چهار سال همراه کودکان شیرخوارگاه آمنه با کتاب‌ها رشد کردیم

روزی۱ از روزهای سال ۹۲، موزه فرهنگ کودکی پذیرای میهمانانی ویژه بود، فرشته‌هایی از «شیرخوارگاه آمنه» که در «سکوتی پرصدا» از موزه دیدن می‌کردند؛ جذابیت‌های موزه هیجان و کنجکاوی آن‌ها را برمی‌انگیخت اما «ساکت» بودند زیرا دستگاه تکلم آن‌ها چنان پرورش و آموزش نیافته بود که توان ادای آنچه در ذهن بود را داشته باشد یا اگر هم این توان بود، آن‌ها در گنجینه کم‌محتوای واژگان خود واژه‌ای نمی‌یافتند که آنچه را در ذهن دارند بر زبان آورند و «پرصدا» بودند چراکه هیجان و شور یا ابهامات و پرسش‌های مانده در ذهن آن‌ها، به صداها، حروف و واژگانی نامفهوم و گاه نا‌آرامی‌هایی تبدیل می‌شد.  

این میزبانی، مجریان برنامه «با من بخوان» را بر آن داشت که این میهمانان عزیز را در زمره مخاطبان خود قرار دهند. این‌گونه بود که از تیرماه ۱۳۹۳ «با من بخوان» در «شیرخوارگاه آمنه» متولد شد.

آموزش بسته «آواورزی» انگیزه‌ای شد برای بچه‌ها تا تلاش کنند حرف بزنند

«با من بخوان» با آموزش سواد پایه به کودکان بالای سه سال و با هدف اولیه تقویت توانایی‌های شنیداری و گفتاری آن‌ها فعالیت خود را در شیرخوارگاه آمنه آغاز کرد؛ اما آموزش باید متناسب با توانایی‌ها و نیازهای واقعی مخاطب پیش می‌رفت؛ رشد ذهن و سلسله اعصاب نوباوه‌ها مشکلی نداشت اما محیط و تجربه‌های محیطی برای آن‌ها بسیار محدود و گاه غیرقابل‌دسترس بود و توانایی‌های بالقوه آن‌ها بستری برای بالفعل شدن نیافته بود؛ به‌گونه‌ای که نه‌تنها امکان گذاری طبیعی از مراحل رشد برای آن‌ها فراهم نبود بلکه گاه حتی عقب‌تر از سن خود پیش می‌رفتند تا آن‌جا که نگاه‌ها و قضاوت‌هایی بسیار دورتر از حقیقت را باعث می‌شدند؛ قضاوت‌هایی که سرنوشت آن‌ها را از یک کودک با توانایی‌های طبیعی، چه‌بسا کودکی فراطبیعی در بستری مناسب، به کودکی عقب‌مانده و ناتوان تغییر می‌داد.

با بسته «آواورزی با سی‌بی‌لک» آغاز کردیم و کتاب خواندیم و این فرصتی شد برای نوباوه‌ها و کودکانِ همراه، برای ابراز وجود و انگیزه‌ای برای تلاش در حرف زدن. آن‌ها تلاش کردند حرف بزنند زیرا تقلید آواهای «آواورزی»، گفتن قصه کتاب یا خواندن تصویر آن را دوست داشتند و برای این کار نیاز به واژه‌ها داشتند. کودکان هنگام کتابخوانی، گوش و چشمی یافته بودند که همواره در کنار و همراه آنان بود؛ آن‌ها شنیده و دیده می‌شدند پس می‌توانستند ابراز وجود کنند؛ تعریف کنند، بخواهند، بخوانند و ... . آن‌ها حالا دریافته بودند برای رسیدن به این اهداف، به‌جای فریاد زدن، گریه کردن، سرکوبیدن یا خشونت و ... می‌توانند حرف بزنند. پس باید حرف می‌زدند، اما دریافتند برای ادای درست یک حرف و کلمه ابتدا باید به منِ گوینده به‌خوبی گوش کنند، به من خوب نگاه کنند که لب‌ها، دندان‌ها و زبانم را برای ادای آن حرف چه می‌کنم و گاه دست بر رانش‌گاه حرف بگذارند و با گوینده‌ حرف تمرین کند. باید بشنوند سپس بگویند، پس خوب شنیدند و خوب دیدند سپس سعی کردند، گفتند، تشویق شدند و با تشویق‌ها دوباره ترغیب شدند و دوباره گفتند و شنیدند و دیدند و گفتند و گفتند و ... و آموختند! کودکان بالاخره حرف و کلمه‌ای که نمی‌گفتند یا اشتباه می‌گفتند را بر زبان آوردند و هر روز بیشتر گفتند، تعریف کردند و آموختند.

