کسانی هستند که کار ما را برای پیدا کردن یک کتاب خوب، آسان میکنند. آنها خودشان نویسنده و پژوهشگر و کارشناس ادبیات کودکان هستند و با موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان همکاری دارند.
برای آشنایی با این موسسه سراغ محمدهادی محمدی رفتیم که یکی از پایهگذاران موسسه است.
او همان شروع گفتوگو کلی اطلاعات مفید به ما داد:
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بهعنوان نهادی پژوهشی از سال ۱۳۷۹ با تمرکز بر پژوهش روی موضوع تاریخ ادبیات کودکان ایران کار خود را شروع کرد. بنیانگذاران این موسسه چند تن از پژوهشگران ادبیات کودکان بودند که اغلب با شورای کتاب کودک همکاری داشتند. ما در چند حوزه مشخص کار می کنیم. کار گسترده مطالعات کودکی، آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان و ترویج کتابخوانی که در فعالیت هایی مانند سایت کتابک، هدهد یا برنامه «با من بخوان» متمرکز هستند. روش کارمان را هم از دل تاریخ و از تجربه دوران مشروطه به بعد به دست آورده ایم. در این زمینه کسانی مانند میرزا حسن رشدیه، جبار باغچه بان، محمد بهمن بیگی، توران میرهادی، معصومه سهراب، توران اشتیاقی، پروین دولت آبادی، مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی و .. الگوهای الهام بخش ما هستند.
در چارچوب این هدف ها، انتشارات موسسه نیز فعال است که تمرکزش بر روی دو گروه از مخاطبان است. ما کتاب های مرجع و کارکردی برای بزرگسالان و به ویژه مربیان و آموزگاران و کارشناسان و کتاب های ادبی با کیفیت برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر می کنیم. برای آشنایی بیش تر از فعالیت های موسسه البته می توانید به سایت koodaki.org مراجعه کنید. در شبکه های اجتماعی هم بسیار فعال هستیم و می کوشیم از این راه نیز به خانواده ها برای شناخت کتاب های با کیفیت یا روش های تربیتی کمک کنیم.
کتابک چگونه سایتی است؟
کتابک سایت مرجع برای شناخت خانواده ها و آموزشگران و علاقه مندان به شیوه های ترویج کتابخوانی و آشنایی با کتاب های مناسب است. اکنون در این سایت بیش از هزار عنوان کتاب با کیفیت معرفی شده است که به ترویج این گونه از کتاب ها بسیار کمک می کند. همچنین در این سایت اخبار مربوط به ادبیات کودکان، ترویج کتابخوانی، فعالیت های فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان و مقاله های سودمند بارگذاری می شود.
موسسه تاکنون چه کتاب هایی را پژوهیده یا منتشر کرده است؟
مهمترین کتابهایی که در موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان پژوهیده و در نشر چیستا منتشر شده است، ده جلد «تاریخ ادبیات کودکان» است که در سال ۱۳۹۴ جایزه کتاب سال را برد. همچنین کتاب «تصویرگری کتابهای کودکان- تاریخ، تعریفها و گونهها»، کتاب مرجع دیگری است که در چارچوب موسسه ما پژوهیده و منتشر شده است. کتاب های دیگر مانند «گفت وگو با زمان» که گردآوری تجربه های توران میرهادی است، «روشنگران تاریکی» که خودنوشت های باغچه بان و همسرش است، بخش هایی از انتشارات موسسه است. تاکنون نزدیک به ۵۰ عنوان کتاب منتشر کرده ایم که بیش تر آن ها البته داستان- تالیف و با هدف گنجاندن در طرح بامن بخوان برنامه ریزی شده است . آخرین کاری هم که منتشر کرده ایم، روزشمار محیط زیستی سال ۱۳۹۵ است.
آخرین دستاورد یا جایزه ای که موسسه گرفته است، چیست؟
در همین ماه گذشته، یعنی فروردین ماه موسسه توانست به خاطر برنامه «با من بخوان» که بر اساس دسترسپذیر کردن کتابهای باکیفیت برای نقاط محروم است، جایزه معتبر و جهانی ایبی – آساهی را بگیرد. این جایزه به سبب نوآوری های برنامه بامن بخوان که برپایه سه اصل مهم ، دسترس پذیر کردن کتاب های با کیفیت در مناطق محروم ، آموزش مربیان و آموزگاران برای کاربرد این کتاب ها در خانه و مدرسه و ترکیب سوادآموزی پایه با رویکرد ادبیات کودکان است، به موسسه تعلق گرفت. در حقیقت باید گفت ادبیات کودکان ایران در یک دوره ۵۰ ساله تنها دوبار توانسته است که جایزه ای را در سطح جهانی به دست بیاورد. یک بار آقای فرشید مثقالی در سال ۱۹۷۴ توانست مدال هانس کریستین آندرسن را برای تصویرهایش به دست بیاورد و اکنون موسسه توانسته جایزه آساهی را برای فعالیت هایش در حوزه ترویج خواندن بگیرد. این جایزه در اگوست سال ۲۰۱۶ در نیوزلند در کنگره ادبیات کودکان در نیوزلند به نمایندگان موسسه اهدا خواهد شد.
