پرداختن به اسطورههای کهن ایرانی از جمله آرش یکی از دغدغههای نویسندگان و شاعران ایرانی بوده است. این بار «محمدهادی محمدی» نویسنده و نظریهپرداز شناختهشدهی ادبیات کودکان در طرحی نو اسطورهی آرش را با نام «آرش کماندار» در دو جلد وزیری بازآفرینی خلاق کرده است. این کتاب که با کیفیت بالا و با تصویرگریهای زیبای «ندا راستینمهر» به چاپ رسیده است لذت آشنایی با این داستان کهن را دوچندان میکند و میتواند هدیهای ارزنده برای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان به شمار آید.
کتاب «آرش کماندار» روایتی دیگر است بر اسطوره آرش که از دوران کودکی این قهرمان شروع و تا مرگ وی پایان میگیرد. تاکنون بازنویسیها و بازآفرینیهای بسیاری بر این اسطوره انجام شده است؛ اما در این کتاب برای نخستین بار برای این قهرمان دوران کودکی خلق میشود. معمولاً در روایات اسطورهای اشارهی چندانی به دوران کودکی قهرمان نمیشود و اگر اشارهای نیز رخ دهد دربارهی چگونگی به دنیا آمدن قهرمان است.
اما در این روایت از آرش، روند رشد و تربیت آرش به عنوان یک قهرمان و یا دوران پیشاقهرمانی وی روایت میشود. این نوع روایت و بازخوانی آن به کودکان میآموزد که هیچ قهرمانی در بدو تولد قهرمان نیست. آموزشها و تلاشهای او و خانواده و استادان یک قهرمان در رسیدن وی به جایگاه خلق حماسه نقش بسزایی دارند. کودکان با خواندن صفحه به صفحه این کتاب میتوانند خود را به جای قهرمان بگذارند و از فاصلهی خود با یک اسطورهی ازلی بکاهند.
اسطوره آرش که در اوستا اِرخشَه نامیده شده است داستان قهرمانی ایرانی است که در زمان جنگ ایران و توران بنا به توافق دوطرف تیری پرتاب میکند تا مرزهای دو کشور تعیین شود. ایزد باد که وایو نامیده میشود نیز به دور شدن تیر یاری میرساند. در نهایت تیر بر تنهی درخت گردویی در شرق فرود میآید.
اما در متون باستانی و کهن جز صحنههای خلق این حماسه توضیحی درباره آرش داده نمیشود. اما نویسنده در این کتاب به آرامی روند رشد، آداب و رسوم، تغذیه، محیط زیست و آموزشهایی که در زندگی آرش وجود داشتهاند را بازگو میکند و به کمک تصاویر، فضای زندگی آرش را ملموس و به زمان حال نزدیک می کند.
در کتاب «آرش کماندار» میخوانیم که آرش پسری است که به اسبان دل باخته است. پدر آرش پهلوان و پرورشدهندهی اسب است پورآسپ (به معنای پسر اسب) نام دارد. او یکهشناس اسب است. نام مادر آرش مهربانو است. هر شب مهربانو برای آرش و فرزندان دیگرش قصه میگوید از فریدون و اژدیهاک یا ضحاک میگوید. آرش کودکی را پشت سر میگذارد، به نوجوانی میرسد، به جوانی و ازدواج. او بارها امتحان شجاعت و پهلوانی میدهد و برای تصمیمهای مهم آماده میشود.
توران دشمن ایران است. ایران و توران دو همسایه و هممرز هستند. شاه ایران منوچهر شاه است و در توران افراسیاب فرمان میراند. در جنگ ایران و توران پیغام میرسد که برای پایان دادن به جنگ تیری از دل ایران انداخته شود. تیر در هر جا به زمین نشست آن جا مرز ایران و توران خواهد بود.
