آرش کمان‌دار و اختراع تیر‌ و کمان در فرهنگ انسانی

تیر و کمان که افزاری پرتابی است، در زنجیره تکامل شکارافزارها و جنگ‌افزارها پدید آمد. افزار در دست انسان نخست سنگ و چوب بوده پس از آن روی سنگ خام و چوب کار شده و بخش‌هایی از آن تیز شده تا چاقو، تیر، شمشیر و نیزه پدید آمده و سپس از تکامل تیر و نیزه که با دست پرتاب می‌شده، ابزاری دیگر ساخته شده که یاریگر این دو شد و آن هم کمان بود. کمان افزاری بسیار پیچیده است که هم ساخت و هم چه‌گونگی پرتاب آن نیاز به هوش بالایی داشته است و داده‌های باستان شناسی نیز نشان می‌دهد که این افزار از دوره پدیداری انسان خردمند خردمند[1] یعنی بازه زمانی ۷۰ هزارسال پیش پیدا شده است.

در فرهنگ بشری نماد تنها افزاری برای جنگ نبوده و با رازهای آیینی و اسطوره ها درهم آمیخته است. بسیاری از ایزدان هستند که با نماد کمان بازنمایی شده اند. در بسیاری از این فرهنگ ها باور بر این بوده است که کمان ریشه آسمانی و ایزدی دارد و نمادی از قدرت است که از ایزدان به شاهان و پهلوانان اساطیری واگذار شده است. در حقیقت داستان آرش هم ساده شده این روند جهانی. کمان آرش اگرچه در روایت های پسین تر ساخته دست صنعتگران است، اما در روایت های پیشینی این کمان با هدایت ایزدانی چون اسفندارمذ و تیشتر ساخته می شود. برای نمونه خیام نیشابوری در نوروزنامه در بخش«‌یاد کردن تیر و کمان و آنچه واجب بود درباره ایشان» بنابر دیدگاه اسطوره‌ای رایج که هر اختراعی را به یک ریشه پیوند می‌دهد و این ریشه ممکن است ایزد باشد یا انسان، ساخت کمان را به کیومرث نخستین انسان و نخستین شاه نسبت می‌دهد. او در این باره می‌گوید:‌« نخست کس که تیر و کمان ساخت گیومرت بود و کمان وی بدان روزگار چوبین بود بی‌استخوان یکپاره چون درونه حلاجان و تیر وی گلگین با سه پر و پیکان استخوان پس چون آرش وهادان بیامد بروزگار منوچهر کمان را بپنج پاره کرد هم از چوب و هم از نی و سریشم به هم استوار کرد و پیکان آهن کرد پس تیراندازی به بهرام گور رسید بهرام کمان را با استخوان بار کرد و بر تیر چهار پر نهاد و کمان را توز پوشید.[2]»

یکی از کهن ترین دیوارنگاره ها از کمان و کمانداران مربوط به پناهگاه های سنگی در مرکز هند و در دوره زمانی ۵۰ هزارساله[3]

اما اگر از منظر تاریخی و نه اسطوره‌ای به پدید آمدن کمان در زندگی انسان نگاه کنیم، باید ده ها هزار سال به عقب برگردیم. یکی از ویژگی‌های کمان‌های ساده که از چوب‌های تنیده ساخته شده این است که مدت زیادی برجای نمی‌ماند و بنابراین نشانه‌های باستان شناختی کمی از آن وجود دارد. اما برخلاف کمان نوک تیرها که از سنگ چخماق و استخوان ساخته شده است به ویژه سنگ چخماق ماندگاری بالایی دارد. یکی از نمونه‌های مشخص کاربرد تیر و کمان که دانشمندان باستان شناس آن را نقطه عطف مهمی در زندگی بشر می‌دانند به ۶۴ هزار سال پیش برمی گردد که نشانه‌های کاربرد تیر و کمان در غاری در منطقه کوازولو ناتال[4] پیدا شده است.[5] نخستین نشانه‌های کاربرد تیر و کمان در بیرون از افریقا در اروپا و در جنوب فرانسه و در غاری به نام روون پیدا شده است. این دوره‌ای است که هنوز انسان نئاندرتال با انسان هومو هم زیست بوده‌اند. در این دوره انسان هومو از تیر و کمان که ابزاری تازه اختراع شده بوده بهره می‌برده و انسان‌های نئاندرتال به سبک سنتی و با نیزه شکار می‌کردند.[6] و نشانه‌های استفاده از تیر و کمان در بیرون از افریقا در آسیا در سری لانکا به ۴۸ هزار سال پیش از این بر می‌گردد. [7]

