مراقبت از یک سیاه‌ چاله ی خانگی

عنوان لاتین
The care and feeding of a pet black hole

در کتاب «مراقبت از یک سیاه چاله‌ی خانگی»، دوستیِ دختری به نام استلا با سیاه‌چاله‌ای تنها، او را به سمت مواجهه با غم از دست دادن پدرش سوق می‌دهد. این رمان بدیع، تأثیرگذار و بامزه‌ی نوجوانان به مضامینی چون اندوه از دست دادن، عشق به خانواده و کشف و شناخت خود می‌پردازد و به‌خصوص برای نوجوانانی که به فضا و کیهان علاقه‌مندند بسیار جذاب و خواندنی است.

خرید کتاب کودک درباره پذیرش مرگ

تابستان سال 1977 است و پس از اینکه استلا رودریگز 11 ساله، در تلاشی بی‌ثمر برای ملاقات با کارل سیگن از ناسا بازدید می‌کند، سیاه‌چاله‌ای او را تا خانه دنبال می‌کند. استلا نام او را لری می‌گذارد. این‌طور به‌ نظر می‌رسد که لری تمایل دارد تمام چیزهای اطرافش را ببلعد، درحالی‌که گاه او فقط می‌خواهد آن‌ها را در آغوش بگیرد.
استلا متوجه می‌شود که به کمک لری می‌تواند از دست چیزهایی که دوست‌شان ندارد خلاص شود: ژاکت‌های بافتنی زشتی که عمه برایش بافته است، اسباب‌بازی برادرش و از همه مهم‌تر چیزهایی که خاطراتِ پدرِ ازدست‌رفته‌اش را به او یادآوری می‌کنند. اما وقتی لری عکس محبوبی از پدرش را می‌بلعد، استلا از عصبانیت منفجر می‌شود و باعث می‌شود لری فرار کند.

در سایت کتابک بخوانید: سوگوار نیستم، رنج می‌کشم! بازنمایی، فقدان، رنج و سوگواری در رمان مراقبت از یک سیاه‌چاله‌ی خانگی

استلا همان‌طور که مزایا و معایب نگهداری از یک سیاه‌چاله را به عنوان حیوان خانگی سبک‌سنگین می‌کند، با مفهوم نمادینی از تاریکی نیز روبه‌رو می‌شود و درمی‌یابد: اگرچه سیاه‌چاله چیزهای بد زندگی را می‌بلعد (که خیلی خوب است)، همراه آن‌ها خوبی‌ها را هم از بین می‌برد (که اصلاً خوب نیست!)
در واقع لری، که سیاه‌چاله‌ای حقیقی است، استلا را مجبور می‌کند با سیاه‌چاله‌ی نمادین غم و اندوهی روبه‌رو شود که پس از مرگ پدرش در او به جا مانده است. اندوه شدید استلا با طنز ساده‌لوحانه‌ی سیاه‌چاله‌ی نیمه‌اهلی در تضاد قرار می‌گیرد و باعث می‌شود استلا راحت‌تر با این موضوع روبه‌رو شود.

خرید کتاب کودک درباره مرگ و از دست دادن عزیزان

در ادامه، استلا به همراه برادرش کازمو برای پیدا کردن سگ خانواده، که لری او را بلعیده است، در سفری سوررئال به عمق سیاه‌چاله می‌روند و آنچه را نیاز دارند با صدایی بلند سفارش می‌دهند تا لری آن‌ها را ببلعد و به دست‌شان برساند. بازی‌های زبانی که در این میان شکل می‌گیرد بر جنبه‌ی طنز شخصیت لری می‌افزاید؛ برای مثال، آن‌ها فریاد می‌زنند: «لامپ!» اما لری استامپ را می‌بلعد!
در این سفر، استلا متوجه می‌شود که اجازه داده است اندوه از دست دادن پدرش او را ببلعد و تصمیم می‌گیرد به زندگی بازگردد.
کیوواس، نویسنده‌ی این اثر، به شیوه‌ای بسیار شیوا و دقیق درباره‌ی احساس غم و اندوه، و درگیری با اندوه از دست دادن می‌نویسد، ترکیبی بی‌نظیر از نور و تاریکی، طنز جذاب و مفاهیم عمیق.
تصاویر سیاه و سفید با خطوط ساده که طراحی با قلم و جوهر را تداعی می‌کنند، به‌خوبی با متن کتاب هماهنگی دارند.

منبع:

Publishersweekly 
 

گزیده‌هایی از کتاب

این داستان از عصری به رنگ ستاره‌های دنباله‌دار شروع می‌شود. با دختری که سرتاپا سیاه پوشیده بود، دختری غمگین. دختری با حفره‌ای در دلش و چشم‌اندازی تیره‌وتار در برابرش.
بله، آن دختر من بودم.
به نگهبان دروازه‌ی ورودی ناسا گفتم: «اسم من استلا رودریگزه. یازده‌ساله‌م و اومده‌م تا با کارل سیگن صحبت کنم.»
دیروقت بود و تنها بودم، اگر تو و مامان بودید، اجازه نمی‌دادید این کار را بکنم...

برگردان
زهرا چوپانکاره
سال نشر
1400
ناشر
نویسنده
میشل کیوواس , Cuevas michelle
نگارنده معرفی کتاب
ویراستار
مریم عبدالرزاق
Submitted by editor69 on