«قصهها، بچهها را به ریشهها و گذشتهشان بر میگرداند. برای هر نسلی جذاب است که بداند نسل قبل چگونه زندگی میکردند. پایداری قصهها باعث پایداری فرهنگ میشود.»
نوشآفرین انصاری
هفته بلندخوانی (دوم تا هشتم بهمن)
با بلندخوانیِ کتابهای باکیفیت برای کودکان، به واژهها جان میبخشیم، فضای داستان را در ذهنشان بیدار میکنیم و کنشها و رخدادهای داستان را در برابرشان به حرکت درمیآوریم. بلندخوانی افسونی است که داستان را در برابر چشم و گوش کودکان به نمایش درمیآورد.
بلندخوانی برای کودکان، یکی از نیازهای بنیادین آنها در آشنایی با ادبیات کودکان است. هنگامیکه برای کودکان بلندخوانی میشود، جدای از اینکه بیشترین لذت را از شنیدن داستان میبرند، شیوههای گفتار در زبان را نیز میآموزند. هنگامیکه صدای بلندخوان آرام است، داستان چون رودی آرام در جریان است، هنگامیکه صدای بلندخوان اوج میگیرد، روایت رو بهسوی بلندیها و کشمکشها میرود. هنگامیکه صدای بلندخوان فرو مینشیند، گرههای داستان گشوده شده است. با این پیچوتابها در گفتار است که کودکان با جادوی زبان آشنا و در برابر ادبیات به شگفتی میرسند و لذت میبرند.
کتابها باید زندگی شوند
یک پدر و مادر و یا معلم وکتابدار باهوش و دانا میداند که خواندن کتاب به تنهایی کافی نیست. برای آنکه تاثیر مورد نظر بر روی کودک اِعمال گردد، باید کتاب جزیی از زندگی کودک و آن خانواده گردد.
در محیط کتابخانهای نیز برای کودکان باید از خلاقیتها و روشهایی استفاده کرد که ایجاد علاقه و وابستگی در کودک ایجاد نماید و کودک احساس دلتنگی نسبت به کتابخانه نماید. کتابداری که ترویج خواندن برای کودکان را در برنامههای خود در نظر گرفته است، باید فضایی متفاوت و متناسب با کودک در کتابخانه خود ایجاد نماید. با روشهای خلاقانه کتاب را وارد زندگی کودک نماید. از هر بهانهای برای برگزاری برنامههای گروهی کتابخوانی و سرگرمکننده برای کودکان استفاده نماید.
خواندن برای کودک از چه سنی باید آغاز شود؟
به گفته دانشمندان و پزشکان کودک از دوران اواخر حاملگی مادر قادر به شنیدن صداها است و در هنگام به دنیا آمدن نیز تنها حس کامل کودک، شنوایی است. به گفته پزشکان نوزاد با (میلیارد) سلول مغزی به دنیا میآید. پس از تولد، رشد سلولهای مغزی بسیار حیاتی است. سلولهای مغز نوزاد میتواند از سوی والدین تحریک شود. این تحریکها ارتباطهای تازهای در سلولهای مغزی به وجود میآورد که به سیستم سیمهای ارتباطی پیچیده و انبوه شباهت دارد. اما پس از مدت کوتاهی سلولها شروع به جوانه زده، شاخههایی به نام اکسون و گیرندههای کوتاهی به نام دندریت میکنند. اکسونها، سیگنالها را منتقل میکنند و دندریتها اطلاعات را دریافت مینمایند و سیناپس یا پیوندی را برقرار میسازند. تا سن دو سالگی اتصالهای مغزی تا یک هزار تریلیون افزایش مییابد. این عدد به اندازه شمار ستارههای کهکشان است. به گفته امیلی دیکنسون مغز گستردهتر از آسمان است.
هر واژهای که برای نوزاد خوانده میشود یک اتصال مغزی ایجاد میکندکه سبب رشد مغز نوزاد میشود. این واژهها خوراک مغز نوزاد هستند. بلندخوانی برای نوزاد بهترین سرمایهگذاری برای آموزش او در آینده است.
معرفی کتاب
-
در دنیای قصه، اشیا و حیوانات سخن میگویند. ناممکنها ممکن میشوند. تمام جانوران و گیاهان بر پایهی منطق عمل میکنند. مجموعهای از این رفتارها با زبان قصه به کودک میآموزد که چگونه چالشهای پیش رو در زندگی را پشت سر گذارد یا بهطور مثال حسی مانند همکاری و مفید بودن را تجربه کند. مثال: قصهی مهمانهای ناخوانده که شرط ماندن را در مفید بودن بیان میکند!
- در هر داستان گره یا چالشی ایجاد میشود که درست شکل گرههای زندگی است. قصه دست کودک را میگیرد و از این چالش رد میکند. ابزار این عبور، خیالِ کودک است. مثال: قصه کدوی قلقلهزن که به زبان داستان به کودک میآموزد هنگام مواجهه با خطرات و افراد ناباب، توانایی فکر و تدبیرخاص داشته باشد.
