کتابخانه های روستایی؛ فرصتی برای درخشش استعدادها

سخت است برای کودکی که بدون پدر بزرگ شده باشد، اما سخت تر آن است که بدون کتاب بزرگ شود.

بسیاری از کودکان ونوجوانان بوده اند و هستند که زندگی خود را در برگ های دفتر نقاشی، انواع اسباب بازی ها و در لابه لای داستان ها و کتاب هایی که در کتابخانه شخصی خود دارند، می دیدند اما دریغ که این رؤیا هیچ وقت به واقعیت تبدیل نشد. کودکان روستایی، آشنایان به نقش و نگار و همدمان دائمی طبیعت، از نقاشی آن همه زیبایی موجود در اطراف شان بی بهره می مانند و ذهن خلاقشان در اثر عدم دسترسی به کتاب، در سنینی که به آن احتیاج دارند از لذت سرودن و خلق کردن محروم می مانند و بی بهره از آموزش کافی، خلاقیت هایشان کور شده و در خلاء کتاب های داستان و نقاشی و هنر، بدون اینکه مجالی برای آزمودن سلایق و پروردن استعدادهای شان بیابند، به ناگاه بزرگسالانی می شوند که هرآینه خلاء نبود این امکان ساده و در عین حال حیاتی را در قیاس ناخودآگاه خود با دیگران احساس خواهند کرد و حسرت آن روزها را بر دل خواهند داشت. هر انسانی در سنین کودکی و نوجوانی، همان گاه که کم کم با مقوله های مختلف آشنا و اطلاعاتی را از حوزه های مختلف دریافت می کند، دسترسی یا عدم دسترسی اش به پاره ای از دانسته ها سبب آگاهی او از آن حوزه خواهد شد و چه بسا کودکانی که در اثر محدویت ها هرگز از بخش زیادی از استعدادهای خود آگاه نشده و آن بخش از توانایی های خود را نشناخته باشند. مثال آدمی که بالقوه توانایی و استعداد عجیبی در یادگیری شنا دارد و می تواند شناگر قابلی باشد اما هرگز امکان حضور در استخر به او داده نشده است، می تواند گویای حال کودکان مورد بحث ما باشد. آیا در بیرون از آب، می توان شنا آموخت و شناگران توانایی پرورش داد؟ همین دغدغه ها، معضلات و موانع موجود ما را بر آن داشت که به صورت گروهی فرهنگی جهت ساخت و تجهیز کتابخانه های روستایی به صورت جدی وارد عرصه شویم تا فرصتی را برای پرورش استعدادهای کودکان روستایی فراهم آورده باشیم و در برابر نسل آینده مورد اتهام قرار نگیریم.

کتابخانه سواره ناچیت: مثال بارز پتانسیل های نهفته جامعه روستایی

در نوروز سال ۸۴ با دعوت از جوانان روستای ناچیت از توابع شهرستان بوکان اردویی تفریحی- فرهنگی به یکی از ارتفاعات منطقه موکریان به نام «طرغه» تدارک دیده شد و در این اردو ضرورت تأسیس کتابخانه روستای ناچیت مورد بحث و بررسی قرار گرفت که به اتفاق آراء مورد تائید جمع قرار گرفت. اعضای اولیه گروه بر این مسأله واقف بودند که اگر می خواهند حرکتی را آغاز کنند بایستی تمامی مردم در آن مشارکت داشته باشند. بنابراین در نشستی با پیش نماز روستا، ریش سفیدان محل، معلمان، دهیاری و شورای اسلامی فكر تشکیل کتابخانه مطرح و مورد توافق آنان نیز قرار گرفت و در همین جلسه برای آغاز کار سالن متروکه-ای به کتابخانه اختصاص یافت و با مشارکت و کمک های مالی مردم، این مکان به فضایی آرام و دل نشین متناسب با فضای کتابخانه تبدیل شد. گروه در اولین فرصت اقدام به تشکیل هیئت مؤسس، متشکل از ۵ نفر از جوانان فعال روستا، پیش نماز روستا، نماینده معلمان روستا، دهیاری و شورای اسلامی روستا نمود و لیست اعضاء هیئت مؤسس طی بیانیه¬ای به مردم اطلاع داده شد. هیئت مؤسس در اولین نشست در خصوص افتتاح کتابخانه، تصویب اساسنامه، چگونگی اداره کتابخانه و سیاست های کلی آن بحث نمود و طی این جلسه ضمن تصویب اساسنامه بر لزوم نحوه اداره و تصمیم گیری در مورد کتابخانه به صورت شورایی و برگزاری انتخاب تأکید نموده و کتابخانه را به نام شاعر ملی کرد سواره ایلخانی¬زاده تصویب نمودند.

