خانم آقای کلاه دودی

کتاب « خانم آقای کلاه دودی » داستان رقابت دو کارخانه‌دار و حرص و طمع انسان‌هاست. آقای کلاه دودی، مدیر کارخانه‌ی شکلات ماهی، و آقای کلاه تفنگی، مدیر کارخانه‌ی ساخت اسباب‌بازی‌های جنگی با هم رقابت دارند. در جریان این رقابت اعضای شورای شهر هم درگیر می‌شوند. با احداث ایستگاه قطار شرق در کنار کارخانه‌ی شکلات ماهی، اوضاع به نفع این کارخانه تمام می‌شود و رقابت اوج می‌گیرد.

خانه‌ی آقای کلاه دودی، شخصیت اصلی داستان، که به دلیل شکل کلاهش دودکش خوانده می‌شود به کارخانه وصل است و به همین سبب همسر او مدام مراقب است و بر امور نظارت می‌کند که حواس‌پرتی‌های آقای کلاه دودی کار را خراب نکند. از سوی دیگر آقای کلاه تفنگی که چون کلاه او شبیه تفنگ است چنین نامیده می‌شود ـ با دیگری رقابت شدید دارد. او و اطرافیانش سعی دارند جلوی کار رقیب را بگیرند و یا از او جلو بزنند ولی از آن‌جا که هدف کتاب نگاه صلح‌آمیز و مدافع کودک است سعی می‌کند روند داستان را به سود کارخانه‌ی شکلات ماهی پیش ببرد. خانم آقای کلاه دودی شخصیت کلیدی و اثرگذار داستان است و سرانجام با دوراندیشی و برنامه‌ریزی او رقابت این دو کارخانه، به صلح و دوستی بین کودکان منجر می‌شود.

داستان در عین حال که جابه جا ترویج اسباب‌بازی های جنگی را نکوهش می‌کند، به یک سری بازی و زد و بندهای سیاسی- تجاری هم اشاره دارد و از لابی‌گری‌ای که در شورای شهر پیش می‌آید، روابط تجاری و استفاده از برندهای شناخته شده، رقابت ناسالم و توطئه‌ها انتقاد می‌کند. اثر نگاه طنزآمیزی به روابط موجود در شهر و مسائل آن دارد مانند: کارهای تشریفاتی برای برگزاری سال‌روزها و مناسبت‌ها، سخنرانی‌های فرمایشی، رفتارهای چاپلوسانه و ساخت با نهادهای قدرت برای استفاده از تصاویر آنان بر روی محصولات خود. کودکان تنها به عنوان مصرف کننده‌ی این محصولات در داستان حضور دارند.

درباره‌ نویسنده‌ کتاب «خانم آقای کلاه دودی»

جمال الدین اکرمی متولد ۱۳۳۶ در شهر سمنان به دنیا آمده است. زمینه‌های کاری او عبارتند از: شعر، قصه، رمان، ترجمه و تصویرگری كتاب‌های كودكان، مدرس نقاشی و هنر كودك و پژوهش در زمینه‌ی تصویرگری كتاب‌های كودكان و نوجوانان.

کتاب‌های روباه دم بریده ، آرزوهای گمشده‌ی مرد کلاه دودی، «پسران آفتاب»، «غریبه و دریا» و «آناهید ملکه ی سایه ها» از آثار اوست.


کتاب «خانم آقای کلاه دودی» درباره رقابت دو کارخانه شکلات ماهی به مدیریت آقای کلاه دودی و کارخانه ساخت اسباب بازی‌های جنگی به مدیریت آقای کلاه تفنگی است. یک روز بازرس شکلات ماهی به دیدن کارخانه آقای کلاه دودی می‌رود و از نبود روحیه کودکانه در آقای کلاه دودی و شکلات‌هایش انتقاد می‌کند و به دنبال آن او و خانم کلاه دودی را دعوت می‌کند برای راهاندازی شعبه کارخانه‌شان در ته دریا، به دیدار شاه ماهی بزرگ بیایند. در میانه بازدید خانم و آقای کلاه دودی از دریا، عوامل آقای کلاه تفنگی درصدد دزدیدن آن‌ها و به هم زدن برنامه‌هاشان بر می‌آیند، اما شاه ماهی بزرگ موفق می‌شود آن‌ها را نجات دهد و طرح برپایی کارخانه ساخت شکلات ماهی در دریا به سرانجام برسد.

آقای کلاه تفنگی هر بار در صدد نابودی کارخانه شکلات ماهی آقا و خانم کلاه دودی بر می‌آید، ولی زیرکی‌های خانم کلاه دودی سبب می‌شود ترفندهای آقای کلاه تفنگی بی‌اثر بماند. شنل خاکستری، دستیار آقای کلاه تفنگی، بالونی تبلیغاتی به شکل اره ماهی به هوا می‌فرستد که هدف اصلی‌اش جاسوسی از کارخانه شکلات ماهی است. بالونی که به اسارت خانم کلاه دودی در می‌آید. موضوع اختلاف این دو کارخانه به شورای شهر کشیده می‌شود. اعضای شورای شهر، که نیمی طرفدار این کارخانه و نیمی دیگر طرفدار آن کارخانه‌اند، چاره کار را در برگزاری یک جشنواره رقابتی برای کودکان شهر از سوی این دو کارخانه می‌بینند. رقابتی که با شکست آقای کلاه تفنگی، و تبدیل کارخانه‌اش به کارخانه ساخت وسایل آتش‌بازی و جشن‌های کودکانه به پایان می‌رسد.

کتاب «خانم آقای کلاه دودی» نشان ۴ لاک پشت پرنده را دارد. جلد دوم این کتاب با عنوان «چشم اژدها» توسط همین ناشر زیر چاپ است.

 

تصویرگر
امیر مفتون
تهیه کننده
فاطمه مرتضایی فرد
سال نشر
۱۳۹۴
نویسنده
جمال الدین کرمی
ویراستار
پژمان واسعی
Submitted by editor3 on