با چه کسانی یا چه چیزهایی بزرگ میشویم؟ در کتاب «با هم بزرگ شدیم درختها و من» راوی با درختها بالیده است. او از زندگیای میگوید که شاهد سالهای سپری شدناش درختها هستند.
اولین شعر کتاب «با هم بزرگ شدیم درختها و من»، روایتگر یک سالگی او و خواباش، روی پای مادر و زیر پای نارونی است. اولین سالروز آمدناش، آسمان بالای سرش سبز است. راوی با دیدن درختها آغاز کرده و ما هم با دیدن درختها و روایتاش از این خواب، کتاب را آغاز میکنیم. در ادامه با او در راهاش همراه میشویم و درختهای بیشتری میبینیم و از افرا و نارون و بلوط و سرو تا پربرگی و بیبرگی درختها. او زندگیای را با درختها گذرانده، با دوستی با آنها. تمامی لحظههای زندگی راوی به دیدن و اندیشیدن دربارهٔ درختها میگذرد و کتاب با مرگ درختها و جای خالیشان پایان میگیرد. اما گوشهای از قلب راوی همیشه سبز میماند چون او با درختها بزرگ شده است.
مجموعه شعر «با هم بزرگ شدیم درختها و من» روایتگر زندگی با درختان است. زندگیای که بدون حضور درختها خالی و بیروح میشود. راوی از همه تجربههایی میگوید که با درختها گذرانده، لحظههایی که بیدرختها رنگ نمیگرفت و حالا درختها کمکم از کنارش میروند، بریده و قطع میشوند. شعرها، نوجوان امروز را به فراموش شدهترین بخش زندگیشان توجه میدهد، به درختها که در کوچهها و خیابانها هر روز میبینند و از کنارشان میگذرند و به او یادآوری میکند که زیستن و بزرگ شدن با درختها چه تازه و زیبا خواهد بود و بدون آنها زندگی جای خالی بزرگی خواهد داشت.
درباره شاعر کتاب «با هم بزرگ شدیم درختها و من»
صفورا نیری، شاعر کودک و نوجوان و همچنین بزرگسال است. از آثار او برای کودکان میتوان به کتاب «سرخ و صورتی»، کتاب «من آبی من سبز» و « مثل یک لبخند» اشاره کرد. کتاب «سرخ و صورتی» او در سال ۱۹۹۲ برنده دیپلم افتخار دفتر بین المللی کتاب کودک و نوجوان شد. صفورا نیری هفت مجموعه شعر برای بزرگسالان دارد.