کتاب «ای همزبان خاموش» مجموعه شعری در ستایش همزبان خاموش ما، کتاب، است.
«برنامه میخوام چی کار؟» از مجموعه «کتابهای جولیا» درباره کودکانی است که دوست ندارند به بعد فکر کنند. آنها لذت همین لحظه را میخواهند و در مقابل آنها کودکانی هستند که انعطافی در برنامهای که ریختهاند ندارند. در این داستان برنامهریزی به زبانی ساده و متعادل به کودک آموزش داده میشود.
«پسر ماجراجو» درباره خشونت، درگیری و اختلاف با دیگران است. گوستاو در مسیر داستان درباره دلایل خشمگین بودنش و مدیریت آنها صحبت میکند.
«جادوگر بیکار: قصههایی با سه پایان» شامل چند داستان است که برای هر کدام از آنها 3 پایان نوشته است. در هر داستان نویسنده از خواننده میخواهد که خودش یک پایان را انتخاب کند یا پایانی تازه برای داستانها بنویسد.
کتاب «رامونای شجاع شجاع» سومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. رامونا دوست دارد استقلال بیشتری پیدا کند و در این مسیر اولین مشکلی که باید حل شود، یکی بودن اتاقش با خواهرش بئاتریس است. اما باید دید که یک اتاق جدا میتواند به مستقل شدن رامونا کمک کند یا نه.
کتاب «رامونای آتشپاره» دومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. موضوع این قسمت، وارد شدن رامونا به مدرسه و شروع دوره کودکستان است و معلم مهربانی که قرار است رامونا خوب بودنش را به او اثبات کند. داستان همراه شدن رامونا با دیگران که برای اولین بار بدون حضور مادر و سایر اعضای خانواده اتفاق میافتد و همینجاست که اولین قدمهای رامونای آتشپاره برای وارد شدن به جامعهای بزرگتر برداشته میشود.
کتاب «دنیای رامونا» جلد هشتم و در واقع آخرین جلد از مجموعه کتابهای «رامونا»ست. «رامونا» آمادهی رفتن به کلاس چهارم شده. الان خواهر کوچکتری دارد به نام «روبرتا» که باید بعضی از مسئولیتهای نگهداری از او را هم به عهده بگیرد و بالاخره توانسته یک دوست دختر صمیمی به اسم «دیزی» برای خودش داشته باشد.
کتاب «رامونا و خواهرش» اولین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» است. این کتاب تنها جلدی است که داستان از زبان بئاتریس خواهر رامونا گفته میشود. بئاتریس که معمولاً آرام و ساکت است و سعی دارد همهٔ کارها را درست جلو ببرد؛ نمیداند با شیطنتهای خواهر آتشپارهاش «رامونا» چهطور کنار بیاید.
کتاب «رامونا و پدرش» چهارمین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. پدر شغلش را از دست داده و زمان بیشتری در خانه است. رامونا که فکر میکند با بودن پدر در خانه میتواند زمان شاد بیشتری را با او بگذراند؛ به مرور متوجه این میشود که پدر حال چندان خوبی ندارد. همیشه در حال صحبت با تلفن یا در انتظار زنگ زدن تلفن است و نمیتواند با رامونا بازی کند.
کتاب «مطلقا تقریبا» داستان پسری ۱۰ ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوشتیپترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت است و از ریاضی سر در نمیآورد. با اخراج شدن از مدرسه خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست میدهد و پدر کمالگرایش را حسابی ناامید میکند.
کتاب «فلیکس به سیرک میرود» یکی دیگر از داستانهای مجموعه کتاب «فلیکس» است. فلیکس خرگوش عروسکی و پشمالوی سوفی است که در هر جلد از کتابهایش با نامههایی که برای سوفی میفرستد به او کمک میکند اطلاعات جدیدی از شهرها، کشورها، آدمها، جانوران، فرهنگها و جهان اطرافمان به دست آورد. در این کتاب هم فلیکس با سیرک بزرگی همراه شده و به چند شهر در آمریکا سفر میکند؛ امابخش مهمی از کتاب از تنوع فرهنگی و نژادی آدمهای سیرک و فرهنگهای آنان سخن میگوید.
