چشمه
در کتاب «مراقبت از یک سیاه چالهی خانگی»، دوستیِ دختری به نام استلا با سیاهچالهای تنها، او را به سمت مواجهه با غم از دست دادن پدرش سوق میدهد. این رمان بدیع، تأثیرگذار و بامزهی نوجوانان به مضامینی چون اندوه از دست دادن، عشق به خانواده و کشف و شناخت خود میپردازد و بهخصوص برای نوجوانانی که به فضا و کیهان علاقهمندند بسیار جذاب و خواندنی است.
چهارشنبه, ۸ شهریور
کتاب «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» بازنویسی داستان آفرینش ایرانی است. این کتاب نخستین جلد از مجموعهی «تاریخ اساطیری ایران برای نوجوانان» است که کتاب «چ» نشر چشمه منتشر کرده است. در جلد دوم «نیروهای خیر و شر»، در جلد سوم «دوران آمیختگی خیر و شر و پادشاهان اساطیری و پهلوانان حماسی» و در جلد چهارم «فرجام نبرد خیر و شر (دوران جدایی)» بازنویسی شده است که انتشارات یادشده به ترتیب آنها را منتشر خواهد کرد.
سه شنبه, ۱۱ بهمن
«من و هیولای من» داستانی دربارهی حرف زدن از نگرانیهاست. اما چطور میشود دربارهی نگرانیها حرف زد؟ اصلاً چطور میشود نگرانیها را به موجودی ملموس تبدیل کرد تا در کلام بگنجد؟ نادیا حسین، نویسندهی کتاب، فکر اینجای ماجرا را کرده و با کمک ایلا بیلی، تصویرگر خوب کتابش، به نگرانی شکل و قیافه داده است. از دید پسرک داستان، «نگرانی» هیولایی بزرگ است که هرجا او میرود به دنبالش میآید. این هیولا همیشه بزرگ بوده؛ آنقدر بزرگ که قدِ پسرک فقط به شکم او میرسد! پسرک دوست دارد خوشحال باشد، برای همین دلش میخواهد مادر، پدر و حتی برادرش این هیولا را از او دور کنند؛ اما تا میخواهد دربارهی نگرانیهایش به آنها بگوید، هیولای بداخلاق توی کمد، پشت لباسهای روی بند یا زیر رختخوابها قایم میشود. واقعاً که موقعیت سخت و پیچیدهای است! به نظر شما چطور میشود از دست این هیولا خلاص شد؟
شنبه, ۵ شهریور
کتاب «این هم جور دیگر» روایت دیگرگونهی «رولد دال»، نویسنده نامآشنای کودکان، از شش داستان است. داستانهایی که سالهاست در قصهها، کتابها، فیلمها و انیمیشنها برای کودکان بازگو میشوند: سیندرلا، سفیدبرفی و هفت کوتوله، جک و لوبیای سحرآمیز، موطلا و سه خرس، شنل قرمزی و گرگ و سه خوک کوچولو.
شنبه, ۱۱ دی
خواندن کتاب «دماغ ملکه» از دیک کینگ اسمیت شما را در هر سنی که هستید خوشحال میکند. «دماغ ملکه» با نثری روان و جذاب ماجراهای هارمونی پارکر دختر ده سالهای که عاشق جانوران، جادو و خیالپردازی است را به زیبایی به نمایش میگذارد. دختری است که انتخابهایش و آرزوهایش چندان مورد تایید خانواده نیست و رابطهاش با والدین و خواهرش بهتدریج از چالشهای همیشگی به صلح میرسد.
چهارشنبه, ۱۰ شهریور
کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته؟!» مثل یک کتاب شعر است، شعرهایی بیقافیه. شعرهایی که «پرل» برای ما میگوید و ما را با اینکار شریک دردهای زندگیاش میکند. کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته؟!» کتابی است درباره عشق، دوست داشتن و خانواده. کتابی است درباره «پرل»، دختری تنها.
دوشنبه, ۲۱ تیر
«بچه باتلاق» با کمک گرفتن از تخیل و روندی جادووار، نشان میدهد دوست داشتن واقعی چه معنایی دارد و این که هرکس نیاز دارد در جایی زندگی کند که برایش خوب است و به آنجا تعلق دارد.
