«خودکار قرمزی کوچولو»، تازهترین اثر خواهران نامزد دریافت جایزه، ژانت استیونس و سوزان استیونس کرامل است. پاککن، مداد، ماژیک شبرنگ، قیچی و پونز باید با همکاری یکدیگر، خودکار قرمزی کوچولو که در گودال وحشتناک بیبازگشت (سطل زباله) افتاده است را نجات دهند.
فعالیتهایی که در ادامه متن آمده است به شما کمک خواهند کرد تا همراه کودکانتان به کنکاش در کتاب بپردازید. همراه با این فعالیتها میتوانید یک تئاتر ساده درست کنید و وسائل مدرسه را به جای شخصیتهای آن قرار دهید، معما حل
کنید و خیلی فعالیتهای دیگر انجام دهید! با کمی تخیل، خوانندگان خردسال با شور و شوق به تقاضایی که ماژیک شبرنگ در کتاب دارد پاسخ میدهند: چه کسی کمکمان میکند تا دنیا را نجات دهیم؟
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب، با پرسشهایی مانند نمونههای زیر با کودکان گفتوگو کنید:
- چرا خودکار قرمزی کوچولو میگوید: «اگر ورقهها را صحیح نکنیم، دنیا به آخر میرسد؟ »
- اگر شما به جای یکی از شخصیتها بودید، به درخواست کمک خودکارقرمزی کوچولو چه پاسخی میدادید؟ چرا؟
- چرا همه فکر میکنند سطل زباله «گودال بیبرگشت» است؟ آیا این فکر واقعیت دارد؟
- وقتی همه ترس از سطل زباله را مطرح میکنند، خودکار قرمزی کوچولو میگوید: «همهی عمرتان که نمیتوانید از ترس گودال قایم بشوید. الان یک عالمه کار مانده و من هم یک کمک لازم دارم.» تا بهحال شده شما هم وقت کار کردن، از چیزی بترسید؟ این ترس را چطور رفع میکنید؟
- خودکار قرمزی کوچولو دستتنها و بدون کمک به کار کردن ادامه داد. روش او را میپسندید؟ اگر شما جای او بودید، چه میکردید؟
- سرِ خطکش یک متری شکسته است. اما چرا او را توی گودال نینداختهاند؟
- به خط کش یک متری نگاه کنید. بیشتر مردم خیال میکنند با خطکش فقط میشود اندازهگیری کرد. در طی داستان او چه کارهای دیگری انجام میدهد؟
- به نظر شما، تانک (همستر داستان) تا همیشه در سطل زباله میماند؟ چطور میشود به او کمک کرد؟
- غیر از صحیحکردن ورقهها دیگر چه چیزهایی را میتوان اصلاح کرد؟ آیا حرفها، رفتارها، تصمیمها هم اصلاحپذیرند؟ شخصیتهای داستان چه چیزی را اصلاح کردند؟
- اگر شما بخواهید دنیا را نجات دهید، چه میکنید؟
2- فعالیت «چه کسی چی گفت؟»
در ابتدا، حروف به هم ریخته کلمات شخصیتهای خودکار قرمز کوچولو را در ستون سمت چپ مرتب کنید. سپس با یک خط، نام هر شخصیت را به گفتههای او در کتاب متصل کنید.
۱. کپ ناک
۲. گن همن
۳. چقیی
۴. دم دا
۵. زوپو
۶. بیکنژ شرماگ
الف. من از صبح تا شب دارم قیچی میکنم. دیگر دارد حوصلهام سر میرود. برای کسی به باهوشی من، این کار مناسبی نیست.
ب. من صبح تا شب دارم مینویسم، آنوقت چی گیرم میآید؟ من را تا ته میتراشند. آخه ته مداد به درد کی میخورد؟
پ. چی پرسیدی؟ من همه چیز یادم میرود. مغزم دارد کوچک میشود.
ت. از کمر درد دارم میمیرم. همه مدام روی پشتم میکوبند. کمرم دارد میشکند.
