دومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی، با عنوان «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» در روزهای ۵ و ۶ آبانماه ۱۳۹۵ در موسسه خانه کتاب برگزار شد. موضوع اصلی این همایش پدیده خواندن و بررسی آن از جنبههای گوناگون، با تأکید ویژه بر لذتهای خواندن ادبیات، بود.
حسین شیخرضایی، دبیر علمی همایش «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» در آیین افتتاحیه دومین همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی» به دلایل انتخاب عنوان این همایش و اهمیت و اولویت لذت خواندن در ادبیات کودک پرداخت و گفت: وظیفه اصلی نظام آموزشی به شکل سنتی، باسواد کردن افراد است، اما بیشتر ما از این جنبه به ماجرا نگاه نمیکنیم که اختلال در مساله خواندن به چه دلیل است. در کشور ما خواندن، پیوند مهمی با انتقال اطلاعات و پیامها دارد و کمتر به لذت بردن از خواندن توجه شده است. هیچ آمار قابل اتکایی از سرانه مطالعه در جامعه ما در دسترس نیست. تعداد، تیراژ و در دسترس بودن کتاب و همچنین تبدیل کتابخانههای عمومی به قرائتخانهها نشان میدهد که مساله لذت بردن از مطالعه اهمیت دارد. همچنین تغییر سلیقه خواندن با وجود ابزارهای مختلف مجازی و اینترنتی و همچنین آزادی خواندن و دسترسی آزاد به مطالبی که خواننده دوست دارد، اخلاق خواندن و کارکردهایی که خواندن میتواند در درمان و صلح داشته باشد از مسائل بحرانی دیگری است که اهمیت موضوع را مطرح میکند.
دبیر علمی همایش ادامه داد: اصولا کتاب و سواد خواندن برای انتقال پیام و محتوا و مفاهیم موردنظر است، در حالیکه لذت خواندن، پیوند ناگسستنی با ادبیات دارد و این مسائل سبب شد که به موضوع لذت خواندن در ادبیات کودک بپردازیم.
شیخرضایی درباره مقالات ارائهشده به این دوره از همایش نیز اظهار کرد: کیفیت و تعداد مقالات ارائهشده به این دوره از همایش نسبت به دورههای قبلی بهبود داشت و توانستیم از هر شش مقاله ارسال شده به دبیرخانه، یک مقاله را برای ارائه و سخنرانی انتخاب کنیم.
نوشآفرین انصاری دیگر سخنران آیین افتتاحیه همایش «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» گفت: شورای کتاب کودک از دیرباز و از زمان تاسیس در سال ۱۳۴۲ همواره جلساتی را برگزار کرده و همیشه علاقهمند بوده با جامعه وارد بحث و گفتوگو شود و شایسته است دوستان علاقهمند، الواح فشردهای که از پنج دهه فعالیتهای شورا تهیه شده را ببینند. این اندیشه که شورا همواره نوآور بوده و نباید دچار روزمرگی شود و باید به اقتضای زمانه توجه داشته باشد، همیشه در شورای کتاب کودک مطرح بوده است.
در این همایش. دکتر کریستین اریاستر سخنرانی خود را با عنوان «ساختار درگیر شدن: چگونه ادبیات کودک خواننده را در تجربهای زیباییشناسانه مشارکت میدهد» ارائه داد. اریاستر به شیوهای تئوریک این ویژگی را در ادبیات کودک مطرح کرد:
«ادبیات کودک به گونهای سازمان یافته و به طور مشخص برای کودک است. لذت خواندن به دلیل درگیری کودک با داستان و همذاتپنداری او با قهرمان داستان است. وی در یک بررسی موردی به کتابی با عنوان برونه (محصول۲۰۱۳ نروژ) اشاره کرد که آمیزهای از واقعگرایی و فانتزی است. در طول داستان کودکان به طور گروهی وارد یک بازی میشوند و در ادامه از آن خارج میگردند که این برگرفته از یک ویژگی کودکانه است: «کودکان وقتی میخواهند مسئلهای را حل کنند، سراغ قهرمان بازی میروند.» اریاستر همچنین با استناد به کتاب «بازی سرآغاز فرهنگها (ride midtsand) -» در سال ۲۰۱۶ اظهار داشت: «بازی یک باید فرهنگی و پیشبرندهی خلاقیت است که طی آن هورمون ضداسترس، عاطفه، انعطافپذیری، آموزش و یادگیری برانگیخته میشود و کودک وارد کارهایی میشود که پیش از آن انجام نمیداده است و طی این روند خودانتقادی او کاهش یافته و شجاعت، تعهد، تمرکز، هیجان، شور و شوقش فزونی مییابد. زمانی که کودکان به طور جمعی وارد بازی میشوند، مجموع فرآیندهای یادشده، بیش از زمانی که کودک به طور انفرادی وارد بازی میشود، خواهد بود.»