در کتابک بخوانید: آرش کماندار است یا کمانگیر؟

پس از آن ما نشانه‌های کاربرد تیر و کمان را در نقاشی‌های آیین شکار و شکارگری در غارها داریم که در اروپا دیرینگی‌شان به زیر ۴۰ هزار سال می‌رسد.

دوره بعدی در تکامل تیر و کمان به آغاز یکجانشینی و پدیدار شدن تمدن کشاورزی برمی گردد که از ۱۵ هزار سال پیش شروع می‌شود. یکجانشینی و شکل گرفتن تمدن‌های شهری که در مناطقی از آسیا و شمال افریقا پیدا شد مفهوم جنگ انسان‌ها با هم را برای تاراج و غارت منابع را به همراه داشت. از این دوره کم کم تیر و کمان هم کامل‌تر شد. پدیده کمان ترکیبی که از چوب‌های تنیده با رگ‌های جانورانی چون گاو و صمغ‌های گیاهی ساخته شد از این دوره دیده شده است. با پیدا شدن خط و نوشتار منابع اسطوره‌ای و دینی در مصر، سومر، یونان و هند و ایران جسته گریخته به جنگ‌ها و تیر و کمان و نقش ایزدان یا ایزد شاهان به ساخت تیر و کمان اشاره کرده‌اند. در این میان آن چیزی که شگفت انگیز است یافته‌های تیر و کمان‌های سالمی است که از مقبره شاهان یا فرعون‌های مصری باقی مانده است. این تیر و کمان‌ها که به دوره پنج هزارساله تعلق دارد مجموعه‌ای بی نظیر از فناوری ساخت تیر و کمان را برجای گذاشته‌اند. هم چنین تصویرسازی‌هایی که هنرمندان و صنعت گران مصری از انسان و اسب و تیر و کمان برجای گذاشته‌اند خود نشانه‌ای است که کاربرد تیر و کمان در جنگ‌ها تا چه اندازه از به کار گرفتن در شکارگری پیشی گرفته است.

در فرهنگ هندوایرانی منطقه تمدنی سند یا دره سند که تاریخ آن به بیش از ۹ هزار سال پش می رسد یافته های بسیاری از نوک پیکان های برنزی به دست آمده است که در سر کمان استفاده می شده است.

کمان و کمانداران آسمانی بخشی از اسطوره‌های حماسی

کمان، افزاری جنگی با تاریخچه‌ای ژرف که سرشار از پیچیدگی به عنوان صنعت و نماد است برای هزاره ها است که تخیل انسانی را به کار گرفته و درباره آن اسطوره ها و داستان های فراوانی در هر فرهنگ و در هر بخشی از تاریخ آفریده شده است. کمان و کمانداری در فرهنگ انسانی نه تنها نمادی از قدرت و دقت بوده است، که پیوند با خورشید و تابش یا نیزه های آفتاب داشته و همین طور در کاربرد جنگی کسی که کمان به کار می برده باید افزون بر نیروی زیاد، منضبط هم می بود. به جهت همین ویژگی ها کمان و کمانداری در اساطیر نقشی ویژه پیدا کرد و نمادی از ایزدبخشی و شاه بخشی شد.

