عصر روز جمعه، پنجم امردادماه، نمایشگاه مشترک جمعی از کودکان زلزلهزده و نقاشان شاخص معاصر با عنوان «هآوار» در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.
در نمایشگاه هآوار بیش از ۳۰ اثر از کودکان زلزلهزده چهار روستای ناوهفره، کوئیک، زرده و قلعهواری کرمانشاه به نمایش درآمده است که در جریان حضور روانشناسان و هنرمندان گروه مردمی «یاری یاران» در مناطق زلزلهزده خلق شده است.
در کنار این آثار ۱۲ اثر از بهزاد شیشهگران، حسین ماهر، بهرام دبیری، عبدالحمید پازوکی، منصور طبیبزاده، رضا هدایت، نیلوفر قادرینژاد، حجت امانی، و علی سلطانی به نمایش درآمده است. همچنین یک نقاشی با عرض ۲۱۰ سانتی متر و طول ۱۸ متر از بهنام نوروزی در گالری زمستان در معرض دید مخاطبان قرار گرفته که حاصل زندگی این هنرمند در میان زلزلهزدگان و تاثیرپذیری او از مشاهداتش و تجربه فاجعه است.
مکان نمایشگاه: خانه هنرمندان ایران
زمان نمایشگاه: ۵ تا ۱۲ امردادماه ۱۳۹۷
استیتمنت ( بیانیه) نمایشگاه هآوار
نام تمام مردگان یحیاست
نام تمام بچههای رفته
در دفترچه دریاست.
«م.ع.سپانلو»
صدای پارسِ سگها، صدای باد و باران، طنینِ زنگ مدرسه، و تمام اصواتِ مأنوس طبیعی اینک کابوس کودکان مناطق زلزلهزده است.
آنچه برابر دیدگانِ شماست ماحصل چنگ بر رنگ است؛ مجموعهای از نقاشی بچههای ۳ تا ۱۳ سالهی اهل بانزرده، ناوهفره، قلاواری، کوئیک حسن و چند روستای دیگر که در مهد کودکهای صحرایی؛ توی کَپَر بر تَلی از ویرانهها، در دل طبیعتی شگفتانگیز و شرور خلق شده است.
بنابراین هدف پیش از هر چیز مهار تکانه و اضطراب بچهها ضمنِ نقاشی کردن چونان آئین یا عملی جمعی بود. ترس از تجربهی دوباره زلزله، بدون اطمینانی به هر مکان امن، با محرکهای مزاحم و تداعیگر شبِ واقعه مثل صدای باد یا ضربِ قطرات باران بر سقفِ کپرها و چادرها، همگی از عواملی بود که تمرکز و از پی آن مقاومت در برابر اضطراب را برای بچهها دشوار میکرد. هنوز زمان زیادی از فاجعه نگذشته بود و طبعاً هرگونه محدودیتی در ارائه فرم یا مضمون میبایست به نفع مداخله در بحران، آن هم به میانجی نقاشی کردن، کنار میرفت. نقاشیها در فرآیندی آزاد و دستجمعی خلق شدند. اغلب بدون موضوع و عنوان، مگر به تاکید و توجه بچهها که گاه در حین نقاشی، کارهای یکدیگر را تفسیر میکردند و تصادفا نامی بر نقاشی دوستانشان مینهادند؛ مثل نقاشی غریب اهورا - اهل روستای ناوهفره - که همهی بچههای حاضر در برنامه دربارهاش حرف زدند و نامِ توفان و زلزله را برایش انتخاب کردند.
بچهها با نقاشی، تجربه تروماتیک خود را از زلزله عینیسازی کردهاند؛ تواناییای که در این مرحله از رشد شناختی کودکان به آنها کمک می کند که جهان را فهمپذیر سازند. از این منظر نمایشگاه حاضر تلاشی برای ارائه فهمِ کودکانه از رنج است. چه آنجا که مادرِ «باران»حیات مجدد مییابد و رویای گذشته به هیات خورشید و خانه و درختان ریشه در خاک تصویر میشود و چه آنجا که گردابِ خطوط شکسته و لرزان «اهورا» و «مآوا» میبلعدمان یا خانههایی پوشیده از رنگ با درختانی معلق که بی پناهی و ناامنی را تداعی میکنند. اما باید گفت که نه تحلیلِ نقاشیها در این متن و مجال میگنجد؛ و نه قصد این نمایشگاه رونماییِ رایج از آثار هنری است. مقصود دیدن فاجعه از دریچهی چشمِ کودکانی است که نمیبایست در این تجربهی دردناک از جهان تنها بمانند.
خیره به خورشید نگریستن.
اکنون به خورشیدهای بزرگ نقاشیِ بچههای گرفتار در تاریکی خیره شوید،
زندگی آنجاست.
امین حدادی ، روانشناس، از گروه یاری یاران