در ادامه پس از ارائهی مقالههایی در پنل اول با طرح مباحث نظری در حوزهی ادبیات کودک و لذتهای خواندن و پنل دوم با موضوع «انواع خواندن، کاربردهای خواندن، فناوریهای دیجیتال و خواندن»، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی به سخنرانی دربارهی تجارب خواندن پرداخت. او درباره ی تجربهی خواندن اظهار داشت:
«تجارب خواندن ما از کودکی تا بزرگسالی شبکهای در ذهن ما میسازد و ما با خواندن هر کتاب جدید جای آنرا در آن شبکه پیدا میکنیم. از این رو این تجربه در همان حال که برای هرکس جداست در همین حال مشترک است زیرا ما خاطرههای مشترک داریم. این شبکه رشد میکند و برخی پیوندهایش کمرنگ و برخی پررنگ میشوند.
این ما هستیم که به متن معنا میبخشیم. متن بدون خواننده مرده است. تجربههای خواندن را خواننده می آفریند. حتی کسی که کتابی نوشته و بعد از مدتی آن را میخواند، او دیگر خواننده است و نه نویسنده (مطابق با نظریه مرگ مولف).»
دکتر آسه ماریا آماندسن، مدرس دانشگاه اسلو نروژ سخنران دیگر این همایش از کشور نروژ، صحبتهای خود را با موضوع «کتابهای تصویری در نروژ» با طرح این سوال که «چگونه میتوان کودکان را به خوانندهی حرفهای و کسی که از خواندن لذت میبرد تبدیل کرد؟» آغاز و در پاسخ به سوال خود، نظریهی کراشن krashen(1993) را مطرح کرد. بر اساس این نظریه، خواندن قویترین ابزار برای پرورش کودک است. آماندسن همچنین به ویژگیهای کتابهای تصویری و انواع مختلف آن در نروژ اشاره کرد و آنها را کتابهایی دورگه دانست که مخاطبان آن هم میتواند کودک باشد و هم شامل بزرگسالان شود.
در ادامه زهره قایینی، سرپرست برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» و از نویسندگان مجموعهی دهجلدی «تاریخ ادبیات کودکان ایران» در سخنرانی خود لزوم توجه به کودکان پناهنده و مهاجر یاد کرد و خاطرنشان کرد:
«ما به عنوان یک فرد نمیتوانیم چشمانداز سیاسی جهان را تغییر دهیم، اما میتوانیم مثل چتری باشیم که نگذاریم کودکان بدون امید زندگی کنند. برای زندگی بهتر این کودکان نیازمند اقدام عجیبی نیستیم، خواندن کتابهایی که برای کودکان قابل دسترس باشد کاری است که میتواند استرس و نگرانیهای آنان را کاهش دهد. با خواندن کتاب میتوان کودک را به آینده امیدوار کرد و از غمگینی آنان کاست و آنان را برای ایدههای تازه مهیا کرد.
بر پایهی همه این نیازها، موسسه تاریخ ادبیات کودکان از پنج سال پیش برنامهی «با من بخوان» را به اجرا گذاشت تا تغییرات معناداری ایجاد کند. ما صدها و گاه هزاران کیلومتر سفر میکنیم تا کمک کنیم کودکان از راه شعر و داستان و نمایش با واژهها آشنا شوند تا دیوارهای خاکستری آنها را به محیطی شاد بدل کنیم.»