در فرهنگ اساطیر کهن در بسیاری از نقاط جهان با موضوعی به نام کمان و کمانداران آسمانی آشنا می شویم که ریشه در کهن ترین باورهای انسان دارد. آن چه که در دو فرهنگ هندواروپایی و هندوایرانی یا آریایی مربوط به بیش از ۵ هزار سال پیش از میلاد برمی گردد نشان می دهد که در هر دو فرهنگ ادبیاتی شفاهی شکل گرفته بوده که در آن ها اسطوره هایی در باره کمانداران آسمانی وجود داشته است.


خرید کتاب آرش کمان‌دار


در مهاباراتا حماسه بزرگ هندی که بخشی از ریشه هندوایرانی هم هست، درباره کمان آسمانی سخن گفته شده است. کارنا دارنده این کمان می گوید: کمان من که ویجایا نام دارد برترین جنگ افزارها برای ایزد ایندرا است که ویشاکارمن صنعتگر آسمانی آن را برای او ساخته است. با این کمان ایندرا آسوره‌ها(دایتیاها) را شکست داد[8] بخشی از وداها یا سروده های مقدس اسطوره ای و حماسی هندی به نام دانورودا ( دانوس‌ودا یا دانش کمان ) به تیراندازی با کمان پرداخته است. افزون بر این در ریگ ودا هم چند جا بر کاربرد تیر و کمان تاکید شده است.[9]

آرجونا قهرمان اصلی حماسه هندی مهاباراتا که بلندترین حماسه آفریده شده در فرهنگ انسانی از دیرباز تاکنون است نماد کمانداری ماهر است که با تیرش می تواند چشم ماهی را نیز هدف بگیرد. داستان چنین است که خواستگاران دروپادی برای رسیدن به او باید به چشم یک ماهی ساختگی که در آب استخر گذاشته شده بود، تیر می زدند. هیچ کسی نتوانست این کار را بکند جز آرجونا که بزرگترین کماندار زمین بود..[10]

آرجونا کماندار آسمانی

نام ارجونا از جنبه ریشه شناسی به معنای درخشش، نقره و هر چیز روشنی است. او محبوب ترین قهرمان ادبیات هندو ، نیمه خدا (پسر خدای توفان ایندرا ) و نشان دهنده بهترین جنبه های انسانیت است. [11] پیوندهای آرجونا با ایزد آتش آگنی نشان می دهد که در لایه های زیرین اسطوره های هندوایرانی و هندواروپایی ارتباط های پنهانی وجود دارد. آگنی فرزند آب‌های آسمانی است که با آتش پیوندی نزدیک دارد و با باران به زمین می رسد. آگنی هم‌چنین ایزد آذرخش و در اتحاد با ایزد ابر است.[12] آگنی از خدای بزرگ آسمان وارونا کمک می‌خواهد که به آرجونا کمان قدرتمند و نشکن معروف به گاندیوا و همچنین ارابه‌ای جادویی با اسب‌هایی که هرگز خسته نمی‌شوند و نمی‌توانند زخمی شوند، بدهد.[13] این روایت ها همگی نشان می دهد که چه گونه میان آرجونا و آرش حتا در ریشه شناسی نام ها پیوند وجود دارد و چه گونه آرجونا و آگنی می تواند رابطه آرش و تیشتر را تداعی کند.

به همین قلم بخوانید: «بیفکند یا بیافکند» کدام درست و کدام نادرست است؟- بخش نخست

نرگال ایزد جنگاوری سومری با نماد تیر و کمان

در بین النهرین باستان، کمان با خدایان و الهه های مختلف مرتبط بود. برای مثال، خدای نرگال در حالی که یک تیر و کمان در دست دارد به تصویر کشیده شد که نشان دهنده نقش او به عنوان یک خدای جنگجو بود.

الهه ایشتار نیز اغلب با کمان به تصویر کشیده می شد که نماد قدرت او بر عشق، جنگ و باروری بود.

