فقط پنج دقیقه دیگه...

عنوان لاتین
Five More Minutes

«فقط پنج دقیقه دیگه…» کتابی تصویری است که مارتا آلتس (Marta Altes) نوشته و تصویرگری کرده است. این کتاب درباره‌ی مفهوم زمان است و از نگاه و زبان کودک (بچه‌روباه) روایت می‌شود.

تاکنون همه‌ی ما درک کرده‌ایم که گرچه زمان روی عقربه‌های ساعت با شتابی یک‌سان در گذر است، بسته به حال و وضعیت ما «کُند» یا «تند» می‌گذرد؛ مثلاً وقتی در ایستگاه اتوبوس منتظریم زمان بسیار کُند و اگر مثل روباه کوچک داستان در جشن تولد باشیم، یک ساعت به چشم‌بر‌هم‌زدنی می‌گذرد. زمانِ انتظار، کند و سنگین می‌گذرد و زمان شادی سبک و چالاک مثل گام‌های کودکان. 

مارتا آلتس نویسنده و تصویرگر کتاب «فقط پنج دقیقه دیگه…» می‌گوید: «در کتاب‌های تصویری، تصویر و متن هر دو با هم کار می‌کنند. تقریباً در هر کتاب تصویری، سه داستان وجود دارد که هم‌‌زمان روایت می‌شوند: یکی متن است، دیگری تصاویر و سومی داستانی‌ است که از کنار هم گذاشتن واژه‌ها و تصویرها در ذهن خود می‌سازیم.» در این کتاب، داستانی در متن گفته می‌شود و داستانی دیگر در تصویرها. 

متن کتاب، روایت یک روز زندگی دو روباه کوچک با پدرشان است، کارهایی که از صبح تا شب و در زمان شنیدن قصه‌ی وقت خواب انجام می‌دهند. بچه‌روباه کوچک می‌گوید بابا همیشه درباره‌ی زمان حرف می‌زند، اما من فکر می‌کنم خیلی بیشتر از او درباره‌ی زمان می‌دانم و برای همین صبح‌ها مسئول بیدار کردن پدرم هستم. اگر فقط متن را می‌خواندیم، کتاب درباره‌ی تفاوت مفهوم زمان در نگاه کودک و بزرگ‌سال بود. بچه‌ها هیچ‌وقت، «وقت» کم نمی‌آورند و همیشه وقت دارند؛ «یک‌عالمه وقت برای بپربپر، آب‌بازی، پیدا کردن دوستان تازه، تماشای پرنده‌ها» و «برای اینکه با هم خوش بگذرانند»! درست برعکس بابای داستان که یک‌ریز می‌گوید: «وقت نداریم، خیلی دیر است.» او همیشه «وقت» کم می‌آورد و سراسیمه است. انگار تمام روز، بچه‌ها «رئیس زمان»اند و برنامه‌ی روزانه‌ی پدر را پیش می‌برند و فقط شب‌ها، هنگامِ قصه‌ی پیش از خواب است که پدر می‌تواند آسوده‌خاطر، به قول بچه‌ها، «رئیس زمان» باشد و بدون شتاب‌ و نگرانی «پنج دقیقه بیشتر» برای بچه‌ها کتاب بخواند.


خرید کتاب کودک درباره‌ی پدر


اما داستان تصویرها چیست؟ داستان تصویرها از جلد کتاب آغاز می‌شود، از چشم‌های خسته‌ی پدر که روی مبل ولو شده است و بچه‌ها که دوروبرش می‌چرخند، یکی همزن دست گرفته و دیگری کتابی روی سرش گذاشته است و می‌دود! روی زمین هم اسباب‌بازی‌ها و نقاشی‌های کودکان را می‌بینیم. تصویرگر از طریق این تصویر می‌گوید با خانواد‌ه‌ای رو‌به‌رو هستیم که فقط یک والد دارد و انجام دادن کارهای خانه و بیرون فقط بر عهده‌ی اوست.

کتاب را باز می‌کنیم و دو بچه‌روباه کوچک را می‌بینیم که روی تخت دوطبقه‌شان دراز کشیده‌اند، یکی از بچه‌ها بیدار است. ورق می‌زنیم و همراه او از پله‌ها پایین می‌آییم و بله، وقت بیدار کردن پدر است! اما الان ساعت چند است؟ پنج صبح! هوا هنوز تاریک است و بچه‌ها روی تخت پدر بپربپر می‌کنند و او با مردمک‌های گشاد و گیج از خواب التماس می‌کند: فقط پنج دقیقه‌ی دیگر!

