کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» داستانی طنز از رابطهی یک کرم خاکی و یک پرنده است، که در واقعیت یکی طعمهی دیگری است. رابطهای که با مشکل آغاز میشود و به دوستی میرسد.
داستان با معرفی مارکوس آغاز میشود. مارکوس یک کرم خاکی است که رنگ قهوهای را چون گِل قهوهای رنگ است دوست دارد. خانهای زیرزمینی پر از راهرو و اتاق دارد و سرگرمیاش کندن سوراخ زیرِ زمین است. او یک روز از خواب بیدار میشود و متوجه میشود در بشقاب یک پرنده است که میخواهد او را بهعنوان صبحانه بخورد. پرنده که نامش لارنس است، بیشتر شبیه یک جوجه است، اما خودش فکر میکند یک فلامینگو است! مارکوس دو راه بیشتر ندارد. یا خورده شود یا خودش را نجات دهد. زمان زیادی هم برای نجات خودش ندارد. پس به سرعت فکر میکند و سر گفتگویی طولانی را با لارنس باز میکند. خودش را معرفی میکند و از لارنس سوالاتی میپرسد تا وقت بخرد. و بعد قبول میکند به عنوان راهنما همسفر لارنس شود تا پیش فلامینگوها در دریاچهی پارک ملی ناکارو در کشور کنیا در قارهی آفریقا بروند. آنها ماجراهای زیادی از سر میگذرانند و در آخر هم به آفریقا نمیرسند؛ اما در این سفر لارنس میفهمد که فلامینگو نیست، مارکوس از خورده شدن نجات پیدا میکند و لارنس و مارکوس دوستان خوبی برای هم میشوند.
کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» یک رمان مصور است. تصاویر دو رنگ، ساده و بامزه کتاب، داستان را تکمیل کردهاند.
«سیمون لیا» از تصویرگران و نویسندگان کتابهای کودکان است. او بیش از همه با انتشار کمیک استریپهایش در نشریات معتبری همچون آبزرور شناخته شده است. لیا در کشور کوچکی به نام مالت که جزیرهای در میانه دریای مدیترانه و در جنوب اروپاست متولد و در انگلستان بزرگ شده است.
«فرمهر منجزی» از مترجمان شناخته شده کتابهای کودک و نوجوان در ایران است. او تاکنون بیش از 45 کتاب ترجمه و منتشر کرده است. مجموعه کتاب «آمبر بروان» یکی از شناخته شدهترین کارهای اوست.
کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» جوایز مختلفی را در بخش داستان و تصویرگری دریافت کرده است؛ از جمله: جایزهی انتخاب آموزگاران سامرست شمالی در سال 2017 در رشتهی بلندخوانی، جایزهی ادبی بوک فست در سال 2018 و جایزه تصویرگری موزه طراحی ویکتوریا و آلبرت انگلستان در سال 2017.
«در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» برای بلندخوانی مناسب است. در انتهای کتاب بخشی با عنوان «سخنی با معلمها و مربیان و مروجان کتاب» در نظر گرفته شده که در آن فعالیتهای متنوعی مرتبط با کتاب پیشنهاد شده است. این فعالیتها را میتوان بهعنوان فعالیت پس از بلندخوانی اجرا کرد.
مصاحبهی خبرگزاری پانا با فرمهر منجزی:
کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» که نویسنده و تصویرگر آن «سیمون لیا» است و فرمهر منجزی آن را ترجمه کرده است، رونمایی شد. این کتاب در 182 صفحه به علاقمندان حوزه کتاب کودک عرضه شد.
فرمهر منجزی، مترجم کتاب گفت: داستان «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» از گونه رمانهای گرافیکی است که زبانی طنزگونه دارد و ماجرای دوستی کرمی به نامِ مارکوس و پرندهای به نامِ لارِنس به عنوان دو شخصیت متضاد است. این داستان به کسب مهارتهای زندگی مثل حل مساله، گفتوگو، دوستی و همکاری اشاره دارد و مناسب همه گروههای سنی میباشد.
فرمهر منجزی در گفتگو با پانا کاشان اظهار کرد: در آغاز این داستان، مارکوس، خوابِ پرواز میبیند که یکدفعه از خواب میپرد و با پرندهای روبرو میشود که با نوکِ باز به او خیره شده است. در لحظه اول نمیداند ادامه خوابش است یا بیدار است، اما نوکِ بازِ پرنده یادش میآورد بیدار است و فوری باید تصمیمی بگیرد تا صبحانه پرنده نشود.