ث. از این به بعد، دیگر به من نگویید پونز. اسم من خانم چینچِتا است. از آن همه پونز، فقط من یکی ماندم. اگر گم شوم، دیگر بی چینچیتا میمانید. حالیتان شد؟
ج. من که احمق نیستم، خیلی هم باهوشم. آقای رواننویس را یادتان میآید؟ درش باز ماند و خشک شد و میدانید که چه بلایی سرش آمد؟
3- فعالیت «بلند تر بگو!» برای کتاب خودکار قرمزی کوچولو
تقریباً تمامی وسائل، حرفی برای گفتن به خودکار قرمزی کوچولو دارند، تنها دو شخصیت مهم در تمام طول کتاب حرف نمیزنند. این دو شخصیت، تانکِ همستر و سطل زباله یا گودال بیبازگشت هستند. کلماتی را در دهان تانک و «گودال بیبازگشت» بگذارید. آنها چه چیزی ممکن است به خودکار قرمزی کوچولو یا پونز بگویند؟
4- فعالیت «ذهن خلاق» برای کتاب خودکار قرمزی کوچولو
وای نه! یکی دیگر از شخصیتهای خودکار قرمزی کوچولو داخل «گودال بیبازگشت» افتاده است. طرح یا داستانی ترسیم کنید که به بیرون آمدن آن شخصیت از سطل زباله کمک کند. قسمتهای مختلف طرحتان را نامگذاری کنید.
5- فعالیت «نمایش» برای کتاب خودکار قرمزی کوچولو
به وسائل مدرسهای زیر برای این فعالیت نیاز داریم:
- یک خودکار قرمز
- یک مداد (مداد کلفتی که در مهد کودکها استفاده میشود)
- یک پونز یا چوب بستنی (بهتر است که شخصیت پونز را به چوب بستنی متصل کنید)
- یک پاککن
- یک جفت قیچی
- یک منگنه
- یک ماژیک شبرنگ
همچنین به:
- چسب نواری یا چسب مایع
- چند لوله تمیزکن
- چند ماژیک یا لوله تمیزکنندههای رنگی
نیاز است.
اطراف نقطهچین شخصیتهای زیر و صفحه بعد را ببرید. (فایل باکیفیت را از پیوست دریافت کنید) با استفاده از برچسب سفید، هر کدام از آنها را به وسائل مدرسهای مرتبط با خودش وصل کنید. لوله تمیزکنها را به جای بازو به هر کدام از وسائل وصل کنید. از شخصیتهایتان برای بازی در تئاتری که متنش در زیر آمده استفاده کنید. همه داستان را به شکل نمایش درآوردید، یا ماجرای خودتان را از شخصیت خودکار قرمز کوچولو و دوستانش بسازید.
6- فعالیت «نمایشنامه خوانی» برای نمایشی کردن ابتدای داستانمان
گروه نمایشیتان را با استفاده از صفحه قبل تشکیل دهید. اگر گروهتان بزرگ است، از بعضی از بچهها برای بازی کردن و از بقیه برای خواندن متن استفاده کنید. اگر گروهتان کوچکتر است، از هر کدام از بچهها بخواهید در حالی که شخصیتش را در دست دارد متن را هم بخواند. در این نمایش هفت شخصیت و یک راوی وجود دارد.۱
خودکار قرمزی کوچولو
خودکار قرمز کوچولو: بیایید کار را شروع کنیم!
مداد: وای نه! اون دوباره شروع کرد.
منگنه: حرکت نکن.
پاک کن: من دیگر کمک نمیکنم.
قیچی: هیس!
ماژیک شبرنگ: آره خیلی خطرناکه!
پونز: ساکت!
خودکار قرمز کوچولو: یک عالمه کار مانده، دست تنها نمیتوانم این همه ورقه صحیح کنم! دستیارهای من کجا هستند؟ منگنه، قیچی، مداد، پاککن، پونز، ماژیک شبرنگ، کجایید؟ توی کشو قایم شدهاید؟ زود باشید بیایید اینجا! اگر ورقهها را صحیح نکنیم، دانشآموزان چیزی یاد نمیگیرند. آنوقت ممکن است مدرسهها بسته بشوند. دیوارها خراب بشوند. کف اتاقها درب و داغان بشوند. آسمان بیفتد و دنیا به آخر برسد! کی کمکم میکند دنیا را نجات بدهیم؟
منگنه: من نیستم!