 

آواورزی با سی بی لک

 

در شیرخوارگاه آمنه کتابخوانی بهانه و فرصتی شد برای آغوش‌گرفتن، دیده‌شدن و شنیده‌شدن

تحولی بزرگ در این بزرگان کوچک رخ داده بود که همه مسئولان و مربیان شیرخوارگاه آمنه با شوق به آن اذعان داشتند:

در ۳۰ نوباوه و کودک تحت پوشش برنامه «با من بخوان» در طول یک سال و اندی،

  • کتاب‌خوانی که اصل اول آن لذت‌بخشیدن است بهانه و فرصتی شد برای آغوش گرفتن، دیده شدن و شنیده شدن. این‌گونه تا حدودی نیاز عاطفی آن‌ها تأمین شد.
  • با دیده شدن و شنیده شدن، توانایی‌‌هایشان ظهور کرد و تایید و تشویق شد. این‌گونه شخصیت یافتند، ابراز وجود کردند و خویشتن‌پنداری و عزت‌نفس آن‌ها رشد یافت.
  • آرام‌آرام رفتار درست با کتاب را آموختند، به کتاب علاقه‌مند شدند، ورق زدن کتاب را تمرین کردند و یاد گرفتند، تصویرها و نوشته‌ها را دیدند و با رغبت کوشیدند قصه کتاب و قصه تصویرها را تعریف کنند. این‌گونه برای حرف زدن ترغیب شدند و تمرین و تلاش کردند.
  • با توانایی بیشتر در حرف زدن و با افزایش دایره واژگان، راه بهتری برای ارتباط، بیان نیازها و خواسته‌های خود یافتند. آن‌ها به‌جای فریاد زدن، گریه کردن، سرکوبیدن، خشونت و ... از کلام کمک گرفتند. این‌گونه آرامش بیشتری یافتند.
  • با علاقه‌مند شدن به کتاب و کتابخوانی، تمرکز و توجه آن‌ها افزایش یافت. این‌گونه آمادگی آن‌ها برای حضور در کلاس درس و مدرسه بیشتر و بیشتر شد.
  • با همراهی کتاب توانستند به‌طور غیرمستقیم قوانینی از زندگی اجتماعی مانند رعایت نوبت، احترام به مالکیت یکدیگر، فرهنگ اجازه گرفتن، نظم‌وترتیب و ... را نیز بیاموزند.

 

 

کتابخانه با من بخوان در شیرخوارگاه آمنه

کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه

 

آغاز به کار خواندن با نوزادان و نوپایان

به ‌دلایل مختلف، پس از یک‌دوره‌ زمانی، نوباوه‌ها و کودکان ِهمراه تغییر می‌کردند. آن‌گاه که پس از مدت‌ها صرف وقت و انرژی برای نهادینه کردن آموزش‌ها، آموختن قوانین کلاس و رفتار با کتاب، رسیدن به تمرکز چند دقیقه‌ای و ... به نتایجی می‌رسیدیم، به دلایل مختلف اعم از پذیرفته‌شده برای فرزندخواندگی، رفتن به مهدکودک، تداخل با ساعت‌های درمان و ... اعضای کلاس تغییر می‌کردند و مخاطبان جدید نیاز به شروعی مجدد داشتند. پس اهداف بلند‌مدت «با من بخوان» در همان ابتدای راه با نقص روبه‌رو می‌شد و نتیجه‌گیری درست و کامل به تعویق می‌افتاد یا هرگز حاصل نمی‌شد.

این امر همچنین ایمان به نتیجه مطلوب و اثر چشمگیر کتابخوانی بر ذهن و جسم نوزاد که در کتابِ «خواندن با نوزاد و نوپا» ترجمه زهره قایینی به‌روشنی و تفصیل به آن اشاره شده ‌است، این پرسش را در ذهن ایجاد کرد که با توجه به شرایط متغیر شیرخوارگاه آمنه و فرشته‌های کوچک آن چرا کتاب «با من بخوان» را از نوزادی ورق نزنیم؟ چرا کتاب «با من بخوان» را به نوزاد که با تمام وجود گوش و چشم است و آماده آموختن هدیه نکنیم که فرصتی کافی برای خواندن سطر سطر آن داشته باشیم؟ چرا از نوزادی کتاب را همراه و رفیق همیشگی او نکنیم که دیگر نگران جدایی او در هیچ دوره‌ای از زندگی نباشیم؟

 

کتابخانه کودک محور با من بخوان

کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه

 

بنابراین گروه هدف، از نوباوه و کودک به نوزاد تغییر یافت و کتاب‌خوانی برای نوزادان از مهرماه ۱۳۹۴ برای نیل به این اهداف آغاز شد:

  • افزایش مهارت شنیداری نوزاد
  • افزایش شمار واژگانی که نوزاد می‌شنود.
  • افزایش تمرکز و رشد حافظه نوزاد
  • افزایش درک معنای واژگان توسط نوزاد
  • آشنایی با مفاهیم و نمادهای چاپی
  • دیدن تصاویر در کتاب‌ها و دریافت اطلاعات از آن‌ها
  • ایجاد پیوند عاطفی میان نوزاد و او که برای نوزاد کتاب می‌خواند و تأمین هرچند اندک نیاز عاطفی او
  • بسترسازی و تقویت تخیل و احساسات نوزاد
  • نهادینه کردن عشق به مطالعه در نوزاد با آفریدن لحظاتی خوش برای او در همراهی با کتاب و کتابخوان.

نوزاد سندرم داون در اوج گریه و ناآرامی با کتاب آرام می‌شوند

«کتاب»، «آموزش» و «نوزاد»؟! این‌ها از نگاه دوستانی که در ارتباط مستقیم با نوزادان شیرخوارگاه آمنه بودند واژه‌هایی بسیار دور و بی‌ارتباط با یکدیگر بودند! و این نگاه آغاز به کار را دشوار می‌کرد؛ اما ما و کتاب‌های همراه ما که تا امروز در شیرخوارگاه پایدار مانده‌ایم کم‌کم مربیان را نیز با خود همراه کردیم تا آن‌جا که اینک این مربیان آن‌گاه که از آرام کردن نوزاد و نوپای بی‌قرار خود ناامید می‌شوند او را به ما می‌سپارند تا با کتاب‌ها و قصه‌هایمان آرامش کنیم.

اینک کتاب و قصه، آرام‌بخشی مؤثر برای نوزادان است؛ نوزاد سندرم‌داون در اوج گریه و ناآرامی، با صحبت و توجه و با کتابخوانی و شعر و قصه که با آغوش همراه است به‌تدریج آرام می‌شود و لبخند می‌زند. برای نوزادی که دچار ضایعه پوستی مادرزادی و زخم‌های دردناک است، هنگام تعویض لباس و پوشک از کتاب کمک می‌گیریم و با توجه دادن او به کتاب و قصه و اهدای لذت کتابخوانی، احساس درد او را کاهش می‌دهیم و به نوزادی که کاردرمانی او با گریه و بی‌قراری توأم است با قصه و کتاب آرامش می‌‌بخشیم و ... .

کتاب برای نوزادان فراتر و متفاوت‌تر از اسباب‌بازی‌هاست

با گذر زمان، نوزاد از یک‌ماهگی در خواب‌وبیداری در کنار کتاب رشد می‌کند و نوپا می‌شود. «با من بخوان» در کنار نوزاد، پا می‌گیرد؛ نوزادی که برای کشف و برای رفع کنجکاوی خود کتاب را به دهان می‌برد اینک در مرحله نوپایی می‌داند کتاب چیزی فراتر و متفاوت‌تر از سایر اسباب‌بازی‌هاست؛ خوردنی نیست بلکه خواندنی است. او اینک سعی می‌کند و گاه موفق می‌شود با انگشتان کوچکش کتاب را ورق بزند، تصاویر آن را ببیند و گاه با انگشت گذاشتن روی تصاویر و نوشته‌ها با زبان خود و در حد توانایی خود برای ما کتاب بخواند.

حالا نوپا می‌تواند حرف بزند چراکه او از نوزادی تمرین حرف زدن کرده است: او با دقت گوش کرده است؛ زمانی‌که برایش کتاب خوانده‌ایم، قصه گفته‌ایم یا زمانی‌که از او تقلید و صداها، غان‌و‌غون‌ها و «د د ب ب» های او را تکرار کرده‌ایم و او با لذت و رغبت، دوباره با ما صحبت کرده است. به ما که غرق در حرکات لب و دندان و زبان، حروف و کلمات را برای او تلفظ کرده‌ایم نگاه و سعی کرده ‌است مانند ما لب‌ها را حرکت دهد یا روی هم بگذارد. گاه هنگامی‌که با او حرف زده‌ایم بر لب‌های ما دست گذاشته یا انگشت در دهان ما کرده تا آن‌چه را که هنگام ادای یک حرف و واژه رخ می‌دهد ملموس‌تر دریابد. نوزاد رفته‌رفته با ما و کتاب همراه‌تر می‌شود. او حالا فقط یک شنونده نیست و گفت‌و‌شنود ما به گفت‌و‌گو تبدیل می‌شود. ما برای او می‌گوییم و می‌خوانیم و او برای ما لبخند می‌زند، صدا در می‌آورد، غان‌و‌غون می‌کند و دست‌و‌پا و گاه فریادهای شوق‌آمیز می‌زند.

او در کنار کتابخوانی، نام خود را، هنگام سلام و احوال‌پرسی، بازی «تاپ‌تاپ‌خمیر»، «قایم‌باشک» و «دالی بازی»، هنگام حمام ‌شدن و صرف شیر و ... بارها و بارها می‌شنود، می‌شناسد و شخصیت می‌یابد. با ورزش و ماساژ و نوازش، ضمن تکرار نام اعضای بدن و اجزای چهره او، زیبایی‌های وجودش برایش نام برده و تحسین می‌شود و اعتماد‌به‌نفس او تقویت می‌شود.

 

شیرخوارگاه آمنه

کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه

 

هر لحظه با هم بودنمان در کنار نوزادان آمنه یک قصه است

برنامه «با من بخوان» که در گذشته فقط ۴ ساعت در هفته را به میهمانی شیرخوارگاه می‌رفت و گاه فقط میهمانی ناخوانده و اجباری بود، اینک حداقل ۱۶ ساعت در هفته را مهمان عزیز شیرخوارگاه است و لحظات خوش و پرباری را در کنار حداقل ۷۰ نوزاد و نوپا می‌گذراند. حالا در کنار کتاب‌های «با من بخوان»، هر آن‌چه در اطراف ماست یک کتاب است و هر لحظه‌ باهم‌بودن یک قصه؛ با هم به صبح و خورشید سلام می‌کنیم، ما از نقش‌های ملحفه‌ی نوزاد و نوپا برایش می‌گوییم و از رنگ‌های اطرافش و از نام و آوای حیوانات آویزان در آویز تختش. صداهای اطرافش را تقلید و آن چه انجام می‌دهیم را تعریف می‌کنیم: «صبحانه می‌خوریم، شیر می‌خوریم، حموم می‌کنیم و ...» و او افزون ‌بر این‌که حالا با رفتار یا گفتار ویژه خود پاسخمان را می‌دهد این واژه‌ها را در گنجینه واژگان خود ذخیره می‌کند تا در آینده که توانایی حرف زدن یافت از آن‌ها استفاده کند.

حالا کتاب‌های «با من بخوان»، نزدیک نوزاد و نوپا در محلی در اتاق خواب یا اتاق بازی جای گرفته‌اند و همواره در معرض دید اوست و او می‌تواند آن را از مربی خود بخواهد. مربیان نیز گاهی خود برای آن‌ها کتاب می‌خوانند. اینک افتخار سرپرست بخش این است که: «نوزاد و نوپای بخش ما بیشتر روزها کتاب می‌خواند».

