ایده های داستانی از کجا میآیند؟ (۱)
اگر نویسنده باشی، گاهی بعد از خواندن بعضی از کتابها این جمله را خواهی گفت: «اَاَاَ... این ایده چه جوری به سر نویسندهش رسیده؟»
در این درس و چندین درس آینده درباره این صحبت خواهیم کرد که نویسندهها ایدههایشان را از کجا پیدا میکنند؟
خبرها و اتفاقهای دنیای واقعی، شاید یکی از دستمایههای همیشگی نویسندگان بوده و خواهد بود. اگر اخبار تلویزیون یا رادیو را دنبال کنید، پی میبرید که چقدر داستان در همین دنیای دیوانهٔ دیوانهٔ دیوانه اتفاق میافتد. داستانهایی بسیار بکر، هیجانانگیز و تازه که آدم را به فکر فرو میبرند، گاه میترسانند یا میخندانند و گاهی هم بسیاری سؤال و مساله ناگفته در ذهنمان برجای میگذارند.
بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا، پیش از داستاننویسشدن یا در طول دوره نویسندگیشان، کار روزنامهنگاری و خبرنگاری انجام میدادهاند. مثل گابریل گارسیا مارکز، مارگریت دوراس و ...
پس بیتردید اخبار این دنیای عجیب و غریب و گاه غیرقابلدرک و پیچیدهای که در آن زندگی میکنیم، دستمایه خوبی برای داستانهایمان خواهد بود. فقط کافیست، دکمه تلوزیونتان را روشن کنید یا پیچ رادیو را بچرخانید و یا سری به سایتهای خبری بزنید. آنجا معدن داستان است.
نوجوانی در آمریکا به روی معلمش اسلحه کشید و او را کشت. مرد دیوانه بیماری دختر نوجوانی را دزدید و ۸ سال در خانهاش زندانی کرد، آن دختر در زندانش حامله شد و کودکی را به دنیا آورد. دو دختر نوجوان در اصفهان بعد از انجام یک بازی کامپیوتری خودکشی کردند و فیلمی از آخرین لحظههای زندگیشان منتشر کردند. مدرسهای آتش گرفت و دانشآموزان دختر در آتش سوختند. دختربچههایی که دوره کودکیشان نابود میشود و مجبورند در کودکی تن به ازدواج بدهند و ...
شاید همینطور مدام و مدام بتوانم خبرهایی را که به یادم مانده بنویسم. اما همه دنیا اخبار تلخ نیست. گاهی خبرهایی شاد و خوب هم بنمایههای داستانی قوی دارند.
سگی چینی در خیابان اسکوترسواری میکند و بسیار مشهور است. پیرترین موجود زنده دنیا یک درخت کاج در کالیفرنیا است که بیش از ۵۰۰۰ سال عمر دارد. هنرمند حبابساز اهل چک ۲۷۵ دانشآموز را درون یک حباب صابون جای داد. و ...
هر نویسندهای در دنیای واقعی زندگی میکند و نباید و نمیتواند ارتباطش را با واقعیت از دست بدهد. گاهی برای نوشتن، احتیاجی به موجودات و فضاهای تخیلی آنچنانی نیست. فقط لازم است که اتفاقهای جذاب و داستانی دنیای واقعی را کشف کنیم و آنها را خوب بنویسیم، خوب پرداخت کنیم و دربارهشان به اندازه کافی اطلاعات جمع کنیم و دربارهشان تحقیق و جستجو کنیم. دنیای پیرامونمان، جامعه و جهانی که در آن زندگی میکنیم، پُر از داستان است.
چرا؟
چون که اساساً انسان موجودی داستانساز است و نمیتواند بدون داستان زندگی کند.
چرا که داستان بخشی جداییناپذیر از واقعیت است.
تمرین:
در اینترنت، سایتهای خبری، تلویزیون و رادیو و هرجایی که منبعی از خبر است، جستجو کنید و خبرهایی که بنمایههای داستانی را بیرون بکشید. برای شروع ده خبر را انتخاب کنید. در مرحلهٔ بعد ببینید دلتان میخواهد درباره کدام خبر بیشتر بنویسید. پس از انتخاب خبر داستانی موردنظرتان درباره آن خبر بیشتر تحقیق کنید و ببینید چه اطلاعات واقعی بیشتری میتوانید درباره آن پیدا کنید.
ادامه دارد...
- درس یکم: ترس از کاغذ سفید
- درس دوم: یادداشت روزانه، متنی شبیه به تنهاییمان
- درس سوم: چشمهای کورِ عادتکرده
- درس چهارم: از این گوش بشنو و از اون گوش در نکن!
- درس پنجم: تیکتاکِ فرسایندهی عقربههای ساعت
- درس ششم: زندانِ کاغذهای مچاله (دور ریختن)
- درس هفتم: تا پخته شود، خامی! دربارهی اهمیت مطالعهی تاریخ ادبیات کودکان
- درس نهم: باغچهی تکرارناپذیر داستان ها
- درس دهم: کیمیاگر کلمات و تصاویر
- درس یازدهم: خانهای با دیوارهای آبنباتی
- درس دوازدهم: خرسی که سرزمینش را دزدیدند