نشست علمی بررسی ادبیات داستانی نوجوان روز پنجشنبه ۶ دی ماه با حضور فرهاد حسنزاده، نویسنده و نامزد دریافت جایزه «هانس کریستن اندرسن» در دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) مشهد برگزار شد.
فرهاد حسن زاده در نشست بررسی ادبیات داستانی نوجوان که با حضور علاقهمندان به حوزه کتاب، نویسندگان و دانشجویان در پردیس رضوان دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) برگزار شد، با اشاره به تفاوت رمان نوجوان و بزرگسال، اظهار کرد: بعضی از نوجوانهای کتابخوان حرفهای به رمانهای بزرگسال گرایش دارند، اما شکل عام آن این است که به جریان و طرح داستان نگاه سادهتری داشته باشیم. ممکن است در نوشتن داستان بزرگسال مسائل ساده را پیچیده کنیم، اما برای نوجوانان برعکس باید پیچیدگیها را به سادگی بیان کرد. باید کاری کرد قهرمان در متن داستان کنشگر و عامل باشد تا منفعل و مفعول. او تصریح کرد: نوجوان به دلیل ساختار تکاملنیافته ذهنیاش از درک پیچیدگیهای زندگی و داستان قاصر است. در حقیقت من وقتی برای نوجوان مینویسم، با تکه چوبی برای حفظ تعادل روی لبه تیغ یا روی بند حرکت میکنم.
بایستههای ادبیات نوجوان
حسنزاده بیان کرد: در نوشتن برای نوجوانها اثری موفقتر است که بتواند بین بزرگسالی و نوجوانی در نوسان باشد و نویسنده با هر قدمی که برمیدارد، گاهی از تجربهها و تفکرات بزرگسالی مایه بگذارد و گاهی خود را به جای مخاطب گذاشته از دریچه چشم او به دنیای موهوم و شکلنگرفته نگاه کند. او با استناد به این کلام مولوی که میگوید «چون که با کودک سر و کارت افتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد»، ابراز کرد: بعضی آدم بزرگها با دیدن کودکی در خیابان لحن کودکانهای به کلام خود میدهند و خیال میکنند که دارند ارتباط برقرار میکنند. یا بعضی از مجریهای تلویزیون با ادا و اصولی لوس میخواهند دل بچهها را به دست بیاورند و او را با خود همراه کنند. کودکان خوب میدانند چه تصنعی پشت این دیالوگ نهفته است و آدمها پس از آن نمایش مسخره به دنبال رفتارهای حسابگرانه و منفعتطلبانه میروند. این نویسنده همچنین اظهار کرد: در ادبیات داستانی بزرگسالان مخاطب اهمیت چندانی ندارد و نویسنده در فرآیند نوشتن او را کنار میگذارد. اما در داستانی که برای کودک یا نوجوان نوشته میشود، توجه به مخاطب به بخشی از دغدغهها برمیگردد.
داد و ستد با مخاطب
او گفت: در قلمرو ادبیات کودک و نوجوان دو دیدگاه و روش وجود دارد؛ برخی نوشتن را هنری میدانند که باید با آزادی و بدون چهارچوب انجام شود و نویسنده نباید خود را همسطح مخاطب کند، در حالی که من و مخاطبانم با هم داد و ستد داریم. حسنزاده بیان کرد: نوشتن یک بازی همراه با شادمانی درونی است؛ من و مخاطبانم با هم بازی میکنیم به این شکل که در وسط قصه از بچهها میخواهم که با شخصیتهای داستان بازی کنند، آنها را به مقصد برسانند یا در تصویری که گم شدهاند پیدایشان کنند و پایانی را که دوست دارند بر داستان بنویسند. او متذکر شد: ارتباط با مخاطب جزئی جداییناپذیر از نویسندگی است. اگر بپذیریم که نوشتن از زندگی میآید و به قولی بدون نوشتن زندگی کردن ممکن نیست، پس بودن در کنار مخاطبان هم بخشی از زندگی است. وی افزود: در طول حیات هنریام با بچههای خاص دورههایی را داشتهام و تولد رمان «زیبا صدایم کن» از رفت و آمد به یکی از همین موسسههای نگهداری دختران بیسرپرست شروع شد. در واقع این دخترها من را به دنیای خود دعوت کردند.
