قایم باشک[1] (قایم موشک) بازی مشهور و قدیمی کودکان است که در آن یکی از بازیکنان چشمهایش را برای مدت کوتاهی (معمولاً شمارهی یک تا صد) میبندد و سایر بازیکنان مخفی میشوند. سپس فرد چشمهایش را باز میکند و به دنبال افرادی که مخفی شدهاند، میگردد. اولین فردی که پیدا شد چشمهایش را میبندد و آخرین فرد برندهی بازی خواهد بود. در یکی از شکلهای رایج بازی، افرادی که مخفی شدهاند سعی میکنند زمانی که بازیکن به دنبال آنها میگردد به «محل خانه» بازگردند؛ اگر همهی افراد بدون خطر به این محل بازگردند در دور بعدی هم همان بازیکن قبلی نقش جستجوگر (گرگ) را دارد.
این بازی در نواحی مختلف، متفاوت است. گاهی افرادی که فرد جستجوگر آنها را پیدا کرده است برای پیدا کردن سایر افراد به او کمک میکنند. به نوبت فقط یک کودک مخفی میشود و سایر بازیکنان او را پیدا میکنند یا مانند بازی ساردین[2] که افراد جستجوکننده پس از یافتن بازیکن پنهان شده، مخفیانه به او ملحق میشوند (نام این بازی به دلیل شلوغ بودن مخفیگاه است). به نظر میرسد بازی قایم باشک معادل بازی آپودیدراسکیندا[3] است که هولیوس پولو[4] نویسندهی یونانی قرن دو آن را توضیح داده است. در یونان جدید قایم باشک، کریفتو[5] نامیده میشود.
کودکان در سراسر جهان و با نام های متفاوت قایم باشک بازی میکنند. این بازی انواع زیادی دارد. به طور مثال، کودکان جنوب شرق نیجریه (ایبو[6]) اُرو بازی میکنند که ترکیبی از قایم باشک و گرگم به هوا است. در این بازی فرد جستجو کننده در مرکز دایرهی بزرگی میایستد که روی زمین کشیده شده است و به سایر بازیکنان میگوید مخفی شوند. سپس، این بازیکن از دایره بیرون میآید، سایر کودکان را پیدا و آنها را دنبال میکند. سایر بازیکنان باید داخل دایره بایستند تا ایمن باشند. فردی که جستجوگرقبل از رسیدن به دایره او را لمس کند، جستجو کنندهی بعدی است.
چرا در قایم باشک میرویم؟ چرا میخواهیم ما را پیدا کنند[7]؟
چرا کودکان در سنینی دوست دارند مخفی شوند و جستجو کنند؟ ظاهراً دلایلی وجود دارد که مخفی شدن و پیدا شدن برای کودکان هیجان ایجاد میکند. اول این که آنها پنهان میشوند؛ زیرا میخواهند بدانند که میتوانند بیرون بروند و اکتشاف کنند. آنها میخواهند بدانند در تنهایی مشکلی برایشان وجود ندارد. میخواهند مستقل بودن را احساس کنند. با این حال، هنگامی که کودک لذت اکتشاف را احساس کرد، تنها میشود و میخواهد مطمئن شود که دوستانش او را پیدا میکنند. این امیدبخش است. دنبال شدن یعنی مورد محبت واقع شدن. لذت پیدا شدن همان لذت سرزندگی و مورد توجه قرار گرفتن است. این دومین دلیل برای رواج زیاد این بازی است.
بازیهای سنتی قدیمی و محلی را بیشتر بشناسید.
سوم این که قایم باشک کودکان و بزرگسالان را در محیط حدس و گمان دور هم جمع میکند. مأموریتی مشترک که تناوبی از کشف کردن و کشف شدن است. هنگامی که فردی به دنبال دیگری است، لحظههای تردید موجب افزایش استرس میشود که هیجان با هم بودن را به دنبال دارد. چهارم، این بازی به کودکان اطمینان میدهد که افراد مرتبط میتوانند از یکدیگر جدا شوند و دوباره با هم باشند. بازی بین جدایی و پیوستن بی نهایت موجب قوت قلب میشود؛ زیرا به کودک خاطرنشان میکند که جدایی موقت و قابل تحمل است. علاوه براین، لذت شگرف با هم بودن را تشدید میکند؛ چون همیشه این ترس وجود دارد که با هم بودن اتفاق نیفتد.
بازی دالی موشه[8] نوعی از بازی قایم باشک برای نوزادان است. در این بازی فرد بزرگتر صورتش را مخفی میکند سپس دستش را از روی چهرهاش برمی دارد و به کودک میگوید دالی! تو را دیدم! از آنجا که برای نوزاد بقای شیء وجود ندارد- یعنی مغز نوزاد اطلاعات را طوری پردازش میکند که هرچه از دیده برود از دل هم میرود- زمانی که فرد بزرگتر صورتش را میپوشاند نوزاد باور میکند که آن فرد رفته است.
کتاب و اسباببازی برای نوزاد و نوپا
لذت دیدن چهره به دلیل آسودگی حاصل از پایان جدایی است. تبدیل اضطراب حاصل از جدایی به بازی لذتبخش نوعی مهارت است. به بیان دیگر، اکنون کودک به جای این که با رفتن فرد بزرگسال گریه کند، میخندد؛ زیرا علی رغم ترسهایش فرد بزرگسال دوباره ظاهر شده است. دالی موشه بارها و بارها انجام میشود، تکرار آن تسلیبخش است.
لازم است که در طول زندگی با جدایی مواجه شویم. قایم باشک برای کودک نوعی تمرین عدم وابستگی است و لذت با هم بودن ایجاد میکند. این بازی موجب میشود کودک با ترس مستقل بودن و جدایی مواجه شود. تسلط بر ترس جالب است. بازی که در طول زمان جایگاهی برای بردباری کودک ایجاد میکند.
بازیهای قدیمی و خاطرهانگیز بیشتری را بشناسید: