شعر رستگاری دل از اسدالله شعبانی

زمانه تیره‌تر از چشم­‌های بسته­‌ی ماست

جهان شکسته‌­تر از قامت شکسته­‌ی ماست

یکی شکوفه نمی‌­بندد این درختان را

که خاک، خسته از اندیشه‌های خسته­‌ی ماست

چرا نه آنکه به نه توی خویش بگریزیم

که آنچه مانده هم از آتش نشسته­‌ی ماست

گسسته باد همان دست‌های پیوسته

کز این معامله خواهان دسته دسته­‌ی ماست

به رستگاری دل، با تو تنگ می‌گویم

بيا و دست بر آور که عشق رسته‌ی ماست

 

فروردین ۹۷

 

نویسنده
اسدالله شعبانی
پدیدآورندگان:
Submitted by skyfa on