کتاب «رامونا و مادرش» جلد پنجم از مجموعه کتاب «رامونا» ست. داستان این قسمت داستان رامونایی است که هنوز دوست دارد خرگوش کوچولوی مامان باشد؛ اما نمیفهمد چرا دیگر مامان او را خرگوش کوچولوی خودش نمیداند. مادر رامونا هنوز کار تمام وقت میکند و سرش شلوغ است، پدر هم صندوقدار فروشگاه شده و وقت سرخاراندن ندارد. بئاتریس هنوز کم صبر است و فکر میکند دوستداشتنی نیست. حالا رامونا باید بتواند علاوه بر همه این مشکلات ماندن در کنار خانواده دوستش «هوی» را در چند ساعت بعد از مدرسه هم تاب بیاورد.
کتاب «پست شیشهای فلیکس» یکی دیگر از کتابهای مجموعه کتاب «فلیکس» است که داستانهای سوفی و فلیکس، عروسک پارچهای او را روایت میکند. این جلد از کتاب روندی متفاوت از سایر کتابهای فلیکس دارد. اینبار این فلیکس نیست که به سفر میرود و نامه میفرستد، بلکه داستان اینطور پیش میرود که به علت بیماری اعضای خانواده، سوفی و فلیکس شروع به مراقبت از آنها و درست کردن غذا برای آنها میکنند. در ادامه فلیکس و سوفی سعی میکنند روشهای مختلف تهیهٔ غذا را از کشورهای مختلف پیدا کرده و با این کار هم کشورها را بشناسند و هم غذای آنها را درست کرده و مزههای متفاوتی را امتحان نمایند.
کتاب «رامونای هشت ساله» جلد ششم از مجموعه کتاب «رامونا» ست. داستان این جلد داستان رفتن رامونا به کلاس سوم و روبهرو شدنش با مسائل جدید است. رامونا که از رفتن به کلاس سوم خیلی خوشحال است؛ با مشکلاتی هم روبه روست. مثل اینکه باید برای حفظ شرایط خانوادهاش بعدازظهرها به خانهٔ دوستش برود تا مادرش بتواند تمام وقت کار کند، اما مشکل بزرگ این است که در آنجا باید با دختر کوچک خانواده «ویلاجین» همبازی شود و او را مشغول کند، کاری که برای رامونا خیلی سخت است.
کتاب «فلیکس در میان بچههای دنیا» یکی دیگر از داستانهای مجموعه کتاب «فلیکس» است. اینبار موضوع اصلی سفر فلیکس، دیدار با بچههای مختلف دنیا در نقاط متفاوت است.
کتاب «وقتی هورتون صدای هو شنید» از مجموعه کتاب «قصههای یک جورکی» کتابی است فلسفی. فلسفهای برای زندگی. اینکه همه ما و همچنین هر آنچه که در جهان هستی وجود دارد به دلیل بودن حق حیات و زندگی دارد. در این کتاب هم «هوها» همانها که آنقدر کوچک هستند که به چشم نمیآیند و به گوش شنیده نمیشوند، در تلاش برای رساندن صدایشان به دیگرانِ بزرگ هستند. در این مسیر پر خطر اما تنها «هورتون»، فیل عظیمالجثه است که برای گرفتن حق زندگیِ آنها تلاش میکند.
کتاب «بلند بگو نه!» کتابی از زبان یک کودک برای آموزش خودمراقبتی به کودکان دیگر است. کودکان با شرایط نامطلوبی که ممکن است برایشان پیش آید آشنا میشوند و راه خروج از آن را میآموزند.
«بلدی دوست پیدا کنی؟» از مجموعه کتاب «کتابهای جولیا» درباره دوستی مدادرنگیهاست. قهوهای در دوستی توانمند نیست. او تلاش میکند تا مهارتش را بالا ببرد و در پایان با کمک دیگر مدادرنگیها دوست خوبی میشود؛ دوستهای بسیاری هم پیدا میکند.
داستان طنز «بدجنسها» درباره خانم و آقای بدجنس است. آنها خودشان و دیگران را آزار میدهند. تا اینکه میمونهایی که یک عمر گرفتارشان بودند با کمک پرندهها راهی پیدا میکنند تا از دستشان خلاص شوند.
امروزه دیگر بسیاری از ایرانیان میدانند که نقش بز متحرک بر روی سفال شهر سوخته نشانهای از اولین پویا نماییهای جهان به شمار میآید. نقشهای ساده خطی، همانند نقش همین بز شهر سوخته برای کودکان جذابیت دارد و شبیه نقاشیهای اولیه خودشان است. نسلهای اولیه پویا نمایی هم از همین نقاشیها ساخته میشد. امروزه نرم افزارهای پیشرفتهای برای طراحی پویا نمایی وجود دارد که مورد استفاده و اقبال کودکان و نوجوانان واقع شده است.