طاووس با غرور بالهایش را باز کرد و با پهن کردن دُم پر زرق و برقدار خود در زیر نور آفتاب، خواست که ماهیخوار را تحت تاثیر قرار دهد.
طاووس گفت: «نگاه کن! تو چه چیز قابل مقایسهای با من داری؟ در پرهای من جلال و شکوه رنگینکمان جمع شده، در حالی که پرهای تو مثل گرد و غبار خاکستری هستند!»
ماهیخوار بالهایش را از هم باز کرد و بهسمت خورشید پرواز کرد و گفت: «اگر میتوانی دنبال من بیا!»
اما طاووس همانجا در حیاط، میان پرندگان دیگر ایستاد، و ماهیخوار آزادانه در آسمان آبی اوج گرفت و دور شد.
سودمند بودن بسیار ارزشمندتر ومهمتر از ظاهری زیبا است.