کتابخانه سواره روستای ناچیت در ۱۵ اردیبهشت ماه سال ۸۴ به افتخار معلم متعهد و دلسوز زنده یاد کاک مصطفی داوند با حضور اهالی روستا اعم از زن و مرد، فرهنگیان، NGOها، فعالان فرهنگی و مدنی، شاعران و نویسندگان، روزنامه نگاران و سایر علاقمندان افتتاح گردید. برگزاری مراسم باشکوه افتتاحیه چنان با اهمیت در منطقه اطلاع رسانی شد که خود جرقه ای بزرگ و تازه در سایر روستاها گشت.

کمیته کتابخانه های ایزیرتو

گروه خودجوش به صورت غیرمنسجم توانایی های خود را با اولین قدم محک زدند و دریافتند که اگر به صورت خرد جمعی حرکت کنند و برای نظرات و پیشنهاد دیگران ارزش قائل شوند، می¬توانند این حرکت را به صورت فرهنگی عظیم و مردمی در روستاهای دیگر پیاده کنند، بنابراین بر آن شدند در قالب یک NGO حرکت های خود را به شکلی هدفمند هدایت کنند. انجمن ایزیرتو متشکل از کمیته های تخصصی مختلف که به عنوان انجمن دوستداران یادگارهای تاریخی فعالیت می کند یکی از کمیته های تعریف شده آن، ساخت نهادهای فرهنگی از قبیل موزه و کتابخانه می باشد که دوستان این فرصت را مغتنم شمرده و با نشستی که با انجمن داشتند به این توافق رسیدند که شاخه کتابخانه ها را فعال نموده و به صورت رسمی اعلام موجودیت نمودند.

اعضای کمیته به صورتی منطقی اهداف خود را با انجمن ها و اشخاص مطرح می کردند و آنها در مقابل با ارائه تجربیات، کمک های نقدی، غیرنقدی و دلی فراخ و دستان گشاده از درخواست های ما استقبال می کردند.

کمیته با مردم روستای ناچیت در خصوص ساخت کتابخانه جدید نشستی را ترتیب داده که در این نشست مردم از هر لحاظ اعلام و اذعان آمادگی نموده و بلافاصله زمینی به مساحت ۱۵۰ متر مربع به کتابخانه اهدا نمودند که با مشارکت دهیاری و بخش عظیمی از کمک های مردمی در سال ۱۳۸۷ ساختمان کتابخانه تکمیل گردید. بنا به وظیفه انسانی، بر خود لازم می دانیم از انجمن حامی، موسسه پژوهش¬های تاریخ ادبیات کودک، دهیاری روستای ناچیت و اشخاصی چون مهندس زند کریمی، مهندس غلامان، دکتر عثمانی و دیگر مسئولین شهری، نهادها و اهالی محترم روستای ناچیت تقدیر و تشکر به عمل آوریم که در ساخت و تجهیز کتابخانه ما را یاری نمودند.

هم اکنون کتابخانه روستای ناچیت دارای بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب با عناوین مختلف و صدها جلد مجله و روزنامه می باشد که نیازهای اطلاعاتی مردم و جوانان را برآورد نموده است. همچنین کتابخانه دارای تجهیزات کامل بوده و سالن مطالعه آن با ظرفیت بیش از ۵۰۰ نفر برای دانش آموزان و سایر افراد، امکان فضای مطالعه را فراهم نموده است. آنچه که در خصوص کتابخانه حائز اهمیت است اعضای کتابخانه است که بیش از ۳۰۰ عضو دارد و با جرأت می¬توان گفت ۲۰۰ عضو آن فعال می¬باشد. در کنار راه¬اندازی کتابخانه، در روستای ناچیت کمیته مذکور اقدام به برگزاری کلاس های آموزشی چون کامپیوتر، ریاضی، فیزیک، زبان انگلیسی، زبان کردی، برگزاری جلسات مشاوره و دعوت از مشاورین مجرب جهت راهنمایی و تشویق دانش آموزان کنکوری، برگزاری مسابقات ورزشی، برگزاری جشن آغاز سال تحصیلی و اهدای لوح تقدیر به قبول شدگان دانشگاه از سال۱۳۸۵ به بعد و ... نموده است.

