فهرست کتاب های تألیفی برای کودکان ۷ - ۹ سال

در این صفحه کتاب‌های فهرست کتاب‌ های تالیفی برای کودکان ۷ - ۹ سال آورده شده است.

علاقه‌مند کردن کودک به کتابخوانی کار سختی نیست به شرطی که برایش وقت بگذارید. شما می‌توانید برای فرزندتان کتاب بخوانید و او به تدریج به داستان و شعر علاقه‌مند می‌شود و خودش خواهان خواندن کتاب‌های بیشتر می‌شود و خواندن را آغاز و تمرین می‌کند. اما انتخاب کتاب مناسب مهمترین مرحله است که نباید از آن غافل شد.

زیر دسته بندی ها
همیشه و همواره در آمیختن ادبیات با ریاضی یا با زبان شناخت‌پذیر برای کودکان دشوار بوده است. شمارورزی زبان نمادین ویژه خود را دارد که کار آن اندازه‌گیری چندی‌ها یا کمیت‌ها است. ادبیات اما زبان عاطفی و گاهی نمادینی است که سروکارش با کمیت‌ها نیست و از درون انسان و آرزوها و تخیلش سخن می‌گوید. نویسنده‌ی کتاب «چه و چه و چه یک بچه» که تجربه کار آموزش شمارورزی با ادبیات را در بخش آموزش خلاق کودک محور با بسته‌های لولوپی (لولوپی+۰ و لولوپى +۱)  پیش می‌برد اکنون با تکیه بر آن تجربه، روایتی آهنگین از شناخت شمارورزی پایه برای کودکان خردسال از دو سالگی تا چهار پنج سالگی فراهم کرده است.
چهارشنبه, ۱ آبان
داستان هفت رویای کلاغ داستان کلاغی است که نمی‌خواهد مانند همه کلاغ‌ها زندگی کند. او می‌خواهد به جهان به گونه‌ای دیگر نگاه کند. نگاه از دریچه رویاها. برای این کار او هر بار پوشاک یک جانور را می‌پوشد و به رنگ او درمی آید تا سرانجام به رنگ آبی آسمان می‌رسد.
چهارشنبه, ۱۷ مهر
کتاب «فریاد یوزپلنگ» نخستین کتاب از مجموعه‌ی جانوران در خطر انقراض است و از زبان این جانور زیبا اطلاعاتی را درباره یوزپلنگ آسیایی و خطراتی که او را تهدید می‌کند در اختیار مخاطب خود قرار می‌دهد. در پایان کتاب نیز ۱۰ جانوری که در متن به آن‌ها اشاره شده و در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی دیده می‌شود معرفی شده‌اند.
سه شنبه, ۱ مرداد
مادربزرگ و نوه‌اش را بذرها و گیاهان در «من و یک گلدان خالی» به هم پیوند می‌دهند. روایتی لطیف از دوستی با طبیعت و تخیل.
دوشنبه, ۲۸ اسفند
سوفی دختر کوچکی است که داستان ها و خاطره هایی از خانواده اش یعنی عمه نبات، سحر خواهرش، برادر کوچکش بنام سهراب، پدر و مادر و دوستانش را به همراه شیطنت ها و دسته گل هایی که خود به آب می دهد، نقل می کند.
شنبه, ۲ دی
کتاب  "اوشاق نغمه لری" –  "نغمه های کودکانه"- مجموعه شعرهایی برای کودکان مهدهای کودک، نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان دبستانی به زبان ترکی است. در "سخنی با پدران، مادران و مربیان پیش دبستانی" در آغاز این کتاب، به تاکید وزارتخانه ی آموزش وپرورش بر احترام و توجه به زبان های محلی در مهدهای کودک و پیش دبستان های استان های مختلف ایران اشاره شده است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
شخصیت محبوب بچه ها ننه سرما (خاله نوبهار ) که از کودکی عاشق عمو نوروز است هنگام بهار خانه اش را تمیز می کند هفت سین می چیند و به انتظار  عمو نوروز می نشیند. اما عمو نوروز وقتی می رسد که خاله نوبهار از خستگی به خواب رفته است و نمی تواند او را ببیند.
سه شنبه, ۳۰ آبان
"همه ی ما حق داریم زندگی کنیم و آزاد و سلامت باشیم.  همه حق دارند که قانون از آن ها حمایت کند.
یکشنبه, ۲۳ مهر
اولین باری که دخترک را دیدم به دریا خیره شده بود. به او پیشنهاد بازی قایم باشک را دادم و او پذیرفت اما با چشم های باز بازی می کرد و این کار مرا متعجب کرد. فهمیدم چشمانش قدرت دیدن ندارد اما خود او آن قدر توانا بود که با لمس کردن صورت من توانست شکل مرا روی ماسه های کنار دریا بکشد.
سه شنبه, ۳ مرداد
