خانه قدیمی مادربزرگ در وسط شهر قرار دارد و هر کسی برای رسیدن به آن جا ناچاراست از کنار پنجره آشپزخانه عبور کند. نوه آنان دختر کوچکی است که مشاهدات خود را از این پنجره بیان می کند.
پنجره مانند یک آینه جادویی عمل می کند و می توان از آنجا به باغ سلام داد و ستاره ها را در شب دید. او خواننده را با تمام احساس های زیبایی که در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ وجود دارد شریک می کند. نوه چگونگی ورود خود را به خانه از پنجره آشپزخانه که اسمش را پنجره سلام و خداحافظی گذاشته و برای او حکم دروازه ی جادویی را دارد نقل می کند. اگرچه خانه قدیمی پدربزرگ پنجره های زیادی دارد ولی فقط یک پنجره سلام وخداحافظی در این خانه است. او سپس به توصیف آشپزخانه و ساکنان آن می پردازد و شب هایی را به یاد می آورد که در آنجا همراه با ترس ها، خوشی ها، بازی ها و خیال بافی هایی که با آنان انجام داده است، تا آنجا که ورود ملکه انگلستان از پنجره برای خوردن چای را قطعی قلمداد می کند و زمانی که پدر ومادرش برای بردن او می آیند، او هم خوشحال و هم غمگین است.
رابطه والدین بزرگ با نوه ها همیشه شیرین است و خواننده در این اثر با حال و هوای خانه های قدیم آنان آشنا شده و به اهمیت روابط با بزرگان خانه پی می برد. این اثر در سال ۲۰۰۶ برنده تصویرگری جایزه کالدکات شده است.
مهم ترین ویژگی نویسندگی نورتون جاستر در پنجره ی سلام و خداحافظی این است که روایت او از زندگی خیلی شاد و آرام است. ماجرای این قصه درباره ی دختر بچه ی کوچولویی است که هر صبح، تا عصر که پدر و مادرش از سرکار برمی گردند، به منزل پدربزرگ و مادر بزرگش می رود. او در این کتاب ماجراهای یک روز از زندگی اش را برای خواننده تعریف می کند؛ ماجرای ساده ای که خیلی معمولی اند؛ مگر ماجرای پنجره ی آشپزخانه ی پدربزرگ و مادربزرگ، یعنی پنجره ی سلام وخداحافظی. درست است که این پنجره هم ظاهرا یک پنجره ی معمولی است، اما در واقع این طور نیست. چه طور؟
ویژگی خاص این پنجره هم مدیون خیال پردازی آقای نویسنده است که توصیف هایش از فضای تکراری آشپزخانه را خیلی جدید و خاص جلوه می دهد. ماجرای اصلی قصه کشف شادی های کوچک زندگی توسط قهرمان کودک آن است و مهم ترین کشمکش آن درگیری قهرمان قصه با خودش است که وقتی از خانه ی پدربزرگ و مادربزرگش می رود دچار یک احساس متفاوت می شود: شادی و غم با هم. به نظر می رسد بیش تر کودکان هشت تا ده ساله از خواندن پنجره ی سلام و خداحافظی لذت خواهند برد. چرا؟ به خاطر قصه ی مهربان آن و این که متن طولانی نیست. زبان متن هم روان وساده ودرک آن برای کودکان آسان است. مهم تر این که داستان مصور است و تصاویر آن هم از نظر رنگ، خط، شکل، و فضایی که القا می کنند ساده وشاد هستند؛ انگار یک رویای شیرین وآرام. کریستوفر راشکا سبک ویژه ای برای تصویرگری دارد و توانسته، با کم ترین و ساده ترین خطوط، دنیای محشری از رنگ را خلق کند که خوشایند و دوست داشتنی است. به خاطر تصویرگری آقای راشکا، این داستان برای کودکان کم سال تر، مثلا بچه های چهار تا هفت ساله هم جذاب و جالب خواهد بود. پدرها و مادرهایی که شاغلند و بیش تر روز در خانه نیستند می توانند این کتاب را تهیه کنند و به بچه های شان هدیه بدهند.