و اینجاست که بابِ گفتوگو باز میشود.
به گفته وی، مارکوس مکالمهاش را با سلام و صبح بخیری بلند شروع میکند و بلافاصله درباره خودش صحبت میکند و پشتِ سرِ هم از پرنده سوال میپرسد که فرصت فکر کردن را از پرنده بگیرد تا به خوردنِ او فکر نکند. مارکوس میداند مرگ و زندگیاش به این لحظههای اول بستگی دارد. در واقع آموزش استفاده از ثانیههای طلایی زندگی است.
وی افزود: مارکوس خیلی فوری موقعیت خود و اطراف را شناسایی میکند و به دنبال حل مشکل میگردد. همه اینها در کسری از ثانیه اتفاق میافتد و مارکوس میداند به امید هیچ کمکی هم نباید باشد و خودش به تنهایی و با استفاده از فکرش باید مشکل پیش آمده را حل کند.
مترجم آمبر براون افزود: مارکوس با پرسشهای پی در پی اطلاعاتی درباره لارِنس به دست میآورد و با استفاده از آن اطلاعات میتواند نقشهای برای رهایی بکشد. او بدون توجه به آنچه در مدرسه یاد گرفته، از روی غریزه و با سرعت در عمل، دست به کار می شود. از تمامِ مهارتهایش در حلِ مسئله استفاده میکند. سئوالهایی مطرح میکند و طرفِ مقابلش را به فکر و مشارکت وا میدارد. او را تشویق میکند کاری را که دوست دارد انجام دهد، به این امید که از خوردن او صرفِ نظر کند.
داور جایزه لاک پشت پرنده گفت: مارکوس با سرعتِ عمل و راه حلهای آنی خواننده را به این فکر میاندازد که مهارتهای مختلف را در شرایط متفاوت به کار برد. مارکوس، هم درباره خودش اطلاعات میدهد و هم تلاش میکند با سئوالهایش، لارِنس، که به طور طبیعی دشمنِ اوست را بهتر بشناسد وبه نقاط قوت و ضعف او و علاقه و سلیقهاش، پی ببرد.
منجزی افزود: در این کتاب کودکان در داستانی طنز با مارکوس و لارِنس در سفرِ زندگی و تجربهاندوزی همراه میشوند. آنها با فکر کردن و استفاده از مهارتهای زبانی و اجتماعی، خودشناسی ، هویت و حل مسئله روبهرو میشوند.
یادداشتی بر کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند»:
در انتخاب کتاب داستان برای کودکان و نوجوانان در امر ترجمه ضرورت شناخت مترجم از نیازهای فرهنگی آموزشی مخاطبان خود را میطلبد.
این شناخت به تقویت قدرت تخیل، غنی شدن دانش اجتماعی و علمی و برقراری ارتباط با فرهنگ ها و آداب و سنن مردمان دیگر نقاط جهان در مخاطبان کودک و نوجوان میانجامد.
لذا انتخاب درست کتاب، روانی زبان ترجمه با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب از وظایف اصلی مترجم و ناشر است.
کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند» دارای چنین ویژگیهایی است که باید به مترجم و ناشر آن تبریک گفت و بدون شک مورد استقبال خوانندگان نیز قرار میگیرد.
و اما درباره ویژگیهای این اثر نکات زیر شایان توجه است:
- شناخت فردی (خصوصیتهای فیزیکی)
- شناخت محیط زیست پیرامون
- یادگیری از طریق تجربه کردن
- فکر کردن برای حل مسئله و بیرون رفتن از مشکل
- گفت و گوی صلح آمیز و ایجاد حس متقابل در مخاطب
- شناخت موجودات دیگر و تفاوتهای آنان
- آشنایی با سرزمینهای دیگر در طی سفر
- پرورش تخیل در مخاطبان
- تقویت حس امیدواری و تلاش برای رسیدن به هدف
- داشتن اعتماد به نفس و شهامت عذرخواهی از اشتباه
- دیدن نکات مثبت دیگران
- دوست یابی یا مشارکت و همکاری در کارها
- خطر پذیری، کنجکاوی و تجربه اندوزی