قیچی: من نیستم!
مداد: من نیستم!
پاک کن: چی؟
پونز: من هم نیستم اینو!
ماژیک شبرنگ: من هم نیستم!
خودکار قرمز کوچولو: آخه چرا؟
منگنه: از کمر درد دارم میمیرم. همه مدام روی پشتم میکوبند. کمرم دارد میشکند.
مداد: من صبح تا شب دارم مینویسم، آنوقت چی گیرم میآید؟ من را تا ته میتراشند. آخه ته مداد به درد کی میخورد؟
پونز: از این به بعد، دیگر به من نگویید پونز. اسم من خانم چینچِتا است. از آن همه پونز، فقط من یکی ماندم. اگر گم شوم، دیگر بی چینچیتا میمانید. حالیتان شد؟
قیچی: من از صبح تا شب دارم قیچی میکنم. دیگر دارد حوصلهام سر میرود. برای کسی به باهوشی من، این کار مناسبی نیست.
پاککن: چی پرسیدی؟ من همه چیز یادم میرود. مغزم دارد کوچک میشود.
ماژیک شبرنگ: من که احمق نیستم، خیلی هم باهوشم. آقای رواننویس را یادتان میآید؟ درش باز ماند و خشک شد و میدانید که چه بلایی سرش آمد؟
همه به جز خودکار قرمز کوچولو: از توی گودال بیبرگشت سر در آورد! سطل زباله.
خودکار قرمز کوچولو: چرند نگویید! همه عمرتان که نمیتوانید از ترس گودال قایم بشوید. الان یک عالمه کار مانده و من هم کمک لازم دارم!
قیچی: خب خانم خانمها شما که دست به دستور دادنتان خوب است، چرا از تانک نمیخواهی کمکت کند؟ او میتواند حسابی کارت را راه بیندازد.
خودکار قرمز کوچولو: تانک؟ آن همستر تنبل؟ حرفش را هم نزن. به هر حال، ورقهها حتماً باید صحیح بشوند. حالا که نمیآیید، مجبورم خودم اینکار را بکنم!
راوی: خودکار قرمز کوچولو تمام شب را کار کرد. نزدیکهای صبح، از خستگی دیگر روی پایش بند نبود و نمیتوانست روی ورقهها اینطرف و آنطرف برود. مدام تلوتلو میخورد و خطهای کج و کوله میکشید. بعد خودکار قرمز کوچولو دیگر نتوانست سرپا بماند و از خستگی از حال رفت و یواش یواش قل ل ل ل ل.... خورد و یک راست رفت طرف لبهی میز.
7- فعالیت «حل مارپیچ»
مسیری را پیدا کنید که خودکار قرمز کوچولو را به گودال بیبازگشت میاندازد. زمانی که به سطل زباله رسیدید به او کمک کنید تا مسیر خروج را به سمت دوستانش پیدا کند. (فایل باکیفیت را از پیوست دریافت کنید)
درباره نویسندگان خودکار قرمز کوچولو: ژانت استیونز و سوزان استوینز کرامل
ژانت استیونز و خواهرش سوزان استوینز کرامل کتابهای محبوب و معتبر زیادی را برای کودکان نوشتهاند. سوزان، پیش از اینکه نوشتن برای کودکان را آغاز کند به مدت ۳۱ سال معلم ریاضی بوده است.
ژانت در کنار تصویرسازی کتابهای خودش، داستانهایی که او و سوزان مینوشتند را نیز مصور میکرد. او به خاطر کتاب «سرها و تهها» جایزه کالدکوت را دریافت کرده است. ژانت در بولدرِ کلرادو و سوزان درفورث نورث تگزاس زندگی میکنند.
۱: همه متن از کتاب خودکار قرمزی کوچولو است.