نیث ایزدبانوی شکار و جنگ که از نخستین ایزدان شکل گرفته در اساطیر مصری است و ریشه آن را از مهاجران بومی دوره پارینه سنگی تا کهن سنگی می دادند که ریشه اش به نخستین اسطوره های صحراهای مجاور رود نیل مانند لیبی برمی گردد. تصویرهای این ایزدبانوی شکار و جنگ، که نشانه‌اش کمان و دو تیر و یک سپر بود؛ در جایگاه اصلی ساکنان پیش سلسلهٔ فراعنه در عبیدوس یافت شده است.[14]

کمانداران مصری

توتن خامون فرعون مصر کاربرد تیر و کمان بر روی ارابه‌ (تصویرگری شده براساس تصویر اصلی)

شگفت‌ترین و سالم‌ترین بازمانده از تیر و کمانی که از شاه توتن خامون فرعون مصر باقی مانده است[15]

در اسطوره‌های یونانی ادویسیوس شاه ایتیکا در حماسه اودیسه در رقابت با خواستگاران همسر آینده‌اش پنلوپه قدرت خود را در به کار بردن تیر و کمان نشان می‌دهد[16]

در فرهنگ یونانی نیز آپولون و آرتمیس که خواهر دوقلوی او است، هر دو از ایزدان کماندار آسمانی بوده‌اند. آپولو ایزد تیراندازی با کمان، خورشید، شعر و بسیاری چیزهای دیگر بوده است او که ایزد-پهلوانی سنگین وزن بوده پسر زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس، الهه شکار است. اختراع تیراندازی با کمان به آپولو و خواهرش آرتمیس نسبت داده شده است. یکی از کارهای او کشتن مار پیتون با تیر رها شده از کمان بوده است.

کماندار عیلامی در جنگ با آشوریان تجاوزگر

تمدن عیلامی(ایلامی) پیشرو در صنعت کمان‌سازی مرکب در دنیای باستان

همان گونه که خیام در نوروزنامه تاکید کرده است، کمان آرش از گونه کمان‌های مرکب بوده است. اما صنعت کمان سازی مرکب برپایه اسنادی که به دست آمده است در دو نقطه پیشگام و پیشرو بوده است یکی در تمدن ایلامی و دیگری در تمدن دره سند. اما کمان مرکب چه گونه کمانی است و چه کسی این اصطلاح را در دنیای معاصر باب کرد؟ این اصطلاح در سال 1877 از سوی باستان‌شناس، ژنرال آگوستوس پیت ریورز ابداع شد، که کوشید انواع مختلف کمان ها را با تجزیه و تحلیل فناوری آن‌ها طبقه بندی کند. از جنبه ساختی و فناوری، دو دسته کمان اصلی در خاور نزدیک باستان شناسایی شده است: کمان چوبی(تک‌چوب) و کمان خمیده مرکب که کمان تک‌چوب اولین ساخته بشر است که پس از آن کمان مرکب که ترکیبی از چوب، چسب یا رزین گیاهی، چرم و استخوان و مواد دیگر است تکامل یافته این کمان است.[17]

در آموزک بخوانید: فارسی‌آموز آرش کماندار، پویشی نو در سوادآموزی بزرگسالان

در اسطوره گیل‌گمش در جایی از آن گفته شده است که کمان گیل‌گمش کمان انشانی است. و می دانیم که انشان نام دیگر ایلام یا بخش بلندی های آن است. یا آن گونه که فرهنگ‌نامه گیل‌گمش آورده است:‌ انشان: ناحیه ای از عیلام در جنوب غربی ایران که منبع تامین چوب برای ساخت کمان بوده است و گیل‌گمش «کمان انشان» دارد.[18]

