روز یک شنبه ۲۵ بهمن ماه محمدهادی محمدی، پژوهشگر و نویسنده ادبیات کودکان در نشست «آموزش قصه بنیان» به ریشه شناسی تاریخی آموزش قصه بنیان برای مربیان کانون، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و علاقه مندان دیگر پرداخت. در این نشست، او سخنان خود را با یادآوری ۵۰ سالگی کانون آغاز کرد و گفت که کانون پرورش فکری که در نوع خود نهادی بی همتا در آسیا است، به این سبب پایه گذاری شد که گروهی از نخبگان و کارگزاران در سال های ۱۳۴۰ می خواستند کمبود و نارسایی آموزش مستقیم نظام آموزش و پرورش را با آموزش از راه ادبیات کودکان و هنر کودکان جبران کنند یا در حقیقت خلاقیت پروری را در جامعه گسترش دهند.
پس از این مقدمه محمدی به دو گونه از آموزش بدون میانجی یا آموزش مستقیم و آموزش با میانجی یا آموزش از راه قصه و داستان پرداخت. او برای روشن شدن مسیر تاریخی این دو گونه از آموزش به هزاره ها پیش از این برگشت و تا فرهنگ شبان – رمگی و کشاورزی را کاوید. از نگاه او خشونت فرهنگ شبان رمگی که فرهنگی مردسالار بوده است، شکلی از آموزش مستقیم را شکل داد که همان شکل رام سازی جانوران و چارپایان را تداعی می کند. برای این موضوع او مثال هایی تصویری و متنی ارائه داد که از جمله شعرهایی از عطار نیشابوری و سعدی بود. به نظر او تنبیه بدنی کودکان با ترکه و چوب و نقش آموزگار در این زمینه چیزی جز امتداد نقش چوپانان بر روی دام ها نیست. از سوی دیگر این پژوهشگر به نقش زنان در شکل گیری فرهنگ کشاورزی که فرهنگ مدارا و باروری بوده است پرداخت و زبان نرم و آواهای آهنگین را که برای کودکان افسون کننده بوده برخاسته از این فرهنگ دانست. در این زمینه او به این نمونه اشاره کرد:
ابر سیا باران کن
باران بی پایان کن
گندم به زیر خاکه
از تشنگی هلاکه
گل های سرخ لاله
از تشنگی می ناله
باد خدا بیابیا
با ابرهای سیا سیا
باران بیا جَر جَر
تو ناودان ها شَر شَر
تا زمین ها آب بخورن
تا گندم ها تاب بخورن
در بخش دیگر از این نشست این پژوهشگر به نقش اجاق از دوره غارنشینی و زندگی در زیستگاه های اولیه و تجمع زنان پیر و کودکان در کنار آن و پیدایش افسانه هایی برای آموزش و سرگرمی آن ها اشاره کرد. در حقیقت از نگاه او افسانه ها از همان آغاز چند کارکرد مشترک مانند آموزش، لذت بخشی، و سرگرمی داشته اند. در این مورد افسانه ها تنها پدیده ایی بوده اند که به کودکان توده مردم، سنت ها و فرهنگ اجتماعی و باورها و آیین ها را منتقل می کرده یا با میانجی آموزش می داده اند.
بخش دیگر از سخنان محمدی به ریشه های آموزش قصه بنیان در آثار مکتوب در فرهنگ هند و ایران اشاره داشت و در این مورد به علل پیدایش متن اصلی کتاب کلیله و دمنه که پنجه تنتره ( پنج باب) نام دارد، پرداخت و نمونه روشنی از کاربرد آموزش های قصه بنیان در چند هزار سال پیش یعنی در آغاز دوره تمدن را با حاضران در میان گذاشت. در پایان این نشست این پژوهشگر برتری آموزش از راه قصه و ادبیات را در کارکردهای آن دانست و برخی از آن ها را برای مخاطبان نام برد:
• چیرگی هوش عاطفی بر هوش منطقی است
• توجه و تمرکز ژرف است
• لذت زیستن در تجربه دیگری است
• لذت بهره بردن از هنر و زیبایی شناسی است
• چیرگی اصل لذت بر اصل واقعیت است
• زبانی که با احساس آمیخته است
• سرشار از آرایه های زبانی و نماد است
• به طور طبیعی پذیرنده و پذیرای کودکان است
• سرچشمه خلاقیت و نوآوری است
• و ....