برنامه «با من بخوان» را کمی بیشتر توضیح دهید.
در طرح «با من بخوان» - که به مدیریت خانم زهره قائینی اجرا میشود فرض را بر این است که مشکل کتاب نخواندن بچهها این است که کتابهای باکیفیت و کتابهایی که آنها را جذب کند، به دست شان نمیرسد. ما کتابهایی را معرفی میکنیم که شوق به خواندن را در بچهها برانگیزد؛ یعنی کتاب خوب در دسترس بچهها قرار میدهیم؛ مثل این است که یک هندوانه صد در صد شیرین و قرمز را به شرط چاقو به آنها بدهیم. خوشبختانه آنها آنقدر این کتابها را دوست دارند که عادت کتابخوانی برای شان درونی میشود.
میتوانید چند تا از این کتابهای شیرین و آبدار را نام ببرید؟
«بوسههایی برای بابا»؛ «خشم قلمبه»، «چگونه می توان بال شکسته ای را درمان کرد»، «پرنده قرمز» و... برای آشنایی با این کتاب ها می توانید به سایت خوانک khanak.org یا سایت هدهد hodhod.com بروید.
به نظر میرسد موسسه، فعالیتهای دیگری هم دارد. برای مثال مدتی در باغ نگارستان «موزه کودکی» را به نمایش گذاشته بودید.
بزرگترین و برجسته ترین هدف موسسه برپایی موزه ملی تاریخ و فرهنگ کودکی است که بیش از ده سال است که برای برپایی آن تلاش کرده و همچنان خواهیم کرد. موزه ملی تاریخ و فرهنگ کودکی فضایی است که مردم ما می توانند با فرهنگ سرشار کودکی و جلوه های گوناگون آن مانند گنجینه کتاب های چاپ سنگی، یا نوشت افزارها، یا اسناد تاریخی مربوط به آموزش و پرورش، بازیچه های دوره کودکی، پوشاک و زیست افزارهای کودکان مانند گهواره ها، ننوها و ظرف های کودکان آشنا شوند. این نمایشگاه های دوره ای مانند موزه کودکی در باغ نگارستان تنها نمایشی کوچک از بیش از بیست هزار سند و اشیایی است که موسسه برای راه اندازی موزه در اختیار دارد. این موزه نیز زمانی راه خواهد افتاد که در دو نهاد مرتبط یعنی شهرداری تهران و سازمان میراث فرهنگی عناصر و مدیرانی پیدا شوند که ضرورت راه اندازی موزه کودکان و ارتباط آن با سطح توسعه فرهنگی را دریافته باشند.
خود شما در زمینه نوشتن نیز فعالیت دارید؟
به مدت سی سال در قسمت پژوهش و تولید کتاب کار کردهام و یک داستان محیطزیستی برای بچهها نوشتهام که یک رمان فانتزی است به نام «امپراتور سیبزمینی چهارم». چاپ سوم آن در حال حاضر در ترکیه تمام شده است. و نیز کتابی دارم تحت عنوان «آرش کماندار» که داستانی حماسی است در دو جلد و تازه به بازار آمده است.
فضای خواندن را در ایران چگونه میبینید و چگونه بهتر میشود؟
به اعتقاد من خواندن در ایران به این صورتی که هست نمیتواند رشد کند، مگر اینکه برنامه علمی جامعی طراحی بشود. دیگر حتی کتابخانه ساختن هم جواب نمیدهد. شاید آموزگاران باید آموزش بببینند. از تجربه «صمد بهرنگی» میتوان استفاده کرد. او معلمی بود که با عشق کار میکرد، در نتیجه بچهها جذب کتاب میشدند. فقط باید میل به خواندن ایجاد کرد و مواد خواندنی و باکیفیت را فراهم آورد. و مربی آموزشدیده را در کنار بچهها قرار داد.
مشکلات و چالشهای شما چیست؟
کاری که ما در این موسسه کوچک می کنیم، چنان گسترده است که به باور نمی گنجد. ما در حقیقت با شمار اندکی کارشناس بخش اصلی تغذیه فکری ادبیات کودکان ایران را برعهده داریم. این عادلانه نیست و نیاز به حمایت های جدی داریم تا بتوانیم بهتر به کار خود ادامه دهیم.