خاله پیرزن لب دریا نشسته بود که ناگهان توی آب می افتد. هشت پای گرسنه ای با دیدن خاله دهانش آب می افتد و سراغ خاله پیرزن می رود و از او می پرسد که کجا می رود. خاله برای نجات خود می گوید که به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر می رود.
دوشنبه, ۴ اردیبهشت
نمکی دختر کنجکاو و مهربان قصه با مادرش در خانه ای زندگی می کند که هشت در دارد. نمکی مجبور است هر شب هشت در را ببندد. اما، نمی داند چرا؟ هر گاه از مادرش سبب را می پرسد جواب های جور را جور می شنود: غول بی شاخ و دم می آید، عجیبان غریبان می آید.....
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
یکی بود یکی نبود. زن و شوهری در آرزوی داشتن فرزندی بودند. یک روز از میان نخودهای خیس خورده آش ناگهان نخودی، جان می گیرد و فرزند آن ها می شود.
شنبه, ۱۹ فروردین
"هیچ وقت نشده وقتی که از مدرسه به خانه برمی گردم، اتفاق جالبی برای من بیفتد." اما سرانجام یک روز وقت برگشت پسرک از مدرسه، آن اتفاق جالب برای او رخ می دهد. سگ نحیفی را کنار کوچه می بیند و با او حرف می زند. اما آن موجود به پسرک می گوید که سگ نیست، بلکه یک گرگ گنده ی بدجنس و خیلی ترسناک است که نمی تواند هیج کس را بترساند. پسرک هم او را به خانه شان می برد تا دور از چشم مادرش در کمد اتاقش نگه دارد.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
بچه  گربه ای شیطان هر وقت که جوجه ها گرم بازی هستند با تغییر دادن صدایش آن ها را می ترساند تا بازی آن ها را به هم بزند. جوجه ها که از این وضع خیلی ناراحت هستند در صدد چاره جویی بر می آیند و پس از مشورت تصمیم می گیرند زنگوله ای را به گردن بچه گربه بیاوزیند تا با صدای زنگوله از آمدن بچه گربه با خبر شوند.
دوشنبه, ۲۲ اسفند
در خانه ی پسرک شش صندلی بود. صندلی اول و قدیمی ترین آن به پدر بزرگ تعلق داشت و به ترتیب صندلی های قدیمی و کمی قدیمی و قدیمی و خیلی نو و نو متعلق به سایر افراد خانواده یعنی مادر بزرگ، پدر، مادر، خواهرو برادر او بود. پسرک اجازه نداشت روی صندلی آنان بنشیند.
یکشنبه, ۶ شهریور
 مرد کلاه دودی مرد عجیب و غریبی بود  او سال ها یک خواب سیر و درست و حسابی نکرده بود و حتی نخوابیده بود  او شب و روز کار می کرد، او سال ها بود نه می خندید، نه به سفر می رفت و نه در دریا شنا می کرد.
یکشنبه, ۳۰ مرداد
روزی بود و روزگاری. کتابی بود با یک سوراخ. وقتی بازش می کردند کتابی می شد با دو سوراخ رو به روی هم که مثل دو پنجره باز، توفانی بین آن ها برپا می شد. این توفان از هوا نبود، از ماجراهای عجیب و باور نکردنی آن طرف سوراخ بود.
شنبه, ۱ مرداد
این کتاب بر پایه ی تجربه ی نویسنده از اجرای نمایشی قصه ی "شازده کدو و قلقله زن" به سرپرستی او از سوی دانش آموزان آلمانی کلاس سوم دبستان در سال ٢٠٠١ نوشته شده است. به باور کیقباد یزدانی "همه جا محل آموزش و کودک همیشه در حال آموختن است...
یکشنبه, ۸ خرداد
ملیکا و گربه اش نام مجموعه ای با دوازده داستان کوتاه است که در سه جلد منتشر شده است. در داستان های این مجموعه ماجراهای هیجان انگیزی برای ملیکا و گربه اش رخ می دهد: در یکی از داستان های کتاب دوم گربه دل ملیکا را می دزد، یا در داستان "غول ده کله" گربه صبحانه آقا غوله توی کتاب را می خورد و توی دردسر می افتد. در "محاکمه آقا فیله" آقا فیله وارد دفتر نقاشی گربه می شود و ماجرا می آفریند و در داستانی دیگر گربه و ملیکا برای دزدیدن شازده گلابی نقشه می کشند و ....
پنجشنبه, ۱ اردیبهشت
روزی روزگاری پشت کوه بازاری بود و توی بازار، یک بز، آش شله قلمکار می پخت و می فروخت. در همسایگی دکان بز، درختی بود تنها و غرغرو که مرتب سر بز غر می زد که چه طور با سروصدا بخوابد و با بوی چربی آش بیدار شود. اما بز برای این موضوع راه حل خوبی پیدا می کند که هم درخت از تنهایی بیرون بیاید و دست از غرغر کردن بردارد و هم مشتری هایش را از دست ندهد.
سه شنبه, ۱۴ دی