فهرست کتاب های تألیفی برای کودکان ۷ - ۹ سال
در این صفحه کتابهای فهرست کتاب های تالیفی برای کودکان ۷ - ۹ سال آورده شده است.
علاقهمند کردن کودک به کتابخوانی کار سختی نیست به شرطی که برایش وقت بگذارید. شما میتوانید برای فرزندتان کتاب بخوانید و او به تدریج به داستان و شعر علاقهمند میشود و خودش خواهان خواندن کتابهای بیشتر میشود و خواندن را آغاز و تمرین میکند. اما انتخاب کتاب مناسب مهمترین مرحله است که نباید از آن غافل شد.
داستانک های نخودی، همان گونه که از نام آن پیداست، درباره ی شخصیتی به نام نخودی است. نخودی یکی از شخصیت های برگرفته از ادبیات عامیانه کودکان ایران است. نمونه های از این شخصیت ها در ادبیات کودکان کشورهای دیگر، نام هایی مانند فینگلی، فسقلی یا بند انگشتی دارند. چرا کودکان به شخصیت هایی که بازنمایی خودشان در ابعاد و اندازه های قوطی کبریتی است، این قدر علاقه نشان می دهند؟ شناخت این پدیده آسان نیست، و ریشه های شناختی گوناگون مانند روان شناختی و بازی شناختی و... دارد. دنیای کودکان دنیایی است که در آن شگفتی، می تواند بسیار عادی و روزمره باشد، قانون ها می تواند قانون نباشد و هر چیزی می تواند جای چیز دیگر قرار بگیرد. داستانک های نخودی، با شخصیتی که این بار از گردونگ هندوانه به روی زمین پرتاب شده، آمیختی از طنز کنشی، زبانی و شگفتی است.
دوشنبه, ۱۰ آذر
وقتی کتاب «چتر» را باز میکنی، میفهمی که قرار نیست داستانی برای تو گفته شود بلکه این تو هستی که باید داستانت را بگویی. داستانهایی که هر کدام از ما از کتاب «چتر» میگوییم شاید همگی کلیتی یکسان داشته باشند؛ اما هر فرد برای داستانش جزئیات و نگاه خودش را وارد میکند و اینجاست که نویسندگان و تصویرگران کتاب به خواننده آن، چه کودک و چه بزرگ اجازه خیالپردازی و خلاقیت میدهند.
شنبه, ۲۶ مهر
کلید کوچولو به همراه پدر و مادرش از جاکلیدی آویزان هستند. کلید پدر در خانه و کلید مادر در کمد را باز می کند، ولی تاکنون کسی سراغ کلید کوچک نیامده است و او از این بابت ناراحت است. او هنگام بیکاری خیالبافی می کند. گاهی خود را پروانه ای زیبا در دشت پر از گل یا ماهی کوچولویی می بیند که در دریای آبی شنا می کند یا قورباغه سبزی که روی سنگ کنار برکه نشسته است و آواز می خواند.
سه شنبه, ۳۱ تیر
مرغ سرخ پاکوتاه سروده پروین دولت آبادی است. مرغ سرخ پا کوتاه یک افسانه منظوم است.
دوشنبه, ۵ خرداد
همیشه و همواره در آمیختن ادبیات با ریاضی یا با زبان شناختپذیر برای کودکان دشوار بوده است. شمارورزی زبان نمادین ویژه خود را دارد که کار آن اندازهگیری چندیها یا کمیتها است. ادبیات اما زبان عاطفی و گاهی نمادینی است که سروکارش با کمیتها نیست و از درون انسان و آرزوها و تخیلش سخن میگوید.
نویسندهی کتاب «چه و چه و چه یک بچه» که تجربه کار آموزش شمارورزی با ادبیات را در بخش آموزش خلاق کودک محور با بستههای لولوپی (لولوپی+۰ و لولوپى +۱) پیش میبرد اکنون با تکیه بر آن تجربه، روایتی آهنگین از شناخت شمارورزی پایه برای کودکان خردسال از دو سالگی تا چهار پنج سالگی فراهم کرده است.
چهارشنبه, ۱ آبان
داستان هفت رویای کلاغ داستان کلاغی است که نمیخواهد مانند همه کلاغها زندگی کند. او میخواهد به جهان به گونهای دیگر نگاه کند. نگاه از دریچه رویاها. برای این کار او هر بار پوشاک یک جانور را میپوشد و به رنگ او درمی آید تا سرانجام به رنگ آبی آسمان میرسد.
چهارشنبه, ۱۷ مهر
کتاب «فریاد یوزپلنگ» نخستین کتاب از مجموعهی جانوران در خطر انقراض است و از زبان این جانور زیبا اطلاعاتی را درباره یوزپلنگ آسیایی و خطراتی که او را تهدید میکند در اختیار مخاطب خود قرار میدهد. در پایان کتاب نیز ۱۰ جانوری که در متن به آنها اشاره شده و در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی دیده میشود معرفی شدهاند.
