به مناسبت صدسالگی فانتزی نویس برجسته
هنگامی که در سال ۱۹۹۰ رولد دال یکی از چند غول فانتزی نویس سدهی بیستم غنوده بر تابوت مرگ به سبک وایکینگها، همراه با شخصیترین افزارهایش مانند مدادی که نماد نوشتن برای او بود و ارهی گردبُری که در هنگام فراغت با آن کار میکرد یا عصای بیلیارد و مقداری شکلات و خوراکهای دیگری که در زندگی از آنها بهره میبرد، میرفت که برای همیشه در خاک بیارامد، شاید نمیدانست دهه پیش رو و دهههای پس از آن، دهههای انفجار فانتزی در سه عرصهی ادبیات، سینما و بازیهای کامپیوتری خواهد بود.
رولد دال سبک فانتزی نویسیاش را بیش از همه مدیون مادر نروژی تبارش بود که داستانهای اسطورههای نروژی – اسکاندیناویایی را که سرشار از شخصیتهای شگفت کوتوله یا زیرخاکی و ساکن جنگلهای شمال بودند با زبانی هزارویکشبی برای او بازمیگفت. در کارهای رولد دال شرارتی نهان و گاهی آشکار وجود دارد. این شرارت بیش از آن که نگاه کودکی باشد که در فاصلهی کوتاه چندهفتهای خواهر بزرگتر و پدرش را در سهسالگی از دست داده باشد (۱۹۲۰)۱ برآمده از زندگی میان دو جنگ ویرانگر جهانی است که البته در جنگ دوم، خود دال به عنوان خلبان جنگنده درگیر آن شده بود. نگاه دال به آدم بزرگها که سازندهی جهان مدرن بودند و هستند، برآمده از زیر دست و پا انداختن کودکان در بیرحمیهای زندگی مانند جنگ و جامعهی ماشینی است. گاهی آدمبزرگها در نقش جادوگر سیاه هستند و گاهی در نقش «غول بزرگ مهربان» و البته در کنار این غول بزرگ مهربان، نمایشی از غولهای بسیار نامهربان، مانند «غول خون تو شیشه کن»، «غول گوشت تکه خوار» که بچهها را مانند آدامس زیر دندانهایشان میجوند نیز وجود دارند. غولها یا جادوگرهایی که در حقیقت بازنمایی شرارت در نهاد انسانی است. میراث رود دال این بود و هست که توانست در بازنمایی شرارتهای انسان، از زبان طنز و تصویرهای فانتاستیک غنی بهره و انتظار از گونهی فانتزی را در جامعههای غربی به ویژه انگلیسیزبان بالا ببرد.
در دهه ۱۹۹۰ هنگامی که هری پاتر چون جادوگران از زیر پای سنت رولد دال بیرون جهید، منتقدان ادبی به دو گروه شدند. گروهی آن را بر خلاف این سنت و میراث میدانستند و گروهی آن را ادامهی طبیعی سنت و میراث رولد دال میدانستند. بسیار چیزها است که نشان میدهد جی کی رولینگ با هری پاتر، امتداد سنت رولد دال در فانتزی نویسی است. تا همین یک دههی پیش، فروش آثار رولد دال از مرز ۲۵۰ میلیون گذشته بود و اکنون نیز هم چنان رو به افزایش است. هری پاتر اما در مدت کوتاهتری مرزهای ۵۰۰ میلیون نسخه را درنوردید. سنجش همین یک نکته نشان میدهد که چیزی در این آثار هست که آنها را به هم میچسباند. به گفتهی برخی از منتقدان شباهتهایی که میان شخصیتهای «جیمز و هلوی غولپیکر» رولد دال با جی کی رولینگ در داستان «هری پاتر و سنگ جادو» است قابل انکار نیست.۲ همچنین سنت قصهگویی در هری پاتر و داستانهای رولد دال یکسان و بسیار تاثیرگذار است. کمتر دیده شده است که مخاطبان این دو نویسنده کارهای آنها را برای خواندن برگزینند و آن را نیمهکاره رها کنند. قدرت روایتگری را نیز رولینگ از رولد دال به میراث برده است.
میراث رولد دال به همین جا ختم نمیشود. بلکه او با کارهایش در دنیای سینما نیز تأثیرگذار بود. آخرین فیلمی که از او ساخته شده است به نام «غول بزرگ مهربان یا BFG» بازهم تأثیر ادبیات را روی این صنعت و چشماندازهای تازه در بهکارگیری تکنیکهای سینمایی نشان میدهد.
میراث ارزشمند دیگر رولد دال اما شیفته کردن میلیونها مخاطب در کشورهای گوناگون افزون بر زبان انگلیسی به ادبیات فانتزی است. در ایران در دو دههی گذشته، دهها اثر از این نویسندهی بزرگ منتشر و بارها بازچاپ شده است. رولد دال از دوستداشتنیترین نویسندگان کودکان و نوجوانان ایرانی است، زیرا مرزهای ممنوعه یا خط قرمزهای بزرگسالی را در جامعهای به شدت سنتگرا درهم میپیچد و آرزوهای کودکان را برای داشتن دنیایی سرشار از خوراکیهای خوشمزه، بازیهای دلنشین و پرسشها و استدلالهای بس شگفت و ناسازواره از زندگی مانند نمونهی زیر به نمایش میگذارد:
وقتی پسری کوچک بودم، یک قایق کوچولوی حلبی داشتم (آن وقتها پلاستیک نبود) که موتور کوکی کوچکی داشت. وقتهایی که به حمام میرفتم با آن قایق حلبی بازی میکردم. یک روز سوراخی کوچک در بدنهی قایق پیدا شد، آن را پر از آب کرد و قایق غرق شد. تا چندین هفته پس از این قضیه وقتی در وان حمام دراز میکشیدم دلواپس این بودم که نکند پوست من هم مثل بدنهی قایق سوراخ شود. مطمئن بودم که بدنم پر از آب میشود و من غرق میشوم یا میمیرم. ولی این اتفاق هیچوقت نیفتاد و من از نفوذناپذیری پوستی که تمام بدنم را پوشانده بود در شگفت بودم.۳
- پیش از این در کتابک منتشر شده است:
- برای تهیهی کتابهای رولد دال به آدرس زیر مراجعه کنید: