کودکان در سالهای ابتدایی زندگی خود، بیش از هر زمان دیگری، احساسات ناشناخته را تجربه میکنند. به همین دلیل، برایشان دشوار است که به نحوی سازنده این تجربههای شخصی را ابراز کنند. دقیقاً شبیه آشپزخانهای که پر از خوراکیهای گوناگون است، هر لحظه سرآشپز درونیشان تصمیم میگیرد مادهای را با مادهای دیگر ترکیب کند. اما این وسط نقش خود آنها چیست؟ آیا احساسات آن چیزی است که بچهها و حتی ما آدمبزرگها را کنترل میکند و این سرآشپز میتواند هر خوراکیای که دلش خواست، حتی عجیبوغریب و بدمزه را به خورد آدم بدهد؟
یا ما اجازه داریم کنترل احساساتمان را به دست بگیریم؟ کتاب جذاب و دوستداشتنی «از ماکارونیهای خجالتی تا تخممرغهای هیجانزده» نوشتهی «مارک نیمروف» و «جین آنونتسیاتا» با تصویرگری تأثیرگذار «کریستین باتوز» اینجاست تا برای این سؤالات پاسخی پیدا کنیم.
1- گفتوگو کنید!
پس از پایان بلندخوانی، با مطرح کردن پرسشهای مانند نمونههای زیر با کودکان گفتوگو کنید:
- چه وقتهایی سرآشپز داستان خوشحال بود؟ او چهطور خوشحالی خود را ابراز میکرد؟
- وقتی که خوشحالیمان بیش از اندازه میشود باید چهکار کنیم؟
- کدامیک از خوراکیها نگران بودند؟
- وقتیکه نگران میشویم چطور میتوانیم حال خودمان بهتر کنیم؟
- وقتیکه از بودن کنار بچههای دیگر عصبی میشوی چه احساسی را تجربه میکنی؟
- بهجای کلمه «ترس» از چه کلمههای دیگری میتوان استفاده کرد؟
- احساسی که بعد از غلبه بر ترسمان تجربه میکنیم، چه احساسی است؟
- چطور میتوانیم احساس غم را از خود دور کنیم؟
- کدامیک از راههای ابراز عصبانیت نادرستاند؟
- چه راههای درستی برای ابراز عصبانیت وجود دارد؟
2- ایدههایی برای داستانسرایی
- به کمک کودک، ویژگیهای هر احساس، اعم از شادی، ناراحتی، غم و نگرانی را برشمارید.
- سپس از کودک بخواهید احساساتش را به ابزارها یا خوراکیهای ملموس همانند کند.
- اکنون با کمک یکدیگر، برای هر احساس و خوراکی یا وسیلهی مرتبط با آن، داستانی مستقل بسازید یا اینکه آنها در داستانی واحد ترکیب کنید.
- برای یافتن احساسات کودک و تبدیل آنها به داستان، میتوانید از کودک بخواهید که خاطراتش را به یاد بیاورد. برای مثال، روز جشن تولدش را یا زمانیکه با دوستش سر یک پاککن دعوا کردند.
- همزمان میتوانید از یک آینهی کوچک یا ورقهی آلومینیوم استفاده کنید تا کودک، هنگام تعریف داستان حالات چهرهی خود را هم ببیند.
3- ادابازی کنید.
- بنا به سن کودک، پس از خواندن کتاب، به شخصیتهای داستان اشاره کنید و حالات خوشحالی، نگرانی و عصبانیت را برای کودک تقلید کنید.
- رو به کودک خود، قیافهی خوشحال، ناراحت، غمگین و عصبانی به خود بگیرید و از کودک بخواهید که تشخیص دهد شما چه احساسی را تجربه میکنید.
- بهطور متقابل، از کودک بخواهید که او هم همین کار را انجام دهد.
4- نمایش بازی کنید.
- در قالب شخصیتهای آشپزخانهی احساسات فرو بروید و احساسات خود را بازگو کنید.
5- نقاشی بکشید.
- روی کاغذ چندین دایره بکشید و با توجه به سن کودک، از او بخواهید بر اساس تصاویر کتاب، حالات مختلف چهره را نقاشی بکشد.
- در قدم بعدی، آینهای مقابل کودک قرار دهید و از او بخواهید قیافههای مختلف را به خود بگیرد، برای مثال چهرهی خوشحال. سپس خود را در آینه نگاه کند. آنگاه مدل لبها یا حالت کلی چشمها را داخل دایره رسم کند.
6- کاردستی درست کنید.
- با استفاده از بشقابهای پلاستیکی یکبارمصرف، ماژیک رنگی و کمی کش، همراه با کودک ماسک درست کنید. جای چشمها را در بشقاب ببرید، کش را دو طرف آن ببندید و با استفاده از ماژیک رنگی حالات لبها را ترسیم کنید.
- از میوهها برای درست کردن کاردستی حالات چهره بهره ببرید. برای مثال، بهجای نقاشی روی کاغذ، با استفاده از ماژیک، حالات گوناگون چهره را روی میوههایی مثل هندوانه، خربزه، موز، پرتقال و... نقاشی کنید. به جای چشمها میتوانید از حبوباتی مثل لوبیا، نخود و... استفاده کنید.