شیوا حریری هستم. در خرداد ۱۳۵۰ در شهر بابل به دنیا آمدم. کودکیام با کتاب و دوچرخهسواری گذشت، با باغچه و باران و درختهای پرتقال و نارنگی.
دانشجو شدم و به تهران آمدم و در تهران ماندگار شدم.
کارم را با نمونهخوانی در نشریه «آدینه» شروع کردم و در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۷۵ بخت روی خوشش را نشانم داد و من را «روزنامهٔ آفتابگردان» رساند. از اینجا کار در حوزه کودک و نوجوان را شروع کردم. در این روزنامه نمونهخوانی کردم و بعد ویراستار «کتاب دوشنبه» شدم. بعد از آفتابگردان به «بچههای زمین» رفتم و از در سال ۱۳۸۰ به «دوچرخه» آمدم و همینجا ماندم. در دوچرخه دبیر آثار مخاطبان هستم و ۱۷ سال است که آثار مخاطبان را میخوانم و با بچهها نوجوانی میکنم.
همزمان با کارهای مطبوعاتی از سال ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۹۰ در نشرچشمه ویراستار کتاب (عمدتاً داستانهای ایرانی) بودم و بعد از آن، برای ویرایش کتابهای کودک یا نوجوان با ناشران تخصصی این حوزه همکاری کردهام.
این روزها علاوه بر دوچرخه، دبیر کتاب چ (کتابهای کودک و نوجوان نشرچشمه) هستم.
در این سالها چند کتاب هم ترجمه کردهام:
- قرمز قرمز قرمز، والری گورباچف، نشرچشمه، ۱۳۸۹
- استوارت هورتن تغییر کوچک، لیسا ایوانز، نشر ویدا، ۱۳۹۳
- کاوش در طبیعت، آنجلا ویکلز، نشر دیبایه، ۱۳۹۴
- نیکی و هدیه هیجانانگیز تولد، والری گورباچف، ۱۳۹۷
- نیکی و روز بارانی، والری گورباچف، ۱۳۹۷
- نیکی و گرگهای بد گنده، والری گورباچف، ۱۳۹۷
- پرواز مولی تا دوردورها، والری گورباچف، ۱۳۹۷
- چه فکر خوبی مولی!، والری گورباچف، ۱۳۹۷
- شبی که خرگوش کوچولو خوابش نمیبرد، کارول روت، نشرچشمه،۱۳۹۷
- کی امشب به من شببهخیر میگوید، کارول روت، نشرچشمه،۱۳۹۷