج در این مورد دچار مشکل است. از کودک بخواهید راهحلهایی برای جورج پیشنهاد بدهد. خود او چهگونه با مادربزرگش معاشرت میکند؟ دوست دارد راههای تازه و کارهای تازه را با او امتحان کند؟ از او بخواهید یک کتاب درباره کارهایی که میتوان همراه مادربزرگها و پدربزرگها انجام داد بنویسد.
5- عروسکهای خیالی بسازید.
جانوران با داروی جورج تغییر میکنند. از کودک بخواهید درباره تغییرهای خیالی اینچنینی فکر کند، مانند اینکه مرغ به جای پایش، منقارش بزرگ شود یا نیرویی جادویی پیدا کند. کودک را همراهی کنید تا جانور یا گیاه یا وسیلهای را انتخاب کند، در خیالش داروی جادویی به آن بخوراند (روی آن بریزد) و نتیجهای که تخیل کرده را بهصورت عروسکهای پارچهای یا کاغذی بسازد.
6- داستان بسازید.
کودک داستانی درباره داروهایی با قدرت جادویی بنویسید و آن را تصویرگری کند. شخصیت اول داستان میتواند خودش یا فردی خیالی باشد.
7- تبلیغ کنید.
از کودک بخواهید تصور کند مانند جورج یک چیز تازه درباره شغلی مانند کشاورزی و مزرعهداری میسازد. او میخواهد آن را به دیگر مزرعهداران بفروشد. درباره آن وسیله نو یک پوستر تبلیغاتی بسازد تا بتواند آن را به فروش برساند.
8- گوینده شوید.
از کودک بخواهید چند بخش از داستان را برگزیند. او تلاش کند این تکهها را با تیپهای شخصیتی و صدای گوناگون بخواند. مانند اینکه یکبار با حسادت، یکبار با غم، یکبار با هیجان و ... .