«قهرمانی به نام آستر بدرقه» نام کتابی است که به سبک و سیاق افسانههای کهن، شکلگیری یک کتاب و صحافی سنتی را روایت میکند.
شخصیتهای داستان اجزای کتاباند که در شهر کتاب زندگی میکنند. اما چون صحافی نشدهاند جناب باد آنها را پراکنده میکند. قهرمان داستان، دختری است به نام آستر بدرقه که خود از اجزای صحافی سنتی است و در قصر کاغذی به همراه پدر و مادرش، آقا و خانم جلد زندگی میکند. اما صفحه عنوان گم شده و آستر بدرقه با سفری پر ماجرا و با کمکهایی که از جناب مستطاب فهرست، خانم دیباچه، پدر بزرگ پایان و دیگر شخصیتهای داستان میگیرد، موفق میشود تا اهالی شهر کتاب را که اسیر دیو نمور بودند آزاد کند و همه را به سامان برساند.
لیلا کفاشزاده نویسنده این داستان دانش آموخته رشته مرمت آثار بوده و به خوبی با آسیبهای وارده بر آثار کاغذی آشناست. این داستان که در قالب افسانههای پریان تألیف شده به خوانندگان میآموزد که نم و رطوبت چگونه در قالب شخصیت دیو نمور به کتابها آسیب میزند و مادربزرگ شیرازه چگونه صفحات کتاب را به هم میدوزد.
عوامل آسیب رسان به کتابها چه هستند و یک کتاب چگونه شیرازهبندی و صحافی میشود. ابتکار دیگر این کتاب شماره گذاری صفحات آن است که به جای اعداد ساده از صفات کودکانه و مشاغل کتاب آرایی استفاده شده است. به عنوان مثال یازده بالابلند، دوازده برنا، بیست و نه خاتمبند، بیست و شش آهار زن و الی آخر.
نرگس تمیزگران با الهام از نگارگری و کتابآرایی ایرانی و تلفیق آن با تصاویری به سبک چاپ سنگی تصویرگری کتاب را انجام داده است.
گفتنی است، کارگاه صحافی سنتی برای اولین بار توسط پریسا شجاعی کارشناس پژوهشکده مرمت آثار تاریخی فرهنگی در سال ۱۳۸۹ در دبستان مهر مریم تهران برای پایه سوم تدریس شد.
این داستان که در سالهای بعد به این کارگاه افزوده و در موزهها، مدارس و کتابخانههای بسیاری برای کودکان روایت شد امسال با قصه گویی لیلا تاجیک در جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان تهران مقام دوم را کسب کرد.
این کتاب ویژه گروه سنی ج و د بوده و توسط انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری منتشر شده است.