وجود چنین نشانه‌ای اکنون از سوی بسیاری از پژوهشگران خاور نزدیک باستان بررسی شده است. خاویر آلوارز مون یکی از برجسته ترین پژوهشگران عیلام(ایلام)شناس در جهان امروز در جستاری که درباره کمان عیلامی نوشته است، براین باور است که عیلام مهد کمان‌های مرکب یا کمپوزیتی‌اند. بررسی های دقیق او بر روی سنگ کنده های منطقه «کول فره» در منطقه ایذه کنونی همه سرشار از داده های دست اول از ویژگی های کمان و کمانکشی در این تمدن اولیه است. او در این پژوهش خود نقل قولی از کتاب عهد عتیق می آورد که خدای لشکر و جنگ(صبایوت- یهوه) در فرهنگ بنی‌اسرائیل می گوید: «‌ اینک من کمان عیلام را که تکیه گاه قدرت آن‌هاست خواهم شکست…»(ارمیا 49: 35) . آلوارز مون با این نقل قول در پی این است که اثبات کند که عیلامیان فرهنگ کمان‌سازی مرکب یا کمپوزیتی را تکامل بخشیدند و در دوره‌ای صادر کننده این کمان ها به سرزمین هایی مانند مصر بودند. در همین راستا او اشاره می کند که گروهی خاص از کمان ها درون مقبره توتان‌خامن یافت شد که شامل 32 کمان کامپوزیت بود که چوب آن ها از درخت توس و گیلاس بوده که در خود مصر چنین درختانی وجود نداشته است و این ها کمان های وارداتی به مصر هستند.[19]

کمانداری در ارتش‌های ایران باستان

پس از آن می‌توان به نشانه‌های به کاربردن تیر و کمان را در ایران و در دوره هخامنشی در آثاری که در شوش یا تخت جمشید پیدا شده است، پی گرفت. ارتش هخامنشی به طور گسترده‌ای از لشکر کمانداران بهره می‌برده است. در باره این کمان و شیوه ساخت آن گفته شده است:‌ کمان ترکیبی که توسط کمانداران امپراتوری هخامنشی استفاده می‌شد، سلاحی قابل توجه با تاریخچه‌ای طولانی است. گفته می‌شود که این کمان برای اولین بار توسط عشایر آسیای مرکزی در هزاره دوم قبل از میلاد ساخته شد. ساخت این کمان شامل چسباندن شاخ و چوب با هم با استفاده از صمغ بود و بدنه‌ای قوی و بادوام را ایجاد کرد که قادر به تحمل فشارهای بسیار زیاد کششی است. برای افزایش قدرت آن، رگ‌های تاندون‌های حیوانات به قسمت بیرونی کمان اضافه شدند. اعتقاد بر این است که ساخت دقیق کمان ترکیبی می‌توانست تا ۱۸ ماه طول بکشد تا تکمیل شود. نتیجه نهایی سلاحی با قدرت و دقت بسیار زیاد بود که آن را به ابزاری مهیب در دست کمانداران ماهر تبدیل کرد. کمان ترکیبی به عنوان گواهی بر نبوغ و مهارت صنعتگران باستانی است و میراثی ماندگار در تاریخ جنگ به جا می‌گذارد.[20]