- بچهها عناصر اصلی قصهها هستند. قصهها مفاهیمی را میگویند که در زندگی واقعی با آن روبهرو هستند. مانند طرد شدن، بیمهری، تبعیض، نافرمانی، ترس، تنهایی و... اما همیشه بچهها پیروز میشوند.
داستانها با کنایهای از فداکاری، گذشت، بخشش و آرمانگرایی که با درونمایه اخلاقی، روابط انسانی و مهر و محبت متقابل بین آنان را بیان میکنند، قادر هستند آرامش و عشق و موهبت بخشندگی را به سادگی ولی با عمقی تاثیرگذار بر ذهن کودک بنشانند. مثال: کتاب «درخت بخشنده» شل سیلوراستاین که با کارکرد اجتماعی– عاطفی حکایتی ستایشآمیز است از رضایت خاطری که درخت به عنوان یک بخشنده تمامعیار در خود احساس میکند. او هیچ چشمداشتی به جز دیدار پسرک ندارد.
یادمان باشد قصههای تکراری برای بچهها همان دردشان است. با درخواست مکرر خواندن یک قصه تکراری میتوان به گره ذهن یک کودک پی برد.
قصهها به کودکان یاد میدهند که برای کامل شدن و رشد شخصیتشان باید مسیر زندگی را در جستوجوی معنا بپیمایند. آزمون و خطا کنند و بگذارند و بگذرند تا به نتیجه مطلوب برسند. مثال:کتاب«در جستجوی قطعه گمشده» شل سیلوراستاین. «او قطعهای کم داشت و شاد نبود» این آغاز ماجراست، پس راه میافتد، صحراها و کوهها را زیر پا میگذارد و از جنگلها و باتلاقها میگذرد و به قطعههای گوناگون برمیخورد اما هریک از آنها «اِشکالی» دارد. بالاخره به قطعهای برمیخورد که کاملاً «جور» درمیآید و او را «کامل» میکند.
صدای مادر یا مربی :
اغلب غیبت فیزیکی و یا ذهنی والدین در زندگی بچه رخ میدهد. قصهگویی فرصتی است تا حضور صد در صد مادر و تحت نظر داشتن تمام حرکات مادر توسط کودک رخ دهد.
چه قصهای بخوانیم؟
قصههای قدیمی قطعاً موقعیت تجاری قصههای امروزی را ندارند اما قصههایی هستند که از هزاران سال پیش به ما به ارث رسیدهاند و چکیده روح یک ملتاند و از آنجایی که اغلب با قصههای دیگر تمدنها مشترکاند، میتوان گفت قصههای قدیمی روح و زبان مشترک ساکنین کرهزمین هستند. مثال: شخصیت انار خاتون در کتاب افسانههای آذربایجان به روایت صمد بهرنگی که همان زیبای خفتهی جهانی است یا ماه پیشونی که در همین مجموعه نمادی از سیندرلای محبوب جهانی است.
یک قصهگوی خوب و یا بلندخوان باتجربه، هربار سعی میکند قصه در وجودش زندگی کند.
ذهن کودک میتواند زنجیره به هم پیوستهای از تصاویر بسازد.
افسانهها از چراها سخن میگویند نه از چگونگی رخ دادنها، برای همین به دل کودکان مینشینند.
شاهزاده به زیر آب میرود تا انگشتر گمشده را پیدا کند.
ملک محمد سالها در چاه و دنیای زیرین زندگی میکند.
- خواص گیاهان دارویی برای ما همیشه اعجابانگیز بوده است ولی چگونه این مبحث را برای کودکان جذاب کنیم؟ افسانهها راز گیاهان دارویی را در متن خویش دارند و تنها کافیست کودک را با افسانه پیوند دهیم تا رازها، خود زبان به سخن بگشایند!
- در افسانه شاماران، تاماسب با شاماران حرف میزند و در چاه پر از مار زندگی میکند. نتیجه این نوع تجربه دست یافتن به راز طبیعت است و به خواص گیاهان پی میبرد. آشی که با انواع سبزیجات هر ساله در منطقه کردستان به نام آش شاماران پخته میشود، سنتی است که نشان از راز گیاهان دارد.
- به کمک افسانهها میتوان مفاهیم علمی را برای کودکان بازگو کرد!
- مثال: کتاب «آستر بدرقه» لیلا کفاشزاده تمامی اجزا کتاب و ابزار صحافی سنتی را در قالب داستان به کودکان آموزش میدهد. در بخش کارگاههای عملی (صحافی سنتی) برای کودکان، پیش از شروع کارگاه این کتاب بلندخوانی میشود.
- کتاب « آبی کوچولو» خانم گی چَپمَن داستانی زیبا از رویا و تخیل کودکان که برای گروه سنی ٧-١٢ سال مناسب است. تصاویر زیبای کتاب بر جذابیت آن افزوده است. اثر، چه متن و چه تصویر، سبب تقویت تخیل کودک میشود و ذوق هنری او را افزایش میدهد و به کمک این کتاب میتوان لزوم مرمت آثار تاریخی را برای کودکان بیان نمود. در بخش کارگاههای عملی (مرمت سفال) برای کودکان، پیش از شروع کارگاه این کتاب بلندخوانی میشود.