 

کتابخانه با من بخوان

کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه

 

اکنون ۲۰۰ نوزاد آمنه زیر «پوشش با من بخوان» هستند

از دو سال گذشته، قصه‌گویی، خواندن شعر و متل و لالایی و ... در کنار کتابخوانی و در راستای نیل به این اهداف، ۱۶ ساعت در هفته برای تعداد میانگین ۶۰ نوزاد و نوپا انجام می‌شود و تا کنون حدود ۲۰۰ نوزاد در کنار ما کتاب خوانده‌اند، قصه شنیده‌اند و به شعر و متل و لالایی و ... گوش داده‌اند.
 در کنار تمام اهدافی که دنبال می‌شد نتایجی زیباتر نیز آرام آرام حاصل شد:

  • کتاب و کتابخوانی، با برنامه‌ای منظم و تقریباً هرروزه به جمع نوزادان پیوست و جایگزین تلویزیون که جز تخدیر ذهن نوزاد هدیه دیگری برای او ندارد شد.
  • اینک نوزادان در کنار کشف کتاب، در اغلب موارد کتاب را به سایر اسباب‌بازی‌ها ترجیح می‌دهند تا آن‌جا که فقط دستیابی به کتاب، انگیزه آن‌ها برای دراز کردن دست، سینه‌خیز رفتن یا چهاردست‌وپا حرکت‌کردن است.
  • نوزاد پس از کشف کتاب و تفاوت آن با سایر اسباب‌بازی‌ها همچنین با تقلید، به‌جای دهان بردن یا پرت کردن کتاب، سعی می‌کند کتاب را ورق بزند و درنهایت موفق می‌شود و این‌گونه، استفاده درست از کتاب را می‌آموزد. گرچه این موفقیت با پاره‌کردن چندین کتاب به دست می‌آید اما مهارتی باارزش است.
  • آواسازی و غان و غون نوزاد، قبل از یک‌سالگی به حروف تبدیل می‌شود و قبل از دوسالگی به واژگان. او آرام آرام می‌رود جمله بسازد، حرف بزند و ارتباط برقرار کند و نیازهایش را با آرامش بیان کند. این‌گونه، او مراحل رشد زبانی را تقریبا متناسب با سن خود طی می‌کند.
  • در تنهایی، با واژه‌های خود کتاب می‌خواند. گاهی نیز کتابخوانی او در گروه دوستان انجام می‌گیرد.

 

خواندن با نوزاد و نوپا

کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه

 

به‌تدریج سفره «با من بخوان» همراه با نوزادان و نوپایان بزرگ، گسترده‌تر و گسترده‌تر ‌‌شده است. گروه اول نوزادانِ کتابخوان که اینک به سن نوباوگی رسیده‌اند چندین دقیقه آرام می‌نشینند، بر کتاب تمرکز می‌کنند، روی نوشته‌ها و تصاویر انگشت می‌گذارند و کتاب می‌خوانند. همچنین در کتابخانه کودک‌محور «با من بخوان» که از سال پیش به همت موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با کتاب‌های باکیفیت غنی شده است محیطی سرشار از لذت و سواد را تجربه می‌کنند و طعم خوش کتاب را در محیطی ویژه می‌چشند.

و این‌گونه است که «کتابِ خوب خواندن» و «خوب خواندنِ کتاب‌ِ خوب» که از اصول «با من بخوان» است می‌تواند دنیایی متفاوت‌تر، زیباتر و بزرگ‌تر برای کاشفان امروز و سازندگان فردا بیافریند و ما در تولد چهارسالگی «با من بخوان» در آمنه، افتخار می‌کنیم که بیش از ۲۰۰ نوزاد، نوپا و نوباوه‌ی ما در آمنه، اینک کوچک‌ترین اعضای خانواده بزرگ «با من بخوان» هستند.

... و ما با ایمان به هدفی والا و نتیجه‌ای باشکوه، آهسته و پیوسته و صبور پیش می‌رویم و باور داریم «در یک جریان طولانی آموزشی اگر هدف، یک بنیاد محکم و استوار باشد سرعت به معنای عقب انداختن است.»

۱ لازم به ذکر است که برنامه «با من بخوان» امکان هیچگونه عکس‌برداری و فیلم‌برداری از کار با کودکان شیرخوارگاه آمنه را ندارد.

نویسنده
آزاده صادقی، مسئول برنامه «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه
کلیدواژه:
Submitted by editor71 on