در تصویرهاست که درهم‌آمیزی دنیای کودکان و دنیای پدر را می‌بینیم و این درهم‌آمیزی گاهی وضعیت خانه را به هم‌ می‌ریزد؛ مثل بلبشویی که بچه‌ها موقع آماده کردن صبحانه درست می‌کنند. بچه‌ها کپه‌های خاک گلدان را مثل کیک فنجانی روی میز غذاخوری گذاشته‌اند، ظرف مربا برگشته، تکه‌های نان روی زمین پخش‌وپلاست و اثر دست‌ خاک‌آلود بچه‌ها در همه‌جای میز و صندلی‌ها به چشم می‌خورد! در حقیقت، اثر انگشت بچه‌ها در همه‌جای این زندگی هویداست. از این رو، کتابی خلق شده است که جهان و نگاه دو کودک را نشان می‌دهد.

وقتی کتاب را با کودک خود می‌خوانید در هر صفحه تأمل کنید، و داستان تصویرها را با کنار هم چیدن چیزها شکل دهید و‌ کامل کنید؛ مثلاً پیش از اینکه متن بگوید بچه‌ها به کلاس شنا می‌روند، چیزهایی که کف خانه پخش‌وپلاست می‌گوید که بچه‌ها قرار است تنی به آب بزنند. روی زمین عینک و لباس شنا هست؛ همچنین‌ چیزهای دیگری که خطی از داستان کتاب و زندگی بچه‌ها را پیش می‌برد‎‎؛ مثل مدادهای رنگی کوچکی که روی زمین ریخته و ابزار نقاشی بچه‌هاست و در تصویر بعدی، پدر خط رشد بچه‌ها را با آن‌ها روی دیوار نشانه می‌زند.

از کودک بپرسید در تصویرها چه می‌بیند، مثلاً به چتر اشاره کنید و بپرسید به چه کار می‌آید؟ یا چرا بچه‌ها بارانی پوشیده‌اند. در تصویر، به دنبال نشانه‌ی باران بگردید، آسمان پشتِ پنجره بارانی است.
دقت به جزئیات زمینه‌ای برای گفت‌وگو ایجاد می‌کند و کودک را در فرایند خواندن همراه و درگیر می‌کند.

همراه با متن داستان از احساس و تجربه‌ی کودک در درک زمان حرف بزنید: پیش‌ آمده حس کند زمان کُند یا تند می‌گذرد؟ چه موقع؟ کندی و تندیِ درک زمان ممکن است هیجان و بی‌تابی کودک را نشان دهد یا احساس ناراحتی و آزردگی او را از بودن در موقعیتی خاص. 

مثال‌های کتاب راهنمای شماست و فرصتی فراهم می‌کند تا احساسات کودک را بشنوید، درک کنید و درباره‌ی آن فکر کنید. راستی آیا شما هم مثل والد داستان، فکر می‌کنید که بهترین زمان، همان وقت کتاب‌خوانی و قصه‌گویی برای کودک است؟ آیا شما و فرزندتان هم از سپری کردن زمان با یکدیگر لذت می‌برید؟ چطور می‌توانید ضرباهنگ زمان را در دست بگیرید، فعالیت مشترکی طرح بریزید و از وقت‌گذرانی با کودک خود لذت ببرید؟

گزیده‌هایی از کتاب

زمان همیشه بابا را گیج می‌کند.
او فکر می‌کند یک ساعت زمان زیادی است، اما راستش این‌طور نیست.
یک ساعت اصلاً هم زمان خیلی زیادی نیست. 
مثلاً یک ساعت از مهمانی گذشته، اما ما تازه بازی را شروع کرده‌ایم!
راستی، بابا همیشه‌ی خدا می‌گوید: «دیر شده، وقت رفتن است!»

تصویرگر
سال نشر
۱۴۰۱
قالب کتاب
ناشر
نویسنده
Marta Altes
نگارنده معرفی کتاب
پدیدآورندگان
ژانر کتاب
Submitted by editor69 on