«دوستان خوب و یک فکر بکر!» کتابی تصویری دربارهی بازی و مراقبت به نویسندگی و تصویرگری اینگرید و دیتر شوبرت است؛ کتابی برای کودکان و بزرگسالان. تصویرهای چشمنواز، پویا و رنگارنگ کتاب مایهی حظ بصری کودکان است و متن کوتاه و سادهی آن، که بیشتر گفتگوهای دو شخصیت کودک کتاب است، با گنجینهی واژگان کودکان هماهنگ است و با حوصلهشان همساز. بزرگسالان نیز با خواندن این کتاب، مراقبت در سایه را یاد میگیرند؛ اینکه چطور میتوانند بدون دخالت در بازی و خیالپردازی کودکان اجازه دهند آنها بازی کنند و خود از دور مراقبشان باشند.
این کتاب ماجرای یک روز دو جانور کوچک است که کنشها، حالتها و گفتگوهایشان شبیه به دو کودک خردسال است. بخشی از ماجراهای کتاب را تصویرها نشان میدهند. یک روز درخشان آفتابی است و حوصلهی دو موجود کوچولو سر رفته است. در تصویر میبینیم که بچهها با نگاه کردن به پرندهای که تکهای چوب به نوکش گرفته، به سرشان میزند که یک کلبه بسازند، آن هم با شاخه و سنگ!
هر دو میخواهند در یک جا کلبه بسازند و آنکسی باشند که اول شروع میکند. کنشها و گفتگوها شبیه رفتارهای رقابتی کودکان در بازی است. اما بعد از کمی بگومگو، بهجای اینکه با هم کلبه بسازند، میخواهند هرکدام، بهتنهایی، یک دیوار بسازند، بلند و محکم، جوری که دیگری از آن رد نشود! اما خُب با سنگ یا با چوب بهتنهایی نمیشود دیوار ساخت؛ تازه آن هم وقتیکه اصلاً ساختن بلد نیستی!
دیوارهای چوبی و سنگی فرو میریزد و سر و پای بچهها زخمی میشود؛ اما یک برآمدگی و چند قطره خون آنها را دوباره به هم نزدیک میکند! و اینبار فکر بکر دیگری به سرشان میزند و میخواهند با کمک هم و با سنگ و چوب «بلندتربن برج دنیا» را بسازند که تا ستارهها «نه، نه، خیلی بالاتر» برود.
خرید کتاب کودک درباره کمک کردن و همکاری
در تصویر میبینیم بچهها خوراکیشان (دو سیب سرخ) را خوردهاند و یکی از آنها با دستمالی، زخم پایش را بسته و هر دو شاد و خندان سرگرم برجسازیاند! پدر پشت بوتهها پنهان شده و هنوز وارد بازی بچهها نشده است. بچهها بگومگو کردند و زخمی شدند، اما پدر دخالت نکرد تا بچهها تجربه کنند و یاد بگیرند.
برج بلند بچهها شروع میکند به لرزیدن و اینجاست که پدر بچهها را پیش از افتادن بر زمین میگیرد و همگی رهسپار خانه میشوند. با وجود این، بچهها پیش از آنکه از خستگی به خواب بروند، رؤیای دیگری میبافند: رؤیای ساختن موشک و پرواز به کهکشان!
زمانیکه کتاب «دوستان خوب و یک فکر بکر!» را با کودک میخوانید توجه او را به جزئیات تصویرها جلب کنید؛ برای نمونه، به کنشهای پرندهای نگاه کنید که از ابتدای این ماجراجویی همراه بچههاست و او را فقط در تصویرها میبینیم. در حقیقت، دنبال کردن تصویرها، داستان را پس از تمام شدن متن ادامه میدهد و به کودک فرصت گفتوگو و خیالپردازی میدهد. خواندن این کتاب را از جلد آن آغاز کنید. روی جلد، هر دو کودک ایستاده بر برج بلندشان به ماه رسیدهاند و پرچم فتحشان را بلند کردهاند. این رؤیا، شاید در خواب دو کودک، به حقیقت پیوسته باشد؛ زیرا پدر جلوی خیالهای کودکانهی بچهها را نگرفت، بچهها رؤیایشان را پی گرفتند و بدون سرخوردگی و سرزنش در خواب به بلندای ماه رسیدند.
خرید کتاب کودک درباره خیال پردازی
بازی برای کودکان فرصتِ به دست آوردن تجربه و شناخت چیزها و محیط است. مراقبان کودک شاید نگران باشند که کودکان در بازی آسیب ببینند یا با هم جدل کنند. اما آیا باید در بازی کودکان مداخله کنیم تا مانع آسیب دیدنشان شویم؟ یا میتوانیم در فاصلهای اَمن ناظر فعالیت کودکان باشیم و هنگام ضرورت آنها را از آسیب حفظ کنیم؟
در این کتاب، پدر دو کودک از ابتدا در فاصلهای مناسب مراقب بچهها بود، اما وقتیکه بچهها را گرفت، گفت: «بهموقع رسیدم!». این جمله به کودکان اطمینانخاطر میدهد که فردِ بزرگتر آنها را از خطر حفظ میکند و از طرفی بچهها تصور میکنند زمان بازی تنها هستند و میتوانند مستقل و آزاد به خیالشان مجال جولان دهند. مراقبت از کودک و ایفای نقش مادری و پدری مانند سفری است که در همراهی با کودکان طی میکنیم. در این سفر یاد میگیریم چگونه از کودک مراقبت و حمایت کنیم.
ما نیز مانند کودکان نیازمند یادگیری هستیم؛ خواندن کتابِ «دوستان خوب و یک فکر بکر!» نمونهای از تجربهی یادگیری همراه با کودکان است. با تأمل در این کتاب، ما کنار بچهها رشد میکنیم و در ایفای نقش مادری، پدری و مراقبت و آموزشِ کودک بهتر میشویم.