در سال 1304 در تبریز به دنیا آمدم. دوران خردسالیام در شیراز گذشت. دورهی ابتدایی را در تهران به پایان رساندم و از اول متوسطه به هنرستان موسیقی رفتم.
در سال 1323 با استفاده از بورس تحصیلی رایگان دولت ترکیه، با دوست بینظیر و با استعدادم «حسین ناصحی»، برای تحصیل در رشتهی کمپوزیسیون به آنکارا رفتیم.
در کنسرواتوار دولتی آنکارا با همسر آیندهام «اِولین باغچه بان» که یکی از برجستهترین هنرجویان رشتهی پیانو و آواز بود، آشنا شدم. من و ناصحی در سال 1328 دورهی فوقلیسانس کمپوزیسیون را با درجهی یک به پایان رسانده و به ایران برگشتیم. سال بعد هم همسرم به ایران آمد و هر سه در هنرستان عالی موسیقی استخدام شده و در رشتههای تخصصی خود به تدریس پرداختیم...
(نظر به اینکه زندگی من و همسرم با فعالیتهای دوشبهدوش و هدفهای مشترکی که داشتیم در هم بافته شده است، باید به فعالیتها و سازندگیهای او اشارهای بکنم.)
همسرم پس از آمدن به ایران، خدمات و سازندگیهای بسیار ارزندهای در پیشبرد و توسعهی هنر موسیقی انجام داده است، مانند:
- تأسیس کلاس تخصصی آواز در هنرستان عالی موسیقی تهران و تدریس در این کلاس، و پرورش خوانندگانی که در کشورهای اروپایی موفقیتهای درخشانی به دست آوردند.
- پایه گذاری کُر هنرستان عالی موسیقی تهران و رهبری آن.
- پایه گذاری چند گروه کُر آزاد، در خارج از هنرستان، و رهبری آن ها.
- تأسیس «کُر تهران» بهعنوان یکی از واحدهای رسمی وزارت فرهنگ و هنر، و رهبری آن.
- شرکت بسیار مؤثر در پایه گذاری اپرای تهران.
- پایه گذاری «کُر اپرای تهران» و رهبری آن.
- اجرای نقشهای اصلی در اپرای تهران.
- اجرای رسیتالهای آواز در تهران، و همچنین در کشورهای خارج، مانند آلمان، اتریش، فرانسه، مجارستان، شوروی و ترکیه.
- تأسیس «هنرستان کُر» و یک کنسرواتوار شبانهروزی، برای یکی از جمعیتهای خیریه.
کارهایی که من تا سال 1357 در زمینهی آهنگسازی انجام دادهام، اینهاست:
- بوی وار. (سوئیت سنفونیک برای ارکستر) این اثر بیست سال پس از تاریخ ساخت آن، برای بار اول در سال 1350 با ارکستر سنفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری، و پس از آن با رهبری فرشاد سنجری اجرا شد. سپس در سال 1952 در فستیوال هنری بینالمللی استانبول، و پس از آن توسط «ارکستر سنفونیک ریاست جمهوری ترکیه» در آنکارا اجرا گردید، و اخیراً توسط ارکستر سنفونیک تهران چند بار اجرا شده است. این اثر توسط استاد منوچهر صهبایی در سویس اجرا و ضبط شده و برای چاپ آماده شده است.
- لالایی. برای آواز و پیانو، و همچنین برای ارکستر سازهای آرشه ای و آواز. برندهی جایزهی بهترین آواز، در برنامههای هنری فستیوال صلح جهانی، در آلمان سال 1952.
- دو زلفونت. برای آواز و پیانو.
- تنها. برای آواز و پیانو.
- تو را میخوام. برای آواز و پیانو و همچنین برای سازهای آرشه ای و آواز.
- گهوارهی خالی. برای آواز و پیانو.
(این قطعات آوازی بارها در رسیتالهای آواز اِولین باغچه بان، چه در داخل کشور، و چه در خارج اجرا شده است.)
- شُلیل. ترانهی محلی ایرانی. تنظیم برای کُر.
- حمومی. ترانهی محلی ایرانی. تنظیم برای کُر.
- توبیوُ. ترانهی محلی ایرانی. تنظیم برای کُر.
این ترانههای تنظیم شده، بارها در تهران، توسط کُرهای مختلف، با رهبری اِولین باغچه بان اجرا شده است. همچنین این ترانهها و سایر ترانههای تنظیم شدهی ایرانی، توسط «گروه کُر میترا» با رهبری اِولین باغچه بان در وین ضبط و برای چاپ آماده شده بود.
- شعلهی سه رنگ. سرود برای کُر.
- مَتَل. روی مَتَل معروف یکی بود یکی نبود. توسط کُر ملی تهران و کُر میترا، با رهبری اِولین باغچه بان اجرا شده است.
- درخت سرو بودم. روی دوبیتیهای محلی ایران. برای ارکستر سازهای آرشه ای، کُر، و سولوی متزو سوپرانو. این اثر با ارکستر سازهای آرشه ای تلویزیون ایران، به رهبری حشمت سنجری، و گروه کُر میترا، به رهبری اِولین باغچه بان، در استودیوی رادیو ایران ضبط شده است و خوانندهی سولیست اِولین باغچه بان بود.
- پرستندگان و سپاهیان. تابلوی موزیکال، روی داستان زال و رودابهی فردوسی. شعر از احمد شاملو. برای ارکستر و کُر، همچنان برای پیانو، تیمپانی و کُر.
این اثر بارها با رهبری اِولین باغچه بان در کنسرتهای عمومی و کنسرتهایی در حضور سران کشورهای خارجی اجرا شده است.
- که داند که؟. ...تابلوی موزیکال، روی داستان زال و رودابهی فردوسی، برای ارکستر و کُر و سولوی متزو سوپرانو، همچنین برای پیانو، کُر و سولوی متزو سوپرانو.
این اثر نیز با رهبری اِولین باغچه بان، خوانندگی او، در کنسرتهای عمومی و کنسرتهایی در حضور سران کشورهای خارجی اجرا شده است.
- من عاشقیام. تابلوی موزیکال روی داستان زال و رودابهی فردوسی. این اثر اجرا نشده است.
- رقص پرستندگان رودابه. روی داستان زال و رودابهی فردوسی. برای ارکستر. این اثر اجرا نشده است.
- رنگینکمان. برای ارکستر، کُر و سلوهایی برای متزو سوپرانو، سوپرانو و باریتون. این اثر، که اشعار آن نیز ساختهی من است، در تابستان سال 1357 در وین، با شرکت نوازندگان ارکستر سنفونیک رادیو وین –به رهبری توماس کریستیان داوید- و گروه کُر میترا –به رهبری اِولین باغچه بان- در وین اجرا و در پاریس به چاپ رسید. با وجود اینکه این اثر یک کار کلاسیک است با ملودیهای آسان و سادهای که دارد، کودکان را با فرهنگ موسیقی آشنا، و عشق به طبیعت و حیوانات و درختها و سبزیها و کوهها و دشت و برف و باران و شورهزارها و شالیزارها را در آنها بیدار میکند. رنگینکمان برای عرضه در سال جهانی کودک به سال 1979 به نام ایران و دریافت جایزهی یونسکو در نظر گرفته شده بود، اما این برنامه متوقف ماند.
در طول سالهای 1328 تا 1357، در کنار کار موسیقی، فعالیتهای قلمی نیز داشتهام:
- ترجمهی آثاری از سه نویسندهی بلندآوازهی ترکیه، ناظم حکمت (شاعر و نمایشنامهنویس)، عزیز نسین (طنزنویس) و یاشار کمال (رماننویس).
- ترجمههایی از این سه نویسنده، و مقالات خودم، برای مطبوعات، از جمله مجله فردوسی، کتاب هفته، روزنامههای بهسوی آینده، کیهان و اطلاعات، و مجله پیک جوانان.
- هفت مقاله دربارهی هفت هنر دستی ایران. کتابچه. در پیک جوانان به چاپ رسیده است.
- دربارهی الفبای موسیقی. کتابچه. در پیک جوانان به چاپ رسیده است.
- موسیقی الکترونیک و پنجه انسان. کتاب. ناتمام مانده است.
- شاطر آقا دست شما درد نکند. کتاب. ناتمام مانده است.
- نوروزها و بادبادکها. «کتاب کودک». با نقاشیهای نورالدین زرین کلک. کتاب برگزیده سال 1353، از طرف شورای کتاب کودک.
- نوروزها و مرغی بر شاخهی درخت. «کتاب کودک» با نقاشیهای پرویز کلانتری. انتشارات تصویر و صدا. سال 1361.
- نوروزها، و شعر و دانه برای گنجشکها. با نقاشیهای پرویز کلانتری. انتشارات تصویر و صدا. سال 1361
- چهرههایی از پدرم. کتاب خاطرات. نوشته سال 1381. ناشر: نشر قطره.
در سال 1363، با خانوادهام به ترکیه آمدیم، و حالا 18 سال است در استانبول اقامت داریم. آثاری که در اینجا به وجود آوردم، اینهاست:
- کشتی کاغذی. برای ارکستر، کُر، و سولوهایی برای متزو سوپرانو، یا باریتون.
- پینهدوز. برای ارکستر و کُر.
- یه کبوتری داشتم. برای ارکستر، کُر و سولوی متزو سوپرانو.
- عروسک و آدم. برای ارکستر، کُر، و سولوی سوپرانو.
- ستاره دشت. برای ارکستر و کُر.
- چهارشنبه سوری. برای ارکستر و کُر.
- سوگواران. برای ارکستر و کُر. ناتمام مانده است.
- شُلیل. برای سازههای آرشه ای، توسط منوچهر صهبایی در سویس اجرا و برای چاپ آماده شده است.
- ای خدا آتیش بارونه. برای سازههای آرشه ای. توسط منوچهر صهبایی در سویس اجرا، و برای چاپ آماده شده است. نظر به اینکه ترجمهی عبارت «ای خدا آتیش بارونه» به زبانهای دیگر ناجور بود، با عنوان «ویرونه» در سویس اجرا شده است.
استاد منوچهر صهبایی برای اجرای همهی این کارهای اخیر در اروپا میخواستند اقدام کنند، اما چون تهیه یک گروه کُر فارسی خوان اولین مشکل در این راه بود، این کار عملی نشد.
ثمین باغچه بان
15 آبان 1381-استانبول