یک روز سروکلهی کسی در زندگیتان پیدا میشود و از آن روز، رنگ همه چیز برایتان عوض میشود. کمکم هیچچیز دیگر مانند سابق نیست و کم کم همه چیز بههم میریزد. حضور کسی که به زندگیتان آمده، شیرین است اما با دردسرهایاش چه باید کنید؟ کتاب «گربه آقای براون» پاسخ به این پرسش است.
روزی سروکلهی یک گربهی کوچک و ژولیده در زندگی آقای براون پیدا میشود و آقای براون در یک نگاه عاشقاش میشود.
آقای براون نام گربه را ببری میگذارد، چون خاکستری است و راهراههای سیاه دارد. اما این گربهی کوچک خیلی غذا میخورد و به سرعت بزرگ میشود. تا جایی که تخت و اتاق آقای براون برایاش کوچک میشود. پوست خاکستری ببری هم زرد میشود و آقای براون تازه میفهمد ببری یک گربه نیست بلکه یک ببر است!
ببر را نمیشود توی خانه نگه داشت پس آقای براون تلاش میکند تا جایی برای ببری پیدا کند. اما این دو عاشق هم هستند و ببری جایی آرام نمیگیرد. ماجراهای ببری و آقای براون ادامه دارد تا یک شب آقای براون که ببری را برای قدم زدن بیرون برده، چیزی میبیند که زندگی هر دو را تغییر میدهد.
«گربه آقای براون» کتابی عجیب دربارهی یک دوستی عجیب است دربارهی یک عشق است که پایانی عجیب دارد اما ساده با راهحلی شگفت! ما باور داریم که تنها هستیم و متفاوت اما کسان دیگری هم هستند که مانند ما متفاوت باشند و این تفاوت را باور کرده باشند. کافی است به دور وبرمان نگاه کنیم و خودمان و عشق و دوستیمان را پنهان نکنیم، تلاش نکنیم تا این دوستی را شبیه دوستیهای دیگر بکنیم. باور به شگفتی عشق، دنیایی هیجانانگیز را پیش روی ما میگشاید.
کودکان نیز نیاز دارند تا با شگفتیهای عشق و دوستی آشنا شوند. باور کنند زندگی میتواند متفاوت باشد و شجاعت رویارویی با تفاوتهای زندگی و خودشان را داشته باشند.
ديدگاه شما