ایده های داستانی از کجا میآیند؟ (۳)
در این درس میخواهم از یک قانون، شاید هم یک تکنیک ایدهپردازی صحبت کنم:
قانون ترکیب! با نشان اختصاری +
حقیقت اینجاست که گاهی ما فکر میکنیم نویسندهها موجودات عجیبوغریب، کمیاب و آنجهانی هستند و هرگز به گرد پایشان هم نخواهیم رسید، چرا که آنها ایدههای نابی دارند و ما هیچوقت چنین ایدههای بکر و شگفتانگیزی به ذهنمان نخواهد رسید. در صورتی که بسیاری از ایدهها از قانونهای ثابتی پیروی میکنند و با اندکی کلنجار و تلاش به آنها دست پیدا خواهیم کرد. یکی از این قانونها، قانون ترکیب است.
در قانون ترکیب، نویسنده همچون یک کیمیاگر یا شیمیدان رفتار میکند. تصویرها، موجودات، فضاها و هرچیزی را که دستش میرسد با چیز دیگری ترکیب میکند و به تصاویر و شخصیتها و فضاهای جدیدی دست پیدا میکند. درست همچون کیمیاگری که مواد مختلف را با هم ترکیب کرده و به دنبال اکسیر زندگانی یا طلا یا کهربا میگردد. برای روشنشدن مفهوم، نمونههای چندی را در ادامه میآوریم.
۱-موجودات شگفتانگیز غیرواقعی:
اولین کسی که پری دریایی یا سانتور یا ابوالهول را آفرید، چه کسی بود؟ نمیدانیم! ولی این را میدانیم که او از قانون ترکیب استفاده کرد. پریهای دریایی ترکیب آدم و ماهی است، سانتور ترکیبی از آدم و اسب، ابوالهول هم موجودی با بدن شیر، بالهای عقاب و سر یک زن. موجودات عجیب و شگفتانگیزی که در تاریخ بشریت جاودانه شدهاند. آنها فقط و فقط حاصل یک ترکیباند. ترکیبی که شاید از آرزوی دستنیافتنی انسانهای دیرین، تجسمِ واقعی پیدا کردهاند. شاید خالق این موجودات به این فکر میکرد که کاش انسان میتوانست در زیر آب زندگی کند، درست شبیه به ماهیها. همین هم شد که پری دریایی را آفرید.
این فرآیند ترکیب، امروزه هم در میان هنرمندان و نویسندگان ادامه دارد. آنها هنوز هم از همین قانون استفاده میکنند. مثلاً تیم برتون۱ شخصیت «ادواردِ دستقیچی» را با همین قانون ساخته است. ترکیبی از انسان و قیچی. یا فیلیپ پولمن در سهگانهی «نیروهای اهریمنیاش» موجوداتی ساخته شبیه به انسان که پاهایشان چرخ است.
آری نویسندهی جوان! فرآیند خلق همچون یک بازی است. به تجربهگرایی و آزمونوخطا احتیاج دارد. این را با آن ترکیب کردن، این کلمه را در آن کلمه ریختن، این تصویر را با آن تصویر پیوندزدن و ساختن چیزی جدید. موجودی که پیش از این نبوده است.
در این درس با خلق موجودات جدیدِ ترکیبی برای رسیدن به ایده های داستانی آشنا شدیم. اما برای نوشتن باید بدانی که چرا این موجود را خلق کردهای؟ این موجود چه تواناییها و امکانات تازهای به تو میدهد؟ و چه نقصها و محدودیتهای را به تو تحمیل خواهد کرد؟
برای مثال ادوارد دستقیچی میتواند با آن دستهای عجیبش آرایشگری یا باغبانی کند، یا مجسمهای از یخ بسازد. این امکاناتش است. اما نمیتواند معشوقهاش را نوازش کند، چرا که زخمیاش میکند. نمیتواند قاشق و چنگال به دست بگیرد و نمیتواند از دستمال توالت استفاده کند. همهی اینها محدودیتهایش است که امکان داستانپردازی را به تو خواهد داد.
راستش را بخواهی این درسها قرار است کوتاه باشد و من مجبورم قانون ترکیب را در تولید شخصیتهای خاکستری، ساختن فضاهای غریب و تازه، خلق موقعیتهای داستانی و شگفت و... در درسهای بعدی کامل کنم. اما در پایان اجازه بده چند تمرین را با هم مرور کنیم. تمرینهایی که به تو کمک میکنند موجودات شگفتانگیز و تازهای خلق کنی.
تمرین اول: یک انسان (یا هر موجود زندهای) را با یک موجود زندهی دیگر ترکیب کن! و فهرستی از تواناییهای تازه و محدودیتهای ناگزیرش برای خودت تهیه کن و سعی کن با آن شخصیت جدید، داستانی بنویسی.
تمرین دوم: یک انسان (یا هر موجود زندهای) را با یک شیء بیجان ترکیب کن! و در ادامه فهرستی از تواناییهای جدید و محدودیتهایش را تهیه کن و با آن داستان بنویس.
امیدوارم از خلق موجودات جدید لذت ببری و حس یک کیمیاگر کهن را تجربه کنی.
[۱] Tim Burton
ادامه دارد...
- درس یکم: ترس از کاغذ سفید
- درس دوم: یادداشت روزانه، متنی شبیه به تنهاییمان
- درس سوم: چشمهای کورِ عادتکرده
- درس چهارم: از این گوش بشنو و از اون گوش در نکن!
- درس پنجم: تیکتاکِ فرسایندهی عقربههای ساعت
- درس ششم: زندانِ کاغذهای مچاله (دور ریختن)
- درس هفتم: تا پخته شود، خامی! دربارهی اهمیت مطالعهی تاریخ ادبیات کودکان
- درس هشتم: به خبری که هماکنون به دستم رسید، توجه فرمایید!
- درس نهم: باغچهی تکرارناپذیر داستان ها
- درس یازدهم: خانهای با دیوارهای آبنباتی
- درس دوازدهم: خرسی که سرزمینش را دزدیدند