داستان شامل هفت فصل با هفت عنوان است. چهار فصل اول معرفی زندگی هر يك از شخصيت هاست و فصل های بعدی ارتباط اين شخصيت ها با هم و ماجراهايی كه اتفاق می افتد. ماجرای كتاب با پولی كه لای روزنامه پيچيده شده است و كسی نمی داند از كجا آمده است آغاز می شود.
شخصيت های درگير در اين داستان اين افرادهستند؛ دخترديپلمه ی هجده ساله ای به نام گيتی، پسر بيست و دو سالۀ بيكاری به نام عليرضا، دختر دانشجوی هجده ساله ای به نام مرجان كه عقد كرده است و منتظر پولی برای تهيۀ جهيزيه اش است و نوجوانی روستايی به نام غلام مرادی كه به جای بدهی پدرش در بنگاه فروش ماشين، بدون مزد كار می كند. ابتدا داستان هر يك از اين شخصيت ها بيان می شود. سپس ماجرای ارتباط اين چهار شخصيت با هم. در اين كتاب نويسنده؛ اميدواری، درستكاری و تلاش برای رسيدن به هدف و از پا ننشستن و كمك به هم نوع را در غالب ماجراهايی واقعی و باور پذير بيان كرده است. اين داستان برای تشويق كودكان به اميدواری، تلاش و همراهی و نوعدوستی مناسب است. در واقع اين داستان مصداق اين ضرب المثل است كه: از هر دست بدهی از همان دست می گيری.