قاصدک، راست بگو،
از کجا آمدهای؟
با چه پیغام خوشی
نزد ما آمدهای؟
ای که بر اسب نسیم
میشوی نرم سوار،
میکنی با دل شاد
همهجا گشت و گذار،
همه در خانهی خود
میپذیریم تو را؛
میدویم از پی تو
تا بگیریم تو را.
ولی از بس سبکی
میروی با نفسی؛
خوش نداری که خورد
بر تنت دست کسی.
هست تا اسب نسیم
روز و شب در سفری؛
میروی کوی به کوی،
قاصدی خوش خبری.