مسئول پرونده: مینا حدادیان
ابتدا این مقاله را بخوانید: معرفی کتاب کودک دریا
مهمترین ترفند نویسنده برای پیشبرد ماجراهای رمان «کودکِ دریا»، پانزده فصل در بخش اول و هیجده فصل در بخش دوم کتاب است.
سیوسه راوی به شیوه اول شخص (منِ راوی)، ماجرا را از دید خود تعریف میکنند. ماجرایی که از همان فصل اول با دستور «یان»، کوچکترین برادر که نقص عضو دارد، فرار یا سفر را آغاز میکنند و در همه فصلهای کتاب، عبور هفت برادر را در مسیر دیدن دریا مرور میکنیم. فصلهای بخش نخست رمان، توسط افراد مختلف روایت میشود. مورلوا با این ترفند باوجود آن که داشتن زاویه دید متحد، زاویه دید اول شخص، تنوع راوی دارد و رمان را از منظر شخصیتهای مختلف پیش میبَرَد. البته در فصلهایی از کتاب که یکی از برادرها راوی است، ضمیرِ اول شخص مفرد (من) به اول شخص جمع (ما) تبدیل میشود. این توضیحات در بهکارگیری نویسنده از روشهای نو در ساخت اثر مربوط است. اما مورلوا در جایگاه نویسنده، نظر به تاریخ و اعماق و پایههای فرهنگی ادبیات مغرب زمین دارد.
لسکوف در دستهبندی کهنالگوی قصه، در مرحلهی نخست دو نوع را مشخص میکند: یک نوع قصههایی که مکانمند هستند، یعنی ماجرا و شخصیتها به مکان یا شهر یا منطقهای قومی و ملّی وابستهاند. مکان بهمعنای جغرافیا و موقعیّتی برای اتفاقهای قصه. و نوع دوم، قصههایی که بر اساس سفر شکل میگیرند و قهرمان یا شخصیتها در سفر پرداخت میشوند و مخاطب را با خود به سرزمینهای ناشناخته و دور میبرند. مورلوا آشکارا از ترکیب هر دو الگو در رمانش بهره برده است، و در نهایت، بچهها به خانه بازمیگردند.
با توجه به دقت نویسنده در بهکارگیری روشهای تازه در رماننویسی، حدس میتوان زد که او در زبان روایت نیز مدرن و خلاق رفتار کرده است. تنوع روایتگران این اجازه را به نویسنده داده است تا در هر فصل کتاب خود، یک شخصیت تازه بتواند معرفی کند. بهانهی حرف زدن همهشان شخصیتها مشترک، اما با نگاهی متفاوت است. گرچه این تنوع در ترجمه کتاب احساس نمیشود.
کتابک خواندن مقاله زیر را نیز به شما توصیه میکند: