اسدالله شعبانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به دایره بسته انتخاب کتاب برای جشنوارهها و نمایشگاه های مختلف اعم از داخلی و خارجی گفت: همه چیز ما درهم تنیده است و قالب دولتی دارد، از اقتصاد گرفته تا سیاست و فرهنگ و جشنوارهها.
وی با اشاره به نقش مهم جشنوارهها و نمایشگاههای داخلی و خارجی در رونق کتاب یا افول آن گفت: امروزه اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ادبیات «محفلی» شده است. ما در حوزه ادبیات کودک هم کسانی را داریم که با نام نویسنده و پژوهنده فعالیت میکنند اما کار اصلی آنان کنترل فعالیتهای فرهنگی و کانالیزه کردن فراوردههای فکری دیگران است. اینها گاه در نقش کارشناس، گاه در ریخت مدیران دولتی و گردانندگان جشنوارهها ظاهر میشوند و اجازه نمیدهند جریانهای مستقل فکری و فرهنگی در این سرزمین پا بگیرد. در واقع موفقیت این افراد در گرو خاموش کردن چراغ راه دیگران است.
این شاعر و منتقد ادبیات کودک تصریح کرد: یکی از راههای گسترش کتابخوانی برگزاری جشنوارههاست؛ اما باید دید گردانندگان این جشنوارهها واقعا دغدغه کتاب و کتابخوانی دارند یا به صورت فرمالیته کاری را که به آنان تکلیف شده انجام میدهند؟ حقیقت این است که ما مدیران صادق و داوران منصف و بلند نظر در این عرصهها کم داریم. جشنوارهها عموما دولتی یا به اصطلاح دولتمردی هستند. در این میان ذهنیت محفلی در گزینش داوران و در نهایت درگزینش آثار به کار گرفته میشود. ذهنیت محفلی پیشاپیش به خوبی از نتیجه داوری آگاه است و داورانی که با این ذهنیت برگزیده میشوند، میدانند که باید به کدام اثر و کدام نویسنده رای خوب بدهند!
وی افزود: متاسفانه در معرفی کارهای خوب و خلاقانه، داوریهای خوبی انجام نمیشود. برخی از داوران که مشخص نیست به اعتبار کدام دانش و تجربه برای داوری برگزیده شده اند، در این کار به یکدیگر نان قرض میدهند. بعضی از دوستان نویسنده و شاعر هم به جای آن که کارهای خلاقانه و مورد نیاز کودکان را تولید کنند پیوسته در صدد آن هستند که چه موقع کارهایشان را به داوران جشنوارهها برسانند و با چه ترفندی افراد و عوامل خود را در داوری وارد کنند تا به هر قیمتی که شده جایزه بگیرند. جالبتر آن که برخی از ناشران هم از همین فرصتها استفاده کرده و با جلب نظر یا دادن ماموریت به برخی از مؤلفان درجه چندم، آنان را به جرگه داوران و تصمیم گیرندگان داوری وارد کرده و به عنوان تبلیغاتچی مورد استفاده قرار می دهند. البته همه میدانیم که این شگردها در حوزههای دیگر هم ریشه دارد و تا در جامعه ما احترام به قانون اتفاق نیفتد و رعایت قانون به اخلاق اجتماعی تبدیل نشود و در نتیجه، فرهنگ مبتنی بر آزاد اندیشی فراهم نیاید، این «محفلبازیها» کماکان ادامه خواهد داشت.
شاعر «تکهای از دریا» گفت: وقتی ما در جشنوارههای داخلی با این وضعیت روبهرو هستیم شما چه توقعی از ارایه آثار خوب و ارزشمند در نمایشگاههای بینالمللی دارید؟ امروزه اوضاع به گونهای است که به راحتی امکان حضور و مطرح شدن همه آثار خوب در نمایشگاههای بینالمللی وجود ندارد؛ ناگزیر هر کس باید تلاش کند شخصا از طریق کانالهای مجازی، کتابش را معرفی کند، زیرا ازطریق کانالهای رسمی این کار امکان پذیر نیست.
شعبانی ادامه داد: تعداد نهادهای خصوصی که بتوانند بدون پشتوانه دولتی آثار برجسته را ترجمه کرده و در نمایشگاههای جهانی عرضه کنند بسیار کم است. شورای کتاب کودک تنها نماینده بخش غیردولتی است که کوششهایی در این زمینه انجام میدهد اما این شورا هم در بعضی زمینهها مثلا معرفی شعر و شاعران کودک ایران به سرزمینهای دیگر، هیچ کاری نتوانسته است انجام دهد.
وی اضافه کرد: البته گاهی برخی از نهادهای دولتی سعی میکنند آثارگروهی از شاعران و نویسندگان خاص را در حوزههای محدود ترجمه کرده و مثلا در مراکز فرهنگی کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایه تبلیغ کنند. نفس این کار بد نیست اما این کار باید برای همه شاعران و همه آثار قابل عرضه صورت بگیرد ،البته باید بهترینها را بفرستند و نه آثار سفارشی که برای خوشایند مدیران دولتی تولید شده است!
شعبانی گفت: متاسفانه دولت از طریق نهادهایی که در اختیار دارد فقط به برخی افراد مشخص و برخی از حوزههای ادبیات اجازه حضور و ظهور میدهد که البته قابل قدردانی است، اما این مساله نباید به قیمت قربانی شدن سویه های دیگر ادبی تمام شود.
شاعر «ترانههای خواب و خیال» گفت: عملا دستهایی وجود دارد که نمیگذارد کتاب خوب تولید و تجدید چاپ شود. در واقع دخالت دولت ها در امور فرهنگی تاکنون ثمر بخش نبوده است. باید گفت راهبندانی که نهادهای دولت ایجاد کردهاند یکی از عوامل اصلی پایین آمدن نرخ کتابخوانی در ایران است.
وی افزود: دولت باید کمک کند که پدیدآورندگان در نهادهای فرهنگی، بدون دغدغه، کالای فرهنگی تولید کنند و اگر هم اشتباهی صورت گرفت به ما اجازه دهند آن را نقد و بررسی کنیم تا بهتر شود و پیشرفت کند.