بیا، ایخوش خبر باران اسفند،
سلام سبز فروردین بیاور؛
برای شاخساران برهنه
فراوان جامهی رنگین بیاور.
بگستر بر زمین فرش زمرد،
بریز الماستر در جویباران،
که میآید به سوی حجلهی باغ
عروس دلفروز نوبهاران.
ببار، ای مهربان باران اسفند،
که از مهر تو خاک ما بهشت است؛
غروب گریهات در سینهی دشت
طلوع خندهی اردیبهشت است.
برای جشن نوروزی به پا کن
به هر باغی چراغان شکوفه؛
به نور قطرههای پاک بگذار
امید میوه در جان شکوفه.
ببار، ای مهربان، تا خاک آرام
شود بیدار از خواب زمستان؛
کشد خمیازه، و آنگه دست و رو را
صفایی بخشد از آب زمستان.