«داروی شگفتانگیز جورج» قرار است اخلاق مادربزرگ را عوض کند؛ اما به جای آن قدش را بلند میکند! این بار «رولد دال» داستانی بامزه از مشکلات پسری به نام جورج، مادربزرگ بداخلاقش و داروهای جادوییاش برایمان میگوید.
جورج تصمیم به تنبیه مادربزرگش میگیرد؛ چرا که او بسیار بدجنس است. جورج هر چیزی را که در خانه هست در یک قابلمه میریزد تا دارویی جادویی بسازد، از واکس کفش تا داروی جانوران از شامپو تا رنگ روغنی. جورج دارو را به جای داروی اصلی مادربزرگ به او میدهد. مادربزرگ به خودش میپیچد و قدش آنقدر بلند میشود که سرش از سقف بیرون میزند! او در همان حال هم حرفهای بدی به نوهاش میزند. جورج برای این که به او ثابت کند دارو را خودش ساخته، مقداری از آن را به مرغ میدهد. مرغ هم بزرگ میشود. در همان زمان پدر و مادر جورج از راه میرسند و ناچار میشوند مادربزرگ را با چرثقیل از خانه بیرون بیاورند. پدر به جورج میگوید باید این دارو را به دیگران بفروشیم. آنها تلاش میکنند تا دوباره دارو را بسازند؛ اما داروهای تازه کارکرد آغازین را ندارد. مادربزرگ هم با عصبانیت میآید و از آنها غذا میخواهد. او فنجان در دست جورج را به زور میگیرد و آن را میخورد. متاسفانه در فنجان دارویی کوچک کننده بوده و مادربزرگ کوچک و کوچکتر میشود؛ آنقدر کوچک که محو میشود. جورج درحالیکه به پیامدهای کارش فکر میکند، حس میکند گوشهای از دنیای جادو را لمس کرده است.
«رولددال» این داستان را با قلمی طنز و سراسر خیال نگاشته است. شخصیت مادربزرگ و نوه ساختارشکنی دارد و تصاویر کتاب هم خلاقیت متن را بهخوبی پشتیبانی میکنند. مخاطب، در روند داستان منتظر رویدادهای ساده و خطرناک است و با روشهای جادویی و خیالانگیز شگفتزده میشود. همچنین قدرت خیال، جسارت گوناگون فکر کردن و تجربه چیزهای نو را از داستان در مییابد. در میان این خیالها کودک میبیند که هر کاری پیامدی دارد و شاید قبل از هر جادویی، پیدا کردن یک راهحل فکر شده بهتر مشکل را حل کند. با تمرین و گفتگوی مناسب درباره این داستان، کودکان میتوانند مهارتهای ارتباطی و حل مسئلهی خود را توسعه دهند.
«رولددال» بهترین نویسنده مرد انگلستان، نویسنده این رمان بوده است. او در جنگ جهانی دوم، خلبان جنگنده نیرویهوایی بوده است و زمانی که از انگلستان به واشنگتن آمده، نوشتن را آغاز کرده است. اولین داستان او درباره جنگ بوده است. با اینکه او در سال 1990 میلادی از دنیا رفته است اما هنوز هم از برترین و محبوبترین نویسندگان کودک و نوجوان دنیا محسوب میشود.
«کوئنتین بلیک» تصویرگر انگلیسی این کتاب است. او در رشته ادبیات انگلیسی دانش آموخت و به صورت پارهوقت در کالج هنر چلسی، نقاشی خواند. وی از کودکی نقاشی را دوست داشت و تا کنون بیش از 300 کتاب را تصویرگری کرده است. همچنین او داستانهایی را برای کودکان نوشته است که جایزه بردهاند. «بلیک» از برترین تصویرگران بریتانیاست که در سال 2002 جایزه «هانس کریستین اندرسن» مهمترین جایزه جهانی ادبیات کودک را دریافت کرده است.
برگردان این کتاب را «محبوبه نجفخانی» انجام داده است. او کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی از مدرسه عالی ترجمه سابق (دانشگاه علامه طباطبایی فعلی) را داراست. او در کودکی به همراه پدربزرگ و مادربزرگ خود شاهنامهخوانی میکرده برای همین به کتاب علاقهمند شده است. نجفخانی عضو شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است، چندین مجموعه کتاب را ترجمه کرده است و فعالیتهای بسیاری در حوزه کتاب و کتابخوانی داشته و دارد.