آرش تیر را در چله میگذارد و خاوران را نشانه میرود. به چه میاندیشد پهلوان آرش؟ به فردای ایران، به کودکانی که با تیر او به زندگی بر میگردند و شادی میکنند. کمان به زمین میرسد واز آرش و اسباش خاکستری مانده است که با باد به هر سو پراکنده میشود. هوردخت همسر و همراه آرش با اسباش چند گام برمیدارند و خود را روی خاکستر تن آرش میاندازند آنها نیز آذر میشوند یا آتش.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب «آرش کماندار» محمدهادی محمدی که آن را منحصربهفرد ساخته تربیت و پرورش آرش در طول زندگی است. او یک قهرمان مادرزاد نیست که در یک لحظه تصمیم بگیرد و ایران را نجات دهد، برای تربیت او بسیار زحمت کشیده شده است. آرش لحظه لحظه با آیین زندگی و میهندوستی آشنا میشود. مادرش هر شب برایاش قصه و افسانه تعریف میکند و او با شنیدن افسانهها همذاتپنداری میکند و خود را جای قهرمانان آنها میگذارد. عموی آرش یک قصهگو است.
آرش در جوانی با هوردخت ازدواج میکند. هوردخت نیز سالها در کنار پدر آیین پهلوانی آموخته است. و در تمام لحظات همراه و همفکر آرش است. آرش با سنتها، جشنها و خدایان ایران باستان آشنا میشود. او میداند اهورا و اهریمن همیشه با هم در جنگاند و اپوش دیو، دیو خشکسالی و تیشتر ایزد باران را میشناسد و میخواهد به اهورا و تیشتر کمک کند و این چنین آماده میشود برای نبردی سرنوشتساز.
بسیاری از صحنههایی که در زندگی آرش رخ می دهد، رویدادها و مناسبتها برای کودکان امروزی آشنا و قابلدرک هستند. به عنوان مثال آیین نوروز که در گنجینه یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شده است، آیین قصهگویی، چهارشنبهسوری، بندبازی، آیین پهلوانی، جشنهای مهرگان و یلدا که روز زایش خورشید نامگذاری شده است، در روند گذر زمان در داستان به زیبایی توصیف شدهاند و توجه خواننده کتاب را به آیینها و مناسک کهن ایران جلب میکنند.
جایگاه طب سنتی و نقش زنان نیز با قدرت و به درستی در جای جای داستان جلوه میکند و یادآور میشود که قهرمان با تغذیه سالم و توجه زنانه پرورش مییابد. همان طور که شجاعت، جنگاوری، اسبسواری، شکار و تیراندازی برای قهرمان شدن آرش لازم است، آشنایی با طب سنتی، رموز گیاهان و تغذیه مناسب نیز مکمل روند رشد آرش است. کودک و مادر امروزی با خواندن این داستان میآموزند که، جان و تن به موازات هم دیگر به تغذیه، توجه و رشد نیازمندند.
وارد کردن عنصر زن در داستان نیز از نکات قابلتوجه این کتاب است. جوامع امروزی در برنامههای توسعه خود برنامههای بسیاری برای توانمندسازی زنان و دختران طراحی میکنند. خلق شخصیت هوردخت به عنوان جفت آرش که تا انتهای داستان با آرش همراه است و حتی به همراه آرش برای وطناش تبدیل به خاکستر میشود بُعد مردانهی قهرمانان را تعدیل میکند و به دختران میآموزد که قهرمان شدن به جنسیت ربطی ندارد.
«محمد هادی محمدی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان و بزرگسالان است. آثار او جوایز مختلفی دریافت کرده است و در سال 2006 نامزد جایزهی هانس کریستین اندرسن نیز بوده است.
«ندا راستین مهر» یکی از تصویرگران شناختهی شدهی کتاب کودک است. حضور پررنگ طبیعت در آثارش برجستهترین ویژگی آثار اوست. راستین مهر در زمینه نقاشی، تصویرگری، مجسمهسازی و طراحی فعالیت میکند. «معدن زغال سنگ کجاست؟» و «دختر انار» از دیگر آثار این تصویرگر است.