پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست آن را بخوانید
-
کامی شیبای تبلیغات نظامی
با شدّت گرفتن جنگ جهانی دوم، محتوای آزادیخواهانه کامی شیبای به پشتیبانی از جنگ تغییر پیدا کرد. در طول جنگ جهانی، نُه شرکت، ماهانه میانگین شصتهزار کامی شیبای چاپ و منتشر میکردند. این ارقام، تأثیر ژرف کامی شیبای بر نگرش مردم نسبت به جنگ را نشان میدهد.
همهی رسانههای ژاپن در سالهای پایانی دهه ۱۹۳۰، برای نشان دادن برتری ملیگرایانهی رژیم، برنامهریزی شده بودند. پس از سالها درگیری اقتصادی، «انجمن کامی شیبای آموزشی»، (نام جدید فدراسیون ماتسوناگا)، به یکباره بازار گستردهای برای فراوردههایش پیدا کرد که مؤسسههای دولتی از آن پشتیبانی مالی میکرد. مراکز پخش کامی شیبای خیابانی نیز از کارمزدهای دولت بهرهمند میشدند. در «انجمن فرهنگی شهروندان کوچک ژاپن» که حکومت پایهگذاری کرده بود، ایمای، ماتسوناگا و گُزان، همگی مشاوران بخش کامی شیبای بودند.
با پیوستن کامی شیبای به مأموریتهای ملیگرایانهی حکومت، مرز میان آموزش و تلقین کمتر شد. با این حال، شکوفایی بسیاری از گونههای کامی شیبای را در سالهای جنگ نمیتوان نادیده گرفت. داستانها برای آموزش مهارتهای عملی زندگی در دوران جنگ، مانند پیشگیری از بیماری و پناه گرفتن هنگام حملههای هوایی طراحی شدند. کامی شیبایهایی نیز برای خبررسانی به مردم و تسکین سربازهای زخمی ساخته شدند. تعجب ندارد که بسیاری از کامی شیبایها برای آموزش نسخه تحریف شدهای از تاریخ ژاپن پدید آمدند تا به تقدّسِ دودمان سلطنتی ژاپن بپردازند.
دیگر کامی شیبای تنها برای «شهروندان کوچک» ساخته نمیشد. حکومت میدانست که این رسانه از نظر دیداری و روایتی، از هر سخنرانی درباره حقایق و اعداد و ارقام، موفقتر است، و حس همبستگی و تجربهی گروهی را افزایش میدهد. مهمتر این که، کامی شیبای با حملههای هوایی و قطعی برق، همچنان در پناهگاهها و حتی دورافتادهترین روستاهای اشغالی آسیا میتوانست به کار رَوَد.
از آن پس، رهبران روشنفکر جامعه، مانند آموزگاران و مسئولان محلی، جانشین «قصهگو» های تهیدست دورهگرد شدند. متن داستانها پشت هر صفحه نوشته شده بود و اجراکنندگان باید این متنهای سانسور شده را واژه به واژه بازگو کنند. از مخاطب نیز انتظار میرفت در سکوت، به اجرا توجه میکرد و گوش میداد. هرگونه تعامل ناخواسته با قصهگو، ممکن بود به ناآرامی سیاسی تعبیر شود. در سنجش با روش کامی شیبای خیابانی، این اندازه تغییر، غیرعادی به نظر میرسد، ولی در واقع، این روش در بسیاری از کلاسهای درس امروز ژاپن جا افتاده است. چنان که اشاره به این که روزگاری کامی شیبای، گونهای شفاهی از قصهگویی بوده است، مایهٔ شگفتی میشود.
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵)
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، زیربنای کشور ژاپن به کلّی نابود شده بود. هزاران نفر که در بمبارانهای جنگ بیخانمان شده بودند، به سرگرمی نیاز داشتند. اجراکنندگان کامی شیبای خیابانی به سرعت این نیاز را دریافتند و در خیابانها سرگرم به کار شدند. بسیاری از کامی شیبایهای پیش از جنگ بازسازی شدند. تا میانهٔ دهه ۱۹۵۰، کامی شیبای خیابانی به شکل بیسابقهای رونق گرفت. ولی در دههٔ ۱۹۶۰، تلویزیون (که در آغاز «دِنکی کامیشیبای» یا «کامی شیبای الکتریکی» نامیده میشد)، راه خود را به خانههای ژاپن باز کرد. کامی شیبای، دورهای سرشار از فقر و عقبماندگی فرهنگی را برای مردم تداعی میکرد، دورهای که میخواستند فراموشش کنند؛ بنابراین نقش کامی شیبای خیابانی کمتر و کمتر شد.
جنبش «کامی شیبای آموزشی» پس از جنگ جهانی دوم نیز ادامه یافت. در حالوهوای اصلاحگرایانهی پس از جنگ، اجراکنندگان خیابانی به انجمن کامی شیبای آموزشی پیوستند و «انجمن کامی شیبای ژاپن» را راهاندازی کردند. پایهگذاران این گروه، پویشهای گوناگونی برگزار کردند و کارهای پژوهشی و انتشاراتی انجام دادند، ولی در سال ۱۹۵۵، ورشکست شدند. مأموریت آنها را انتشارات «دوشینشا» ادامه داد.
«کینجی موراماتسو»، پایهگذار نشر دوشینشا، درباره ده سالی که به راهاندازی این انتشاراتی انجامید، میگوید:
«در این دوره، کامی شیبای جنگطلب را بدرود گفتیم و به استقبال کامی شیبایی رفتیم که سرشار از صلح و احترام به زندگی و عشق به کودکان بود.»
کامی شیبایهای منتشر شده، در شیرخوارگاهها، کودکستانها و دبستانها محبوبیت پیدا کردند. تا این که در سال ۱۹۶۷، وزارت آموزش ژاپن استفاده از کامی شیبای را که منبع آموزشی بود از برنامههای درسی کنار گذاشت. در این هنگام، کتابخانههای عمومی آغاز به گردآوری کامی شیبای کردند. کتابداران کامی شیبای را در آغاز، در بخش سمعیبصری دستهبندی میکردند، ولی کمکم، آنها را همراه با کتابهای تصویری در کتابخانهها قرار دادند. این تغییر بسیار چشمگیر بود، زیرا نشان میداد کام یشیبای تا چه اندازه از ریشهٔ اجرای خیابانیاش دور شده است.
ژاپن در دهه ۱۹۸۰، آنقدر با کالاهای الکترونیکی اشباع شده بود که کودکان علاقهشان را به خواندن از دست دادند. پدرها و مادرها نگران وضعیت سوادآموزی فرزندانشان و همچنین از دست دادن هویتِ فرهنگی ژاپنی بودند. از اینرو، بیشترِ داستانهای کامی شیبایها و کتابهای تصویری از ادبیات شفاهی مناطق گوناگون ژاپن گرفته شدند و بسیاری نیز برای آموزش اهمیّت نمادین جشنوارهها و سُنتهای ژاپنی طراحی شدند.
امروزه کامی شیبای همچنان در جمع کودکان حضور دارد و بهسمت جهانی شدن پیش میرود. آموزگاران دیدگاه نویی به آن پیدا کردهاند و از آن در کلاسهای درسشان بهره میبرند. کانونهای کامی شیبای در سراسر ژاپن شکل گرفتهاند و هزاران نفر در این کانونها شرکت میکنند. بهتازگی «کامی شیبای دستساز» نیز میان مردم ژاپن محبوب شده است. داوطلبهای بسیاری در بیمارستانها و خانههای سالمندان، کامی شیبای اجرا میکنند و مسابقههای سالیانه در شهرهای گوناگون ژاپن برگزار میشود تا کیفیت داستانها و اجراها را ارزیابی کنند. با گسترش و ترویج کامی شیبای در سده بیستویکم، معنای کامی شیبای و چگونگی استفاده از آن اهمیّت فراوانی پیدا کرده است.