- (کتاب اکسیژن و همبازیهایش) سرور کتبی در این كتاب مصور برخی از مفاهیم، قواعد و اطلاعات اصلی مربوط به علوم، بهویژه عناصر شیمیایی مختلف و خواص آنها، در قالب شش داستان ساده به دانشآموزان گروه سنی (ج) آموزش داده میشود.
- کتابها میتوانند تهدیدها را به فرصتها تبدیل کنند. مثال: در کتاب «سرماخوردگی خرس» بانی بکر، کودکان در مواجهه با رفتار خرس هنگام سرماخوردگی، نوع رفتار خودشان را میبینند و به اشتباهات خود پی میبرند. همچنین یاد میگیرند که در هنگام بیماریِ اطرافیان چقدر میتوانند مفید باشند. یا در کتاب «یک دقیقه صبر کن» یویی مورالز، کودکان به روشنی در مییابند که میتوان مرگ را به فرصتی برای زندگی کردن تبدیل کرد.
آموزش اهمیت و حفظ محیط زیست به کودکان و البته پرهیز از مصرفگرایی!
پیش از هر امری، مصرفگرایی یعنی خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توام با دور ریختن هرچه بیشتر کالاها باعث از بین رفتن و جایگرین نشدن منابع طبیعی کشور میشود. با سهیم کردن کودکان در یک داستان محیط زیستی میتوان آنها را در حفاظت از محیط زیست شریک نمود و عوارض فرهنگ اشتباه مصرفگرایی را در قالب داستان بیان نمود.
مثال: «یک داستان محشر» فوئب گیلمن، روایتی است دلپذیر از رابطهی گرم خانوادگی و بهویژه صمیمیت بین نوه و پدربزرگ، آینهی کوچکی است از بخشی از یک جامعه سنتی. داستانی است از خلاقیت، بازیافت و استفاده بهینه از مواد مصرفی.
نوع دوستی
در جامعه امروزی ما متاسفانه کودکان در خانوادههای کمجمعیت رشد میکنند و به طبع آن، همه چیز را از آن خود میدانند. فرصت به اشتراک گذاشتن احساسات و کمک به خواهر و برادر از همان زمان طفولیت را از دست دادهاند و یک خودمحوری بر کودکانمان حاکم شده که تجربهی حسِ خوب نوعدوستی را از آنان گرفته. داستانها میتوانند کودک را در فضای تعامل احساس با دیگران قرار دهند و حس خوب اهمیت دادن به دیگران را به آنها منتقل کنند.
مثال: کتاب «این همه تلق و ملق» نوشته سرور کتبی که در آن نویسنده با شگردی تازه و نو، موضوع نیاز افراد را به دوستی و مورد توجه بودن را بیان میکند. فضای داستان یک فضای سنتی– قدیمی ایرانی است. زبان داستان آهنگین و شعرگونه است با واژههای عامیانه صمیمی که در خور گروه سنی الف و ب است و از آن لذت میبرد. تصاویر، زیبا، زنده و پویا هستند و فضای سنتی داستان را حفظ کردهاند. داستان قابلیت تبدیل به نمایش خلاق و اجرای در کلاس را دارد. رکن اساسی داستان «این همه تلق و ملق» ادراک تفکر مراقبتی در دل زندگی اجتماعی است. پرسیدن و بیتفاوت نبودن. با کمترین هزینههای اشتراکی به حال خوب جمعی رسیدن، همدیگر را دیدن و شنیدن، چیزی که جامعه امروز ایران به شدت تشنه آن است.
پیشگیری از آزار جنسی کودکان
متاسفانه همواره در طول زمانهای زیادی، آزار کودکان دغدغه خانوادهها و خود بچهها بوده است. هیچ امری امنتر و مفیدتر از این نیست که از طریق داستان و کتاب، کودک را به این امر آگاه سازیم. مثال: کتاب «من همه را دوست دارم اما...» از خانم دکتر شهین علیاییزند. در این کتاب با توجه به امر پیشگیری، آگاهیهای لازم در مورد مراقبت از خود به کودکان داده میشود.
بهطور خلاصه میشود گفت که خواندن کتاب در کودکان:
- موجب برقراری احساس عاطفی بین کودکان و والدین میگردد.
- به یادگیری و گسترش دایره واژگان کودک کمک میکند.
- در بزرگسالی ایجاد انگیزه و هدف مینماید.
- قدرت تخیل و خلاقیت کودک را افزایش میدهد.
- اطلاعات عمومی کودک را بالا میبرد.
- قدرت یادگیری، رشد مغزی و رشد زبانی را در کودک افزایش میدهد.
- باعث تمرکز کودک بر روی یک موضوع میگردد.
منابع :
- خواندن با نوزاد و نوپا نوشته کارولین بلیک مور و باربارا وستون رامیرز
- سایت کتابک