سه شنبه, ۱ مرداد
مادربزرگ و نوهاش را بذرها و گیاهان در «من و یک گلدان خالی» به هم پیوند میدهند. روایتی لطیف از دوستی با طبیعت و تخیل.
دوشنبه, ۲۸ اسفند
سوفی دختر کوچکی است که داستان ها و خاطره هایی از خانواده اش یعنی عمه نبات، سحر خواهرش، برادر کوچکش بنام سهراب، پدر و مادر و دوستانش را به همراه شیطنت ها و دسته گل هایی که خود به آب می دهد، نقل می کند.
شنبه, ۲ دی
کتاب "اوشاق نغمه لری" – "نغمه های کودکانه"- مجموعه شعرهایی برای کودکان مهدهای کودک، نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان دبستانی به زبان ترکی است. در "سخنی با پدران، مادران و مربیان پیش دبستانی" در آغاز این کتاب، به تاکید وزارتخانه ی آموزش وپرورش بر احترام و توجه به زبان های محلی در مهدهای کودک و پیش دبستان های استان های مختلف ایران اشاره شده است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
شخصیت محبوب بچه ها ننه سرما (خاله نوبهار ) که از کودکی عاشق عمو نوروز است هنگام بهار خانه اش را تمیز می کند هفت سین می چیند و به انتظار عمو نوروز می نشیند. اما عمو نوروز وقتی می رسد که خاله نوبهار از خستگی به خواب رفته است و نمی تواند او را ببیند.
سه شنبه, ۳۰ آبان
"همه ی ما حق داریم زندگی کنیم و آزاد و سلامت باشیم.
همه حق دارند که قانون از آن ها حمایت کند.
یکشنبه, ۲۳ مهر
اولین باری که دخترک را دیدم به دریا خیره شده بود. به او پیشنهاد بازی قایم باشک را دادم و او پذیرفت اما با چشم های باز بازی می کرد و این کار مرا متعجب کرد. فهمیدم چشمانش قدرت دیدن ندارد اما خود او آن قدر توانا بود که با لمس کردن صورت من توانست شکل مرا روی ماسه های کنار دریا بکشد.
سه شنبه, ۳ مرداد
خاله پیرزن لب دریا نشسته بود که ناگهان توی آب می افتد. هشت پای گرسنه ای با دیدن خاله دهانش آب می افتد و سراغ خاله پیرزن می رود و از او می پرسد که کجا می رود. خاله برای نجات خود می گوید که به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر می رود.
دوشنبه, ۴ اردیبهشت
نمکی دختر کنجکاو و مهربان قصه با مادرش در خانه ای زندگی می کند که هشت در دارد. نمکی مجبور است هر شب هشت در را ببندد. اما، نمی داند چرا؟
هر گاه از مادرش سبب را می پرسد جواب های جور را جور می شنود: غول بی شاخ و دم می آید، عجیبان غریبان می آید.....
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
یکی بود یکی نبود. زن و شوهری در آرزوی داشتن فرزندی بودند. یک روز از میان نخودهای خیس خورده آش ناگهان نخودی، جان می گیرد و فرزند آن ها می شود.
شنبه, ۱۹ فروردین
"هیچ وقت نشده وقتی که از مدرسه به خانه برمی گردم، اتفاق جالبی برای من بیفتد."
اما سرانجام یک روز وقت برگشت پسرک از مدرسه، آن اتفاق جالب برای او رخ می دهد. سگ نحیفی را کنار کوچه می بیند و با او حرف می زند. اما آن موجود به پسرک می گوید که سگ نیست، بلکه یک گرگ گنده ی بدجنس و خیلی ترسناک است که نمی تواند هیج کس را بترساند. پسرک هم او را به خانه شان می برد تا دور از چشم مادرش در کمد اتاقش نگه دارد.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
بچه گربه ای شیطان هر وقت که جوجه ها گرم بازی هستند با تغییر دادن صدایش آن ها را می ترساند تا بازی آن ها را به هم بزند. جوجه ها که از این وضع خیلی ناراحت هستند در صدد چاره جویی بر می آیند و پس از مشورت تصمیم می گیرند زنگوله ای را به گردن بچه گربه بیاوزیند تا با صدای زنگوله از آمدن بچه گربه با خبر شوند.
دوشنبه, ۲۲ اسفند
در خانه ی پسرک شش صندلی بود. صندلی اول و قدیمی ترین آن به پدر بزرگ تعلق داشت و به ترتیب صندلی های قدیمی و کمی قدیمی و قدیمی و خیلی نو و نو متعلق به سایر افراد خانواده یعنی مادر بزرگ، پدر، مادر، خواهرو برادر او بود. پسرک اجازه نداشت روی صندلی آنان بنشیند.
یکشنبه, ۶ شهریور
مرد کلاه دودی مرد عجیب و غریبی بود او سال ها یک خواب سیر و درست و حسابی نکرده بود و حتی نخوابیده بود او شب و روز کار می کرد، او سال ها بود نه می خندید، نه به سفر می رفت و نه در دریا شنا می کرد.
یکشنبه, ۳۰ مرداد