یکشنبه, ۲۲ فروردین
«جنگ ادامه دارد...» این جملهای است که کتاب «دشمن» با آن آغاز میشود. واژهها به رنگ سرخ و درشت نوشته شدهاند در زمینهای سیاه! کتابِ «دشمن» پیش از آغازِ داستان، از آغازِ جنگ میگوید. «اینجا انگار بیابان است...» و در دو صفحه، چند تکه شاخهی خشک را میبینیم. «... بیابانی با دوگودال...گودالهایی با دو سرباز...» پیرامون هر دو گودالی که دو سرباز در آن هستند، سیم خاردار است و هر دو سرباز، نردبان دارند برای بیرون آمدن از گودال و کلاههایی شبیه هم. همه چیز این دو سرباز شبیه هم است و پرده کنار میرود و داستان آغاز میشود. سربازی در میانهی یک پردهی نمایش قرمز نشسته است با تفنگی در دستاش. و در زمینهی قرمز، در صفحهی روبهرویاش، واژهی «دشمن» سیاه و درشت نوشته شده است. داستان آغاز شده.
سه شنبه, ۱۱ شهریور
کتاب «بخشنده» داستان پسر نوجوانی به نام یوناس است. در جایی که یوناس زندگی میکند، جنگ، ترس و درد وجود ندارد. جامعه به شدت کنترل میشود و برای حفظ نظم و آرامش، افراد دربارهی هیچ یک از بخشهای زندگیشان، مانند شغل یا ازدواج، حق انتخاب ندارند.
چهارشنبه, ۱ مرداد
کتاب «چگونه یک شیر باشیم؟» داستانی است برای کسانی که متفاوت هستند و مسیری که برای پذیرش خود و پذیرفته شدن در جامعه طی میکنند.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
داستان «خرس شمشیر به دست» در واقع داستان تاریخ زندگی انسان بر کره زمین و آسیبهایی است که به طبیعت زده است و اثر آن به خودش برگشته است، اما بدون تلخی و با زبانی شیرین و طنز.
شنبه, ۱۹ بهمن
کتاب «مگس» اولین جلد از مجموعه کتاب «موجودات حال بههمزن» کتابی طنز برای آشنایی کودکان با مگسهاست.
شنبه, ۲۳ شهریور
کتاب «پسری که آبرویش رفت»، داستان دیوید است. پسر 15 سالهای که بهترین دوستش اسکات او را برای پیوستن به یک گروه محبوب کنار گذاشته و بچههای محبوب مدرسه هم فکر میکنند دیوید بیعرضه و سوسول است. دیوید برای اثبات خودش و حفظ دوستی با اسکات، گروه بچه محبوبها را که قصد داشتند عصای خانم بیفیلد پیر را بدزدند، همراهی میکند اما پس از آن احساس گناه و ترس به سراغش میآیند. احساس گناه برای ظلمی که در حق یک خانم پیر کرده است و ترس از اینکه خانم بیفیلد او را نفرین کرده باشد.
یکشنبه, ۲۷ مرداد
کتاب «اعترافات یک دوست خیالی» از میشل کیوواس داستان یک دوست خیالی است که خودش نمیداند خیالی است.
یکشنبه, ۲۰ مرداد
«ولفی و فلای: گروه در حال فرار» جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» باز هم یک دردسر دیگر برای رناتا اتفاق میافتد. اینبار او باید در مسابقه استعدادیابی مدرسه شرکت کند.
یکشنبه, ۳۰ تیر
رناتا ولفمن کتاب «ولفی و فلای» هر روز یک مدل لباس میپوشد، تیشرت سفید، شلوار بنددار و یک جفت کتانی.
شنبه, ۲۹ تیر
ناروال کتاب «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی» اینبار به سرش زده که یک فوق قهرمان بشود. اما ژلی به او میگوید برای فوق قهرمان شدن خیلی چیزها لازم است، مثلا لباس فوق قهرمانی.
چهارشنبه, ۲۶ تیر
ناروال کتاب «کرهی بادام زمینی و ژلی» تا حالا کره بادوم زمینی نخورده است. وقتی ژلی را با یک بیسکویت کره بادوم زمینی میبینید فکر میکند آن هم وافل است.
سه شنبه, ۲۵ تیر
کتاب «باجه عوارض شهر خیالی» داستانی خیالی برخاسته از مسائل امروز، ناب و مجذوبکننده است.
شنبه, ۲۵ خرداد
ناروال کتاب «ناروال تک شاخ دریا» نهنگی است که در یکی از جاهای ناشناخته دریا یک عروس دریایی میبیند بهنام ژلیای. هر دو از دیدن هم تعحب میکنند.
یکشنبه, ۱۲ خرداد