نگارینه

خانه قدیمی مادربزرگ در وسط شهر قرار دارد و هر کسی برای رسیدن به آن جا ناچاراست از کنار پنجره آشپزخانه عبور کند. نوه آنان دختر کوچکی است که مشاهدات خود را از این پنجره بیان می کند.
شنبه, ۲ شهریور
دیزی خواهر کوچک مکس کارهای بامزه ای می کند. او با شست پایش بازی می کند، با قاشق بر روی ظرف ها می کوبد و کارهای بسیار دیگر. تنها یک کارنمی کند و آن هم حرف زدن است.
چهارشنبه, ۳۰ مرداد
گرگی از خوردن غذاهای همیشگی خسته شده و خیال دارد سراغ انسان‌ها برود. او با دختر چاق و تپلی روبرو می شود و هوس می کند او را بخورد. دختر با ترفند او را به مزرعه مادربزرگ می برد و او را تشویق می کند سبزیجات بخورد.
سه شنبه, ۴ تیر
تک بال زمانی که از تخم بیرون آمد خبر نداشت که با پرنده های دیگر فرق می کند. او فقط با یک بال به دنیا آمده بود و با وجود آن که برادرانش به او می خندیدند و او را اذیت می کردند و حتی به او خوراکی نمی دادند، اما او نمی خواست باور کند که مانند آن ها نیست و نمی تواند پرواز کند.
یکشنبه, ۱ خرداد