پس از سخنرانی زهره قایینی، پنل چهارم این همایش با موضوع «خواندن تصویر، خواندن ترجمه» آغاز شد.
دکتر کریستین اریاستر، در روز دوم این همایش نیز حضور داشت و سخنان خود را با عنوان «ادبیات کودک در نروژ» بیان کرد. او در این سخنرانی به دامنههای مختلف کتابهای تصویری و سبکهای آنها در نروژ پرداخت و به این نکته اشاره کرد که: «در تمامی این کتابهای تصویری، شخصیت اصلی داستان به شکلی مستقل به تصویر کشیده میشود که روی پای خود میایستد؛ خواه ژانر کتاب واقعگرا باشد، خواه فانتزی ولی مفهوم و درونمایهای که کتاب را تشکیل میدهد کودک مستقل و خودمختار است.»
در بخش بعد، علیاصغر سیدآبادی، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن اشاره به تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک اظهار داشت: «تغییرات جدید باعث شده تا گاهی شعارهای ما بیارزش شوند. شعارهایی مانند این که کتاب چراغ دانایی است مشروعیتشان را از دست دادهاند زیرا همه میدانیم که یک فیلم یا ابزارهای رسانهای جدید بهتر از کتاب یاد میدهند به همین دلیل در حوزهی آموزش، این رسانهها در صدر هستند؛ اما این رسانهها در حوزهی ادبیات در صدر نیستند. بسیاری از نوجوانان اروپایی که به داعش پیوستهاند در دوران تحصیل شاگردان خوبی بودهاند اما با کتاب کاری نداشتهاند. آموزش با یادگیری برابر نیست. اولی یک بستهی حاضر و آماده است که انتقال مییابد اما در دومی، عنصر تدریج و اراده دخالت دارد و یک فرایند است. ادبیات در حوزهی دوم قرار دارد.»
پس از سخنرانی سیدآبادی، پنلهای پنجم و ششم به ترتیب با ارائهی مقالاتی در زمینهی «بررسیهای موردی» و «طرح کودکی در ایران» برگزار شد.
در پایان، اختتامیهی همایش دوسالانهی «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» با سخنرانی هوشنگ مرادیکرمانی، نویسنده کودک و نوجوان همراه بود. مرادیکرمانی در پاسخ به پرسش نوشآفرین انصاری مبنی بر اینکه شما چگونه لذت لازم را در آثارتان به بچهها انتقال میدهید، بیان کرد: «ما نویسندگان لذت خواندن را از بچهها گرفتهایم و از بس که در داستانها نصیحت ریختهایم، جایی برای لذت بردن نگذاشتهایم.
مرادی کرمانی در ادامه اظهار کرد: باید نوشتههایمان به سمت ادبیاتی برود که بچهها از آن لذت ببرند. بچهها دارند از ادبیات زده میشوند، از اینهمه چیزهایی که بارها و بارها از رادیو و تلویزیون و معلمان مدرسه شنیدهاند و ما نویسندگان هم آنها را در کتابهایمان تکرار میکنیم. ما نویسندگان باید بدانیم اگر میخواهیم کتابهایمان پر از پند باشد، نباید آنرا بهصورت مستقیم بیان کنیم؛ مانند ویتامین که در میوه نهفته است. اگر این ویتامین را بهصورت قرص و کپسول به کودکان دهیم از آن زده میشوند.»
شورای کتاب کودک همایش «ادبیات كودك و مطالعات كودكی» را هر دو سال یکبار برگزار میکند. نخستین دوره آن در سال ۱۳۹۳ با عنوان «ادبیات؛ کودک دیروز، کودک امروز» ۲۹ و ۳۰ مهر در حسینیه ارشاد برگزار شد. موضوع و محور آن «جایگاه و اهمیت مخاطب در ادبیات کودک» بود که در نشستی با هماندیشی گروهی از کارشناسان ادبیات کودک انتخاب شده بود. در این همایش نزدیک به ۵۰ مقاله در هشت نشست گوناگون ارائه شد.