کتاب «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» بازنویسی داستان آفرینش ایرانی است. این کتاب نخستین جلد از مجموعهی «تاریخ اساطیری ایران برای نوجوانان» است که کتاب «چ» نشر چشمه منتشر کرده است. در جلد دوم «نیروهای خیر و شر»، در جلد سوم «دوران آمیختگی خیر و شر و پادشاهان اساطیری و پهلوانان حماسی» و در جلد چهارم «فرجام نبرد خیر و شر (دوران جدایی)» بازنویسی شده است که انتشارات یادشده به ترتیب آنها را منتشر خواهد کرد.
سه شنبه, ۱۱ بهمن
«کبوتری نشسته روی شانهات» مجموعه شعری برای نوجوانان است. شعرهایی که با زبانی ساده به ژرفای ذهن پل میزنند و از احساسات آشنا، آرزوهای کوچک و افکاری عمیق میگویند.
سه شنبه, ۱۳ دی
حمید جبلی، بازیگر، فیلمنامهنویس، کارگردان، صداپیشه، عروسکگردان و استاد دانشگاه است؛ اما اکثر بچههای دیروز یا همان مامان و باباهای امروز او را با خلق شخصیت کلاهقرمزی به همراه ایرج طهماسب میشناسند؛ همچنین او صداپیشگی کلاه قرمزی و پسرخاله را بر عهده داشته است. حال او دست به قلم برده و خاطرات دوران کودکیاش را در قالب روایتهای کوتاه و بههمپیوسته در مجموعهای دوجلدی با عنوان «پسربچهی شصتساله» به رشتهی تحریر درآورده است.
چهارشنبه, ۲ شهریور
کتاب «اطلس جغرافی جهان برای دانشآموز» از دسته کتابهای منبع است که در حوزهی جغرافیای جهان، اطلاعاتی جالب و جامع به دانشآموزان میدهد.
سه شنبه, ۴ مرداد
«گاهی تنها روزنی که ما میتوانیم چهره انسان را ببینیم، همان چهره واقعی که در پشت صورتکها پنهان کرده است، ادبیات است. گاهی داستانها بازتابی از بحرانهای گوناگونی هستند که انسان درون آن غوطه میخورد. بیشتر انسانها، نمیتوانند از این بحرانها جدا شوند انگار که بستر زیستشان است؛ اما گروهی کمتر دلشان میخواهد بدانند که چرا انسان چنین چشم بر همه حقیقتهایی که میتوانند دیده شوند، میبندد و نمیخواهد آنها را ببیند. بحرانهایی که گاهی میتواند مرزهای انسانیت را از جنبه تیرگی جابهجا کند. یکی از این بحرانها که در همسایگی کشور ما در حال رخ دادن است، به خوبی عیار کور شدن چشمان کسانی را نشان میدهد که خود را پرچمدار جهان مدرن میدانند. آنها با چشمانی کور در برابر دوربینها حاضر میشوند تا درباره به مسلخ بردن یک ملت و یک فرهنگ به خود و دیگران دروغ بگویند. فرودگاه کابل و پرت شدن نوجوان فوتبالیست از هواپیما تنها آن بخش از فاجعهای است که دوربینها ضبط کردهاند. بخشهای ناپیدای این روایت آنجا است که چشمان کور سیاستمداران در هر کجای جهان شلاقهای آماده طالبان را که باز آمدهاند بر تن زنان و کودکان و همه مردم این سرزمین بکشند، نمیبینند. کورند یا خود را به کوری میزنند هنگامی که میگویند این سبک زندگی آنان است. ما میرویم تا آنها در سبک زندگی خود آزاد باشند. نقد و سنجش دو کتاب یکی ادبیات بزرگسال و دیگری از ادبیات کودک و نوجوان را نویسندگان این بررسی در هنگامهای به دست گرفتهاند که مردم افغانستان و به ویژه زنان و کودکان آن خطه زیر فشاری سخت و مرگبار هستند. بیپناه و درمانده. دغدغه آنها در این وضعیت طرح این پرسش بوده است که چرا عقل انسان کور است و کوری در حق و حقیقت ریشه در چه جنبههایی از وجود این انسان پیچیده دارد.»
محمدهادی محمدی
سه شنبه, ۲ شهریور
فقط یک لکه است!
یا
این بوی زمین است
بارِ اولی که کتاب «پدر اسلاگ» را خواندم اولین پرسشی که به ذهنام آمد این بود: «چرا این کتاب برای کودکان نوشته شده است؟ » پاسخهای بهظاهر متفاوتی به ذهنام میرسید اما همه یک نتیجه داشتند: چنین کتابهایی هم باید برای کودکان نوشته شود! چندبار دیگری هم که این کتاب را خواندم زیبایی کتاب شگفتزدهام کرد. کتابی چنین تلخ از رنج انسان چگونه میتوانست این همه زیبا باشد؟ سطر سطر این کتاب در واژهها و فریم به فریم تصویرهایاش، سیاه است اما همین سیاهی، چنان هنرمندانه به تصویر کشیده است که پس از خواندن این کتاب، انسان در نگاه خواننده و ببیندهاش پررنگ میشود، دردِ هر انسانی برای انسان دیگر معنا پیدا میکند، برای همهی ما، و این دلیل نوشته شدن این کتاب برای کودکان بود: یک لکه بر انسانیت، لکهای بر همه زمین است و گاهی بسیار بزرگتر و بالاتر از زمین ما!
شنبه, ۱۱ مرداد
پروازی بیپایان
تاکنون برایتان رخ داده تا نیمهشبی، بامدادی از خواب برخیزید و ندانید کجا هستید یا چه زمانی است؟ برایتان پیش آمده از خواب برخیزید و ندانید چه کسی هستید و خودتان را در کالبدی دیگر حس کنید؟ شاید یاد گریگور زامزای کافکا افتادید که وقتی از خواب برخاست خودش را در کالبد یک سوسک دید!
شنبه, ۷ دی
دیدار با وحشی
تاکنون با وحشی درونتان دیدار داشتهاید؟ میدانید این دیدار چه اندازه مهم است و میتواند پایههای شخصیت شما را بسازد؟
دوشنبه, ۱ مهر
و همه چیز بد و بدتر بشود!
«بعضی وقتها روز در حالی شروع میشود که منتظر هیچ چیز نیستی.» روز با این حس آغاز شده و کتاب «درخت قرمز» هم با این جملهها. برای خواندن «درخت قرمز» باید به عقب برویم و تصویرهای پیشین را هم ببینیم. پیش از این صفحه آغاز و پس از صفحه شناسنامه، کتاب تصویری دارد که متنی همراهاش نیست. این تصویر با ما چه میگوید؟ در این تصویر، ساعت پایهدار بلندی را میببینیم که عقربهاش کمی مانده تا به یک برگ قرمز برسد.
دوشنبه, ۴ شهریور
پیش از مطالعه بخش دوم میتوانید بخش نخست را در لینک زیر مطالعه کنید:
شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب، بررسی کتاب «شازده کوچولو» - بخش نخست
سه شنبه, ۷ خرداد
بخش اول: در هیچ ساکن نمیشویم!
«هیچ» چه چیزی را بهخاطرمان میآورد؟ تاریک است یا روشن، رنگی، سیاه، خاکستری یا بیرنگ؟ چه مزهای دارد؟ چه بویی از آن میشنویم؟ ما را میترساند؟ درون این «هیچ» صدایی هست یا تهی است؟ «هیچ» نیستی است؟ اگر پاسخ آری است، پس هنر چگونه در آن مینشیند؟
یکشنبه, ۵ خرداد
دستهای همه ما خالی است!
زمین گرد است، یا کوه به کوه نمیرسد اما آدم به آدم میرسد. چهقدر از این زبانزدها شنیدهایم؟ دانستن این زبانزدها یا عبارتها به چه کارمان میآید؟ اینها همه بخشی از حکمتی است که مردم به مرور زمان به آن رسیدهاند. حکمت یا دانش مردمی با خواندن و نوشتن آغاز نمیشود، با یادگیری سواد در مدرسه. از دورهای بسیار دور در فرهنگ انسان شکل گرفته و پایانی هم ندارد.
دوشنبه, ۳۰ اردیبهشت
بخش سوم: چطور اتفاق بسازیم؟
اتفاق چیست؟ خوردن یک سیب یک اتفاق است؟ رفتن به سفر چی؟ دیدن یک آشنا در خیابان؟ یا عاشق شدن در مواجهه اول؟ کدامشان اتفاق داستانی است؟ با سیب شروع کنیم که در بخش دوم هم دربارهاش گفتیم. این سیب را ماده خام داستان در نظر بگیریم و با آن تمرین کنیم، مانند بخش دوم. اینبار تمرین عملی هم بکنیم. یک سیب برداریم و گاز بزنیم. چه اتفاقی میافتد؟ بخشی از سیب نیست. بستگی به دندانها و بزرگی و کوچکی دهانمان دارد. چه اتفاقی افتاد؟ سیب خوردیم، سیبمان دیگر کامل نیست و... از کدام زاویه بهش نگاه کنیم؟ تمرین بخش دوم را یادتان میآید که درباره دوربینها و زاویه نگاه گفتم؟ حالا بیاییم فکر کنیم.
دوشنبه, ۱۹ فروردین
بخش دوم: مانند شعری بلند!
شعر هم زاویهای خاص است برای دیدن! هر نویسندهای در صندوقچه ذهنش دوربینهایی برای دیدن دارد، بعضی بیشتر بعضی کمتر. این دوربینها، ابزار داستان نوشتناش هستند. بستگی به این دارد که چقدر تمرین کرده باشد که جور دیگر ببیند، چقدر تمرین کرده باشد که ریزترینها را هم ببیند و یا فقط درشتها به چشماش بیاید. چقدر تمرین داشته باشد که همان ریزترینها را از زاویههای مختلف ببیند.
یکشنبه, ۱۸ فروردین
بخش نخست: ابزارهای واقعیت، ابزارهای خیال؛ داستان چه میکند؟
تغییر در جهان چگونه رخ میدهد؟ اگر یک آدم برفی باشیم با عمری یک شبه، چهکار خواهیم کرد؟ داستان میتواند چه تغییری در جهان داستانی، در جهان خودش، داشته باشد با عمری کوتاه در یک کتاب؟ بیایید به کتاب «آدم برفی و گل سرخ» از این دریچه نگاه کنیم.
شنبه, ۱۷ فروردین