توزیع تجارب کمیته کتابخانه¬های ایزیرتو

اکنون کمیته کتابخانه ها به صورت گروهی از افراد علاقمند و کارآشنا تلاش دارند تا تجربه سودمند روستای ناچیت بوکان را به هر آنجایی که امکانش باشد منتقل نماید و تمامی جوانان علاقمند و اهالی فرهنگ دوست روستاهای دور و نزدیک را در راه داشتن کتابخانه ای مردمی یاری رساند و با استفاده از تجارب کسب شده، مردم را در راه هرچه بهتر برداشتن این گام فرهنگی یاری رساند. این کمیته اکنون با همکاری مردم مشغول ساخت کتابخانه هایی در نقاط مختلف است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) کتابخانه روستای قه له ره شه در شهرستان سردشت: با گردآوری اطلاعات قبلی و بازدیدی که اعضای کمیته از این روستا به عمل آوردند، ایده ساخت کتابخانه مطرح و مورد استقبال قرار گرفت. ساختمان آن تهیه و تاکنون حدود ۱۰۰۰ جلد کتاب از سوی این کمیته برای آنان ارسال شده است و امید می رود تا پایان اسفندماه ۱۳۸۸ شاهد گسترده تر شدن فعاليت هاي آن باشيم.

ب) همکاری جانبی در تکمیل کتابخانه¬های روستاهای داشبند و رحیم خان. البته شایان ذکر است که کار این کتابخانه ها قبلاً از جانب کسان دیگری آغاز شده بود و کمیته مذکور همکار آنها در تکمیل و راه اندازی محسوب می¬شود.

پ) اقدام به تاسیس کتابخانه روستای قالوی ره سول ئاغا که این مورد در آغاز راه است.

اکنون کمیته کتابخانه های ایزیرتو افتخار دارد که آغوشش را برای همکاری و همراهی همه بزرگوارانی که دغدغه های از جنس کتاب و کتابخانه دارند گشوده است. با خود عهد بسته ایم هر آنچه را که در توان داریم در راه هرچه غنی¬تر کردن خانه¬های کوچک گلی روستایی که نام مقدس کتابخانه بر آنها نهاده می شود بکار گیریم. دست های مهربانی را که از هر نوع و به هر طریق بخواهند یاری¬مان دهند تا کتابی، قصه ای، دفتر شعری را به دست¬های کوچک کودکی روستایی برسانیم به گرمی در دست خواهیم فشرد. نیک می¬دانیم که گروه کوچکی متشکل از ۱۰، ۲۰ و حتی ۱۰۰ نفر نمی توانند همه روستاهای این مرز و بوم را پوشش دهند و به سامان رسانند. لیکن امروز از تجارب خود به این دلیل گفتیم که شما هم در نزدیک ترین روستایی که فضایش را مهیا یافتید، اتاقی کوچک به کتاب اختصاص دهید تا بعدها مردم آن روستا معجزه کتاب را در زندگی خود احساس کنند و آن را گسترش دهند.

ایزیرتو امروز پنج سالگی خود را در حالی اعلام می¬کند که برق نگاه کودکانی که در کتابخانه¬های روستایی، کتاب قصه می خواندند و شعر می سرودند، آنقدر امیدش داده است که بیشتر از هر زمان راغب است به راه عاشقانه خود ادامه دهد. ایزیرتو امروز مأمن کسانی است که عاشق گام نهادن در راه مردم و خدمت به فرهنگ غنی شان هستند. باشد که با یاری شما، در ۱۰ سالگی ایزیرتو لیست بلند بالای کتابخانه هایی را که راه اندازی کرده ایم، آنقدر طولانی باشد که مجبور به فاکتورگیری و رعایت اختصار باشیم. همت تان بلند و سال نوتان پیروز باد.

نویسنده
کمال ناچیتی
منبع
منبع: گاهنامه ايزيرتو. س ۲، ش ۱ (نوروز ۱۳۸۸): ۱۶-۱۷.
Submitted by editor6 on