بامبولی کوچک در کتاب «پاندا کوچولو، کنار من بمون» محیطهای تازه و ناشناخته را کشف میکند. او مهارتهای خود را میسنجد و با همراهی مادر آنها را تقویت میکند. این روند باعث شوق او برای رفتن به جاهایی جدید میشود.
پاندا کوچولو در کوهستان زندگی میکردند و هر روز با مادرش در چمنزار و کنار رودخانه بازی میکردند. آنها روی تپههای پر از برف میگشتند و لای علفهای خیس غلت میزدند و شب که میشد، کنار هم آرام میخوابیدند. و آن موقع بود که مادر به بامبولی میگفت به زودی میتواند از درختها بالا برود و به ابرها برسد. در یک روز تابستانی بامبولی دیگر از تنهایی بازی کردن خسته شده بود و به پیشنهاد مادر به جنگل بزرگ رفتند. بامبولی تا به حال جنگل بزرگ را ندیده بود، میمونهای طلایی رنگ، گوزنها، پرندگان رنگارنگ. از درخت بامبوی خیلی بزرگی بالا رفتند. بامبولی ترسیده بود. مادر به او گفت که مراقب او هست. آنها ملچ مولوچ برگهای بامبو را خوردند. بامبولی و مادر روز بعد دوباره به جنگل رفتند. یک پاندای دیگر روی درخت، پشت شاخ و برگ قایم شده بود. مادر به بامبولی گفت اگر دوست دارد میتواند با او بازی کند و او همین دور و بر خواهد بود. بامبولی از درخت بالا رفت. حالا یک دوست تازه داشت. قایم باشک بازی کردند. آب بازی کردند. دنبال پروانهها دویدند. حسابی خوش گذشت. وقتی با مادر به کوهستان برگشت، بسیار خسته شده بود. او گفت که دوست دارد فردا به رودخانه برود. بامبولی در آغوش گرم و نرم مادر خیلی زود خوابش برد.
نویسنده با کنار هم گذاشتن واژگان دنیایی پر از تصویر را خلق کرده است که خواننده را تشویق به تصویرسازی ذهنی میکند. تصاویر کتاب متناسب با داستان هستند. در آستر بدرقه تصویرسازی آسمان کوهستان محل زندگی پانداها دیده میشود.در ابتدای کتاب، در کنار تصویر پانداها و درختان بخشی هست، تا نام کسی را که می خواهید، کتاب را به او هدیه بدهید، بنویسید.
کتاب حاضر ترجمه داستانی از کتاب «With lots of love forever: a collection of cosy stories»، مجموعه داستانی از چند نویسنده و تصویرگر مختلف است. سه داستان دیگر این مجموعه داستان نیز با نامهای «خرس کوچولو و درخت آرزوها»، «مامان من کیه؟»، «دو ببر شجاع، زیر نور ماه» به صورت کتاب مستقل در ایران ترجمه و منتشر شدهاند.
«کلیر فریدمن»بیش از 20 سال تجربه نویسندگی دارد. او در سایت شخصیش خود را عاشق ایجاد جهان برای کودکان خردسال معرفی میکند.