«ولفی و فلای: گروه در حال فرار» جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» باز هم یک دردسر دیگر برای رناتا اتفاق میافتد. اینبار او باید در مسابقه استعدادیابی مدرسه شرکت کند.
از نظر مادر و پدر رناتا او هیچ کاری بلد نیست و هیچ کاری انجام نمیدهد. اما رناتا خواندن کتاب و تنهایی را بیش از هر کار دیگری دوست دارد به ویژه کتابی درباره هلیکوپترها. اما رناتا نمیتواند همینطوری بنشیند توی خانه! پدر و مادرش او را میفرستند به کلاس تئاتر و رناتا نقش یک گرگ خوابیده را بازی میکند، آن هم نیم ساعت روی زمین. رناتا آنجا فلای را هم میبیند که انگار او هم استعدادی در تئاتر ندارد. یک روز که باز مادر و پدر به خانه عمو بابی میروند، رناتا خانه را خالی میبیند برای ساختن چیزی دیگر. اینبار یک هلیکوپتر. اما باز سروکله مزاحم پیدا میشود. فلای در میزند و رناتا در را باز نمیکند. فلای هم خودش را از پنجره میاندازد توی خانه و از رناتا میخواهد تا به آهنگی که برای مسابقه استعدادیابی ساخته گوش دهد. رناتا هم با بی میلی میپذیرد و فلای میخواند و رناتا کمکاش میکند. حتی روی قابلمه ضرب میگیرد تا ریتم فلای درست شود! فلای هم برایاش از درقابلمه سنج میسازد و میگوید آنها باید یک گروه شوند. این پیشنهاد برای رناتا بد نیست. حداقل از دست پدر و مادر و خواستههایشان برای شرکت در مسابقه استعداد یابی خلاص میشود اما درخواستهای عجیب فلای تمامی ندارد. وقتی خانه صحنه کنسرت میشود و طرفداران به آنها هجوم میآورند و ولفی (رناتا) و فلای سوار هلیکوپتر میشوند، دیگر همه چیز باورنکردنیتر چیزی است که رناتا فکرش را میکرده حتی باورنکردنیتر از سوار شدن آنها به زیردریایی مقوایی در جلد اول. داستان اینجا تمام نمیشود. هنوز شرکت در مسابقه استعدادیابی مانده. گروه ولفی و فلای جایزه را میبرند یا نه؟
جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» خواننده را به یک سفر هیجانانگیز در زندگی ولفی و فلای دعوت میکند. دختری که همیشه دوست دارد در لاک خودش بماند و پسری که شلوغ و پر سرو صداست و هیچ دری به رویاش بسته نمیماند. ترکیب این دو در هر جلد، ماجراهای بامزه و عجیبی را میآفریند. قدرت تخیل باورنکردنی فلای همه چیز را برای ولفی (رناتا) هم واقعی میکند. مادر و پدر رناتا حریف او نمیشوند، اما فلای به راحتی او را از لاکاش بیرون میکشد و دنیایاش را تغییر میدهد. این تغییر بدون مداخله در دنیای رناتا است و از ترکیب دنیای خودش و دنیای رناتا عجایبی میآفریند.
مجموعه «ولفی و فلای» نشان میدهد که لازم نیست کسی را تغییر بدهیم. باید یاد بگیریم چهطور با همه تفاوتهایمان با هم راه بیاییم و همراه شویم و از ترکیب آنها زندگی هر دویمان را پر از شگفتی کنیم. جلد اول این مجموعه به نام «ولفی و فلای» از دنیای متفاوت کودکان میگوید.
درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «ولفی و فلای: گروه در حال فرار»
کری فگن، نویسنده کتاب، از جوانی مینوشت. حتی آن زمان که برادرهایاش به ماهیگیری میرفتند و او به دنیال خلق داستانی برای خودش بود حالا برای کودکان و بزرگسالان مینویسد و برنده جایزههای بسیاری هم شده است.
زوئی سی، تصویرگر کتاب، وکیل است اما در کنارش تصویرگر و انیماتور است. او به قدرت واژهها باور دارد اما گمان میکند هر جا واژه کم میآورد، تصویر موفق میشود.