از کمان آسمانی تا آسمان همچون کمان

در یک نگاه گسترده تر باید به یاد داشت که کمان های آسمانی و ایزدی تنها یک ابزار شکافنده مادی نبوده اند، بلکه نیروی معنوی پشت آن ها پیوندی میان حلقه قدرت ایزدی با شاهان و پهلوانان بوده است. به همین دلیل است که کمان و کمانکشی چنین با رازها آمیخته شده است. در مورد آرش کماندار هم رازها فراوان است. پرسش اصلی این است. چرا تیر و کمان به عنوان یک جنگ افزار چنین با سرنوشت آرش در پیوند است؟ آیا آرش به راستی یک پهلوان بوده است؟ آیا او ایزدی بسیار کهن بوده که بعد در نقش پهلوانی انسانی ظاهر شده است؟ در چند دهه گذشته هر پژوهشگری کوشیده است بخشی از این رازها را کشف کند. برای نمونه یکی از پژوهشگران درباره ریشه نام آرش و رازهای پشت آن در چند زبان به مطالعه و بررسی پرداخته است. آرش نورآقایی در مقاله خود درباره آرش و ریشه نام او می گوید:‌ « لغت Arc در زبان انگلیسی به معنای قوس و کمان است. لغت Arch به معنای تاق، قوس، هلال، قوس دادن و خم کردن، واژه Archer به معنای تیرانداز، Archery به معنای تیر‌اندازی، واژه Architect به معنای معمار و Architecture به معنای معماری است. این واژه اخیر که معماری معنا می‌شود در واقع در ترجمه دقیق‌تر به معنای “فن و هنر کمان‌زنی” است. از این واژه‌ها و معانی‌شان استنباط می‌شود که واژه قوس و کمان و تیراندازی و تاق از یک ریشه‌اند. این موضوع که واژه کمان و تیراندازی از یک ریشه هستند با توجه به شکل کمانی که در تیر‌اندازی از آن استفاده می‌شود، منطقی به نظر می‌رسد. از طرفی قوس و کمان و تاق از مفاهیمی‌اند که بارها در ادبیات به عنوان صفتی از آسمان ذکر شده‌اند. پس این موضوع دور از ذهن نیست که بتوانیم رابطه‌ای میان واژه‌های آسمان و Arch پیدا کنیم. واژه آسمان به زبان عربی که در فارسی هم بسیار استعمال می‌شود، “عرش” است؛ به تشابه Arsh (عرش) و Arch دقت کنید. و اگر “ع” عرش را به “آ” تبدیل کنیم، به واژه “آرش” می‌رسیم که کمانش خود نمادی از آسمان می‌تواند باشد. واژه انگلیسی Archery به معنای تیراندازی در زبان فرانسوی به صورت Tir a larc و در زبان ایتالیایی به شکل Tiro con larco دیده می‌شود. شناخت واژه Tir (تیری که در تیراندازی از آن استفاده می‌شود) در این میان جالب توجه است. همچنین واژه انگلیسی Archer به معنای تیرانداز در زبان لاتین به شکل Arcarius و واژه کمان به لاتین به صورت Arcus دیده می‌شود. هر دو این واژه‌ها و به ویژه واژه Arcus شباهتی به واژه “ارخش” (با تبدیل کاف به خ و سین به شین که کاملا منطقی است) و در نتیجه ارتباطی با “آرش” دارد. توجه کنید که شهرت آرش به خاطر کمانداری و تیراندازی اوست و صفات آرش شیواتیر و آرش کمانگیر به تیر و کمان وی اشاره می‌کنند که ویژگی بارز این قهرمان به شمار می‌روند... آرجون نام یکی از قهرمانان تیراندازی هندی است که شباهتی به آرش دارد و باز هم می‌بینیم که حروف اول و دوم این اسم نیز با حروف اول و دوم آرش یکی است. با توجه به نمادشناسی در مضامین اسطوره‌ها نیز در می‌یابیم که رابطه‌ای میان کمان آرش و آسمان برقرار است. چرا که آرش برای پرتاب تیر بر بالای کوه می‌رود و از آن‌جا که کوه به آسمان نزدیک است، رابطه بسیار نزدیکی با آن دارد. در ضمن بعید نیست که رابطه میان کوه و آسمان و کمان، بتواند نام قهرمان را نیز با آسمان پیوند ‌دهد.[21]»


[1] Homo sapiens sapiens

[2] خیام نیشابوری، نوروزنامه، به کوشش علی حصوری، بنیاد فرهنگ ایران، انتشارات طهوری، تهران، ۱۳۵۷، ص ۴۹

[4] KwaZulu-Natal

[5] Antiquity , Volume 84 , Issue 325 , September 2010 , pp. 635 - 648

[17] The Bow of Elam, Javier Alvarez-Mon, 2023, Susa and Elam II. Archaeological, Philological, Historical and Geographical Perspectives. Proceedings of the International Congress

[19] The Bow of Elam, Javier Alvarez-Mon, 2023, Susa and Elam II. Archaeological, Philological, Historical and Geographical Perspectives. Proceedings of the International Congress

Submitted by editor74 on