بچهها به ماشینهایی پر از اطلاعات تبدیل میشوند
این نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفت: طبق آمارها امسال حدود ۱۳ میلیون نفر دانشآموز در ایران مشغول به تحصیل هستند که بخش زیادی از مخاطبان کتابهای ادبیات فارسی در مدارس هستند. اما متأسفانه در سیستم فرسوده آموزشی ما به درس و امتحان و رسیدن به دانشگاه اهمیت بیشتری داده میشود و بچهها ناخواسته تبدیل به ماشینهایی میشوند که مغزشان پر از اطلاعات است. او با بیان اینکه کتابخانههای مدارس چندان فعال نیستند و علاقه و تشویق به خواندن فقط توسط برخی از معلمهای دلسوز و یا برخی از والدین انجام میشود، بیان کرد: یکی از راههای رودررویی من و مخاطبانم از طریق همین افراد صورت میگیرد. آنها خارج از سیستم رسمی مدارس کشور اقدام به برگزاری جلسات میکنند و نویسندگان به مدرسهها میروند.
او در بخش دیگری از سخنانش به شخصیت رمان «هستی» اشاره و اظهار کرد: این شخصیت را بچهها در یکی از مدارس به من هدیه دادند. در این رمان، هستی دختری ۱۲ ساله است که عاشق موتورسواری و فوتبال بازی است. اما پدرش که نگاهی سنتی دارد با این کارهایش موافق نیست؛ ولی به مرور زمان و در شرایط دشوار زندگی، هستی با اتکا به همین کارهای به ظاهر پسرانه شخصیت خود را به اثبات میرساند و چند بار هم جان خانوادهاش را نجات میدهد. حسنزاده افزود: شخصیت اصلی در رمان «هستی» تبدیل به نماد بچههایی که میخواهند خودشان باشند و تن به کلیشههای رایج ندهند، شده است؛ این رمان علیرغم داشتن ویژگیهای یک رمان خوب، از گرفتن جایزه از نهادی دولتی و رسمی محروم شد. اما در یک نظرسنجی از نظر نوجوانهای کتابخوان لقب بهترین رمان سال را به دست آورد و من بهترین جایزه ادبیام را از داوری مخاطبانم به دست آوردم.
ویژگیهای زبانی کتابهای حسن زاده
در ادامه نیز محمدجواد مهدوی استاد دانشگاه، در سخنرانی خود به تحلیل بازیهای زبانی در نوشتههای فرهاد حسن زاده پرداخت و یادآور شد: من با تمرکز بر چهار کتاب هستی، این وبلاگ واگذار میشود، هویج بستنی و هندوانه به شرط عشق ویژگیهای متمایز نوشتههای حسن زاده را بررسی کردم. مهدوی ادامه داد: دستکاری و تغییر ضرب المثلها و تغییر آنها، فعل سازی و ساخت فعالهای، جا به جا کردن حروف کلمات، ساختن ترکیبها و واژههای جدید، کاربرد صفتها و قیدها در جایی که بعضا مناسب نیست از ویژگیهای برجسته نوشتههای حسن زاده است. وی تاکید کرد: دستکاری در ضرب المثلها از ویژگیهای شاخص «هستی»، دستکاری در شعرها از ویژگیهای بارز «هندوانه به شرط عشق» و استفاده از فعلهای جعلی از ویژگیهای بارز «این وبلاگ واگذار میشود» است. در ابتدای این نشست حمیدرضا نویدی مهر، دبیر علمی نشست و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، با اشاره به تکنیکهای خاصی که حسنزاده در کتابهایش استفاده میکند، افزود: کنشگری شخصیتها و محوریتی که دختران به عنوان افرادی که تلاش میکنند نقشی متفاوت نسبت به مادرانشان داشته باشند، از نکات برجسته نوشتههای حسن زاده است. وی ادامه داد: همچنین طنزهای هنرمندانه به کار رفته شده، خلق المانها و خلق چهرههای دوست داشتنی در ادبیات کودک از نکات تمییز دهنده او از دیگر نویسندگان کتابهای کودک و نوجوان است.