«نترسیم وقتی که با هم هستیم» از مجموعه «کتابهای جولیا» درباره استرس و فشاری است که بعد از حادثه برای کودکان پیش میآید. «کوک» اینبار با داستانی درباره مورچهها و لانه خراب شده آنها، مدیریت استرس پس از حادثه را به کودکان نشان میدهد.
سه شنبه, ۱۸ خرداد
«خوبه که با دیگران فرق داری» کتابی از مجموعه کتاب «دنیای دوست داشتنی من» است که درباره پذیرش خود و دیگران و داشتن اعتماد به نفس صحبت میکند. این کتاب با متنی ساده و تصویرهایی دلنشین کودک را در درک گوناگونی خودش و دیگران یاری میرساند.
دوشنبه, ۱۰ خرداد
«کتاب دوستت دارم» از مجموعه کتاب «دنیای دوستداشتنی من»، درباره عشق بیقید و شرط صحبت میکند. کودکان در این کتاب میآموزند که خودشان و دیگران را همانطور که هستند، بپذیرند.
یکشنبه, ۹ خرداد
«کتاب احساسهای خوب» کتابی از مجموعه «دنیای دوستداشتنی من» است. در این کتاب درباره کارهای ساده، اما جذابی صحبت میشود که احساس ما را خوب میکند.
یکشنبه, ۹ خرداد
کتاب «بلند بگو نه!» کتابی از زبان یک کودک برای آموزش خودمراقبتی به کودکان دیگر است. کودکان با شرایط نامطلوبی که ممکن است برایشان پیش آید آشنا میشوند و راه خروج از آن را میآموزند.
چهارشنبه, ۱۵ اردیبهشت
داستان «پاستیلهای ضد قلدری!» از مجموعه کتاب «کتابهای جولیا» ماجرایی درباره زورگویی و رئیسبازی است. کودکان در مدرسه یک همکلاسی قلدر دارند. یکی از آنها با کمک راهکارهای مادرش به دیگران کمک میکند تا برای رودررویی با قلدری، شجاعت بیابند.
دوشنبه, ۱۳ اردیبهشت
«بلدی دوست پیدا کنی؟» از مجموعه کتاب «کتابهای جولیا» درباره دوستی مدادرنگیهاست. قهوهای در دوستی توانمند نیست. او تلاش میکند تا مهارتش را بالا ببرد و در پایان با کمک دیگر مدادرنگیها دوست خوبی میشود؛ دوستهای بسیاری هم پیدا میکند.
یکشنبه, ۱۲ اردیبهشت
«قورباغه بداخلاق» داستان قورباغهای است که عاشق رنگ سبز است و از رنگهای دیگر بدش میآید و دوست دارد همیشه برنده باشد، وگرنه بداخلاق میشود. یک روز بعد از اینکه قورباغه در بازی با دوستانش برنده نمیشود بداخلاقی میکند و دوستانش او را ترک میکنند و او تنها
میشود، تا اینکه در تنهایی دوستی تمساح سبز را میپذیرد اما نمیداند که تمساح قصد دارد او قورت بدهد. وقتی تمساح او را قورت میدهد در تاریکی و تنهایی داخل شکم تمساح به رفتار خود با دوستانش فکر میکند و پشیمان میشود. تمساح که فقط قورباغهها بداخلاق را میخورد وقتی میفهمد او مهربان شده قورباغه را به بیرون پرت میکند و قورباغه پیش دوستانش برمیگردد.
شنبه, ۴ اردیبهشت
«تمساحی که از آب بازی خوشش نمیآمد» داستان بچه تمساحی است که با خواهرها و بردارهایش متفاوت است و در اخر میفهمد در واقع یک بچه اژدهاست.
چهارشنبه, ۱ اردیبهشت
«بردن تمساح به مدرسه؟ هرگز!» از مجموعه کتاب «مگنولیا» درباره بردن یک تمساح به مدرسه برای معرفی طبیعت است. این ایده بسیار جذاب، اما دردسازی برای زنگ علوم است. حالا مگنولیا باید راهی پیدا کند تا تمساح را به خانه ببرد. او در آخر یاد میگیرد که خرابکاریهای خود را درست کند و هر چیزی را به کلاس نبرد.
دوشنبه, ۳۰ فروردین
جای فیل روی خاک است؟
«نشانه واقعی هوش، دانش نیست، تخیل است» (انیشتین)
چهارشنبه, ۱۸ فروردین
داستانهای کودکان کارکردهای متفاوتی دارند. گاهی داستان در ظاهر برای سرگرمی کودک است، اما به توان زبان گفتاری کودک کمک میکند. به همین دلیل باید گفت که داستانهای کودکان به ویژه وقتی که تصویری هستند، کارکردهای چندگانهای دارند.
سه شنبه, ۱۴ بهمن
تلاش باباخرس برای خواباندن فرزندش داستان «بوسههایی برای بابا» را میسازد. این داستان به مهرورزی و بازی و ارتباط بین پدر و کودک میپردازد. در حالی که کودک دوست ندارد بخوابد و بدخلق شده، پدر با بازی او را میخواباند.
سه شنبه, ۹ دی
«10 تا کاکلی» کتابی برای آموزش عددهای 1 تا 10 است. این کتاب عددآموز به کمک تصویر و شعر شمارش را به نونهالان میآموزد.
پنجشنبه, ۱۳ آذر
توان درک و کنترل احساسات قوی، در هر سن و سالی که باشیم، کاری دشوار است، اما برای کودکان در سنین پایین میتواند امری پیچیدهتر و دشوارتر باشد. کودکان ممکن است حتی کلمات مناسب برای توضیح احساساتشان را بلد نباشند.
سه شنبه, ۱۵ مهر
پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست آن را مطالعه کنید
بخش دوم: همه ما لوبی هستیم!
ما چه اندازهای هستیم؟ بزرگ هستیم یا کوچک؟ کوچکی و بزرگیمان را با چه چیزی میسنجیم؟ فاصله را از کجا حساب میکنیم؟ خودمان را در کجا میبینیم؟ معیارمان چه چیزی است؟ متر است، کیلومتر، فرسنگ، وجب؟ چند نوع فاصله میشناسیم؟ فاصلهها در بیرون هستند یا در ذهن ما؟ تفاوت برایمان چیست؟ چه تفاوتهایی با دیگران داریم؟ با دوستان، آشنایان یا بیگانههایی که میشناسیم؟ بیگانه برایمان کیست؟
دوشنبه, ۴ آذر
همه چیز یک بازی است!
«هر روز صبح که هوا روشن میشود، مامان به اتاق خرگوش کوچولو میآید و میگوید: وقتاش که از خواب بلند شوی خرگوش کوچولو!» این آغاز داستان کتاب «صبح بخیر، خرگوش کوچولو است!» است.
دوشنبه, ۶ آبان
زانوی غم بغل بگیر!
تیلور غمگین است، جیم بداخلاق و فلامینگو ناراحت! آجرهای بازیای که تیلور روی هم چیده، زمین ریخته و ساختماناش خراب شده اما جیم و فلامینگو نمیدانند چه خبر است و چرا حالشان خوب نیست؟
دوشنبه, ۲۹ مهر
عشق در رویارویی است!
تاکنون مزهٔ عشق را چشیدهاید؟ گمان نمیکنم کسی باشد که عشق را نچشیده باشد، چه در دنیای خودش، چه با حس کردناش در دنیای دیگران و چه با خواندن و دیدناش در کتابها و فیلمها. عشق همه ما را به سوی خود میکشد، وسوسهانگیز است، شادی آور و حتی دردهایاش به گواهی سخن عاشقان برای دلشان شیرین است.
دوشنبه, ۸ مهر
پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست آن را مطالعه کنید.
هرگز، هیچوقت و هیجکجا!
«کلاهم نیست. دلم کلاهم را میخواهد» این واژهها اولین جملههای کتاب «من میخواهم کلاهام برگرد» است یا با عنوان ترجمه شده «چرا از من میپرسی».